• Facebook
  • Twitter
  • Rss
  • Plus

فلسفه و فواید ظهور امام زمان (عج) چیست؟ ویژگی

بهمن 25
رای دادن به این مورد
(0 آرا)

 

 

 

ابنا: رجعت در لغت و اصطلاح به چه معناست؟

 

 

 

ـ رجعت، در لغت به معنی بازگشت است اما بازگشت به جایی که انسان سابقه ای در آن دارد. رجعت به معنی بازگشت است و معنای «در جایی که قبلا در آن بوده» در این کلمه نهفته است. در قرآن آمده است: «وَالسَّمَآءِ ذَاتِ الرَّجْعِ» قسم به آسمان که دارای «رَجع» است. «رَجع» به معنی باران است و دلیل اینکه به آن «رَجع» می گویند این است که همیشه در گردش است و از بین نمی رود یعنی آب، بخار شده به آسمان می رود، تبدیل به ابر می شود و به صورت بارش باران یا برف به زمین دوباره برمی گردد و این چرخه ادامه دارد. یا به پاسخنامه می گویند مرجوع، یا ترجیع که در فارسی به معنی چهچهه زدن است یا «إمرأة الراجع» به زن بیوه ای که به منزل پدرش برمی گردد، گفته می شود. پس در لغت هرجا رجعت به کار برده شود به معنی بازگشت به مکانی است که در آن بوده است و سابقه دارد.

در اصطلاح مباحث مهدویت، رجعت به معنی بازگشت دو گروه از مردگان به دنیا به همان صورتی که در گذشته بودند، پس از ظهور و قبل از قیامت است. در تک تک کلماتی که در این تعریف آمده است، نکته وجود دارد. اینکه گفتیم بازگشت دو گروه از مردگان، در رجعت ما معتقدیم هم مؤمنین و هم کفار به دنیا باز می گردند و به اینگونه نیست که افراد جدیدی بیایند. گفتیم به همان صورتی که در گذشته بوده اند، نه آنکه دچار تناسخ ارواح گردند، در رجعت منظور آن نیست که روح انسان در قالب بدن جدید یا پیکر حیوانات برمی گردد بلکه به همان صورتی که در گذشته بوده است پس از رجعت نیز همانگونه بر می گردد و این رجعت اصطلاحی ما، باید پس از ظهور و قبل از قیامت باشد. شیخ مفید در کتاب اوایل المقالات در این زمینه مطلبی نوشته و ادله ای نیز آورده است.

ابنا: رجعت در روایات شیعه چه جایگاهی دارد و آیا اهل سنت نیز به رجعت اعتقاد دارند؟

ـ در شیعه روایات رجعت فراوان است مثلا شیخ حر عاملی کتابی پیرامون رجعت با نام «الایقاظ من الهجعة برهان علی الرجعة» دارد که در این کتاب بیش از 500 حدیث در زمینه رجعت آورده است. علامه مجلسی در کتاب بحار الانوار روایات رجعت را آورده و می نویسند: «روایات رجعت متواتر است و اگر نگوییم که روایات رجعت متواتر است ما دیگر در هیچ زمینه ای نمی توانیم ادعای تواتر نماییم.» این حرف نشان از حجم بالای احادیث در این زمینه دارد به گونه ای که به اعتقاد برخی از علما، جزء ضروریات مذهب شده است. حتی حدیثی در کتاب مَن لایَحضُرُه اَلفَقیه مرحوم شیخ صدوق از امام صادق (ع) نقل شده که می فرماید: «ليس منا من لم يؤمن بكرتنا» کسی که به رجعت ایمان نیارد، از ما نیست.

احادیث در زمینه رجعت علاوه بر کتب فوق در کتاب های زیادی از جمله مرحوم شیخ کلینی در کتاب کافی، کتاب کمال الدّین و تمام النّعمة از شیخ صدوق و الغیبة شیخ طوسی و کتاب های دیگر نیز آمده است. ما چند روایت از کتاب شیخ حر عاملی در این زمینه بیان می کنیم:

امام صادق (ع) می فرماید:« أَيَّامُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ثَلَاثَةٌ يَوْمَ يَقُومُ الْقَائِمُ وَ يَوْمَ الْكَرَّةِ وَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ.» «روزهاي خدای عزوجل سه روز است: روزی که قائم قيام خواهد کرد، روز رجعت و روز قيامت».

در زیارت رجبیه که نایب سوم امام زمان (عج)، حسين بن روح نوبختي نقل می کنند: « وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ تَحِيَّاتُهُ حَتَّى الْعَوْدِ إِلَى حَضْرَتِكُمْ وَ الْفَوْزِ فِي كَرَّتِكُمْ وَ الْحَشْرِ فِي زُمْرَتِكُم‏» خدا این سعادت را به من اعطا کند که در زمان رجعت شما برگردم. علمای شیعه در بحث رجعت متفق القول اند و حتی یک نفر هم نداریم که آن را رد کند و برخی از آنان گفته اند که رجعت از ضروریات مذهب است. پس در اصل رجعت شیعه اتفاق نظر دارد.

در اهل سنت عده اندک و انگشت شماری رجعت را قبول کردند آن هم به نحو اجمال، نه به تفصیل شیعه. مثلاً قبول دارند که اصحاب کهف رجعت می کنند. اهل سنت رجعت را قبول ندارند و حتی به آن طعنه هم می زنند. بعضی از علمای اهل سنت نیز می گویند که رجعت از اعتقادات عرب جاهلی است (النهایة فی قریب الحدیث و الاثر، ابن الأثیر، ج 2، ص 202)، یا در جای دیگر می گویند اعتقاد به رجعت، جزء اعتقادات یهود، نصارا، بدعت گزاران و هوا پرستان است (اصول مذهب الشیعه الامامیه الاثنی العشریه، ناصر بن عبدالله بن علی القفاری، ج 2، ص 927). جالب است بدانید شرح حال نویسان اهل سنت در کتاب های تراجم در راویان مشترک بین اهل سنت و شیعه، برخی را رد می کنند به دلیل اینکه آنها به رجعت ایمان دارند. مثلا «جابر بن یزید جعفی» که از خواص اصحاب امام محمد باقر(ع) است و روایتی وجود دارد که هرچه می گفت راست بود. اما در اعتقاد اهل سنت، در کتاب تهذیب الکمال ج 4 ، جابر جعفی ضعیف و کذّاب است زیرا به رجعت ایمان دارد. یا شعبی در مورد جابر جعفی و داوود ابن ابی یزید، در تهذیب الکمال ج 8 می گوید: «اگر روزی من این دو را گیر بیاورم و چیزی جز یک سوزن پیدا نکنم، این دو را با سوزن به هم می دوزم.» الکامل فی الضعفاء الرجال، راجع به جابر می گوید: «من از جابر هیچ حدیثی نمی گویم زیرا به رجعت ایمان دارد.» ما کسانی را داریم که اهل سنت به خاطر اعتقادشان به رجعت، آنها را رد می کنند.

جالب است که این مسئله به تمسخر اهل سنت نیز کشیده شده است که یک نمونه را بیان می کنیم. ماجرایی بین ابو حنیفه و مؤمن طاق رخ داده که هر دو شاگرد امام صادق (ع) بودند. روزی ابو حنیفه به مؤمن طاق گفت: آیا تو به رجعت اعتقاد داری؟ گفت: بله. ابو حنیفه در حال تمسخر گفت: از جیبت 5000 دینار به من پول بده، وقتی در رجعت من و تو برگشتیم، من آن را به تو پس می دهم. مؤمن طاق سریع جواب داد: ضمانتی به من بده که در روز رجعت، به شکل انسان می آیی؛ می ترسم به شکل میمونی درآیی و من نتوانم قرضم را پس بگیرم. مؤمن اینگونه پاسخ داد چون اهل سنت به تناسخ اعتقاد دارند.

ابنا: جایگاه رجعت در قرآن را بیان کنید.

ـ یکی از راههای اثبات رجعت، به وسیله آیات قرآن است. ما در قرآن سه دسته آیات در این زمینه می توانیم بیان کنیم.

دسته اول آیاتی که دلالت بر امکان رجعت می کند: برای نمونه آیاتی که در مورد قیامت صحبت می کند، طبیعتاً امکان رجعت را هم می رسانند؛ مانند سوره حج آیه 6: «ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّهُ يُحْيِ الْمَوْتي‏ وَ أَنَّهُ عَلي‏ کُلِّ شَيْ‏ءٍ قَديرٌ». این (آثار قدرت) دلیل است که خدا حق است و هم او البته مردگان را زنده خواهد کرد و او محققاً بر هر چیز تواناست. ممکن است کسی بگوید که این آیه مربوط به قیامت است، ما نیز حرفی نداریم؛ در رجعت نهایت حرف ما این است که خدا مردگان را زنده می کند. آیه دیگری که امکان رجعت را بیان می کند درسوره یاسین آیات 78-79 است: «وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلاً وَ نَسِيَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ وَ هِيَ رَميمٌ قُلْ يُحْييهَا الَّذي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَليمٌ ». و برای ما مَثَلی آورد و آفرینش خود را فراموش کرد گفت: «چه کسی این استخوانها را که چنین پوسیده است زندگی می بخشد؟» بگو: «همان کسی که نخستین بار آن را پدید آورد و اوست که به هر گونه آفرینشی داناست.»

دسته دوم آیات رجعت به دنیا در اقوام گذشته است. من اگر بخواهم از همان اول قرآن شروع کنم، سوره بقره آیات 259-56-73-243 و آیات بسیار دیگر در سوره های دیگر در این زمینه وجود دارد. من آیه 259 سوره بقره که داستان عزیر پیغمبر است را بیان می کنم: «أَوْ کَالَّذي مَرَّ عَلي‏ قَرْيَةٍ وَ هِيَ خاوِيَةٌ عَلي‏ عُرُوشِها قالَ أَنَّي يُحْيي‏ هذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِها فَأَماتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قالَ کَمْ لَبِثْتَ قالَ لَبِثْتُ يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عامٍ فَانْظُرْ إِلي‏ طَعامِکَ وَ شَرابِکَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَ انْظُرْ إِلي‏ حِمارِکَ وَ لِنَجْعَلَکَ آيَةً لِلنَّاسِ وَ انْظُرْ إِلَي الْعِظامِ کَيْفَ نُنْشِزُها ثُمَّ نَکْسُوها لَحْماً فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلي‏ کُلِّ شَيْ‏ءٍ قَديرٌ». یا به مانند آن کس (عزیر) که به دهکده ای گذر کرد که خراب و ویران شده بود ، گفت: ( به حیرتم که) خدا چگونه باز این مردگان را زنده خواهد کرد! پس خداوند او را صد سال میراند سپس زنده کرد و برانگیخت و به او فرمود که چند مدّت درنگ نمودی؟ جواب داد: یک روز یا پاره ای از یک روز درنگ نمودم. خداوند فرمود: بلکه صد سال است که به خواب مرگ افتاده ای، نظر در طعام و شراب خود بنما که هنوز تغییر ننموده اند، و الاغ خود را بنگر (که اکنون زنده اش کنیم تا احوال بر تو معلوم شود) تا تو را حجت و نشانه ای برای خلق قرار دهیم (که امر بعثت را انکار نکنند) و بنگر در استخوانهای آن که چگونه درهم پیوسته و گوشت بر آن پوشانیم. چون این کار بر او روشن گردید ، گفت: به یقین می دانم که خدا بر هر چیز قادر است.

خداوند در آیه 56 سوره بقره نیز می فرماید: «وَ إِذْ قُلْتُمْ يا مُوسي‏ لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّي نَرَي اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْکُمُ الصَّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ ثُمَّ بَعَثْناکُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ». و (یاد آرید) وقتی که گفتید: ای موسی ما به تو ایمان نمی آوریم تا آنکه خدا را آشکار ببینیم، پس صاعقه سوزان بر شما فرود آمد و آن را مشاهده می کردید. سپس شما را بعد از مرگ برانگیختیم شاید خدا را شکر گزارید. روایتی از امام علی (ع) در بحارالانوار جلد 53 در مورد این افراد وجود دارد که می فرمایند: این عده زنده شدند، به خانه خود بازگشتند، مثل مردم زندگی کردند، صاحب فرزند شدند و وقتی مرگ آنان رسید همانند مردم عادی از دنیا رفتند.

دسته سوم آیاتی در مورد رجعت به دنیا در اقوام آینده است. به طور مثال در سوره نمل آیه 83 آمده است: «وَ يَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً مِمَّنْ يُکَذِّبُ بِآياتِنا فَهُمْ يُوزَعُونَ». و (ای رسول، امت را به یاد آر) روزی که از هر قومی یک دسته را که تکذیب آیات ما می کنند بر می انگیزیم و آنها (برای سؤال) باز داشته خواهند شد. این آیه بهترین دلیل برای واقع شدن رجعت در امت ماست. در کتاب مجمع البیان از مرحوم طبرسی حدیثی از امام صادق (ع) آمده است که می فرماید: کسی محضر امام صادق (ع) رسید و راجع به آیه فوق سؤال کرد. امام فرمود: مردم(اهل سنت) راجع به این آیه چه می گویند؟ آن شخص گفت: مردم می گویند این آیه راجع به قیامت است که خدا مردم را محشور می کند. امام فرمود: این آیه مربوط به روز قیامت نیست، آیا خداوند در روز قیامت دسته ای را بر می انگیزد و عده دیگری را رها می کند؟ این آیه مربوط به رجعت است.

سوره انبیا، آیه 95 نیز همانند آیه فوق و مربوط به رجعت در آینده است.

ابنا: فلسفه و فواید رجعت چیست؟

ـ طبق احادیث یکی از فلسفه و فواید رجعت، تحقق وعده الهی در نصرت مؤمنان است. همانطور که در سوره فاطر آیه 51 خداوند می فرماید: «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهادُ» بی تردید ما پیامبران خود و مؤمنان را در زندگی دنیا و روزی که گواهان [برای گواهی دادن] به پا ایستند، یاری می کنیم. در کتاب بحارالانوار جلد 53، امام صادق(ص) ذیل این حدیث فرمودند: اینکه ما پیامبران و مؤمنان را یاری می کنیم ـ به خداوند قسم ـ در رجعت است؛ ندیدی بسیاری از پیامبران در دنیا یاری نشدند و کشته شدند. مانند 70 پیامبری که در یک روز توسط قوم بنی اسرائیل کشته شدند. خداوند وعده داده است که حتماً آنها را یاری می کند. آن دوره تاریخ به گونه ای بود که ظرفیت تحقق این وعده الهی را نداشت پس در رجعت این اتفاق می افتد.

فلسفه دوم رجعت، عزّت مومنان و ذلّت کافران است. یعنی عزّت مؤمنین در دنیا قبل از مرگ همانگونه که خداوند خواسته است، برای مردم آشکار نگشت. این نکته را باید بگوییم که پاداش واقعی در قیامت است و خداوند بخشی از پاداش خود را در این دنیا قرار داده است. همانطور که در حدیثی از امام باقر (ع) آمده است: مؤمنان برمی گردند تا عزيز شوند و چشمان آنان روشن گردد و تبهکاران برمی گردند تا خداوند آنها را خوار کند. (بحارالانوار، ج53 ص64). بعد حضرت فرمود: غیر از آن عذاب اکبر، ما یک عذاب ادنی هم داریم که به کافران در این دنیا خواهد رسید.

خداوند در آیه 124 سوره طه می فرماید: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمي» و هر کس از یاد من اعراض کند همانا (در دنیا) معیشتش تنگ می شود و روز قیامت او را نابینا محشور می کنیم. روای می گوید از امام صادق (ع) در تفسیر آیه فوق سؤال کردم که این آیه می گوید: دشمنان اسلام در تنگی معیشت و سختی زندگی گرفتار می شوند، اما اکنون که دشمنان در ناز و نعمت هستند و با ناز و نعمت هم می میرند؟ امام فرمود: بگذار ایام رجعت برسد می بینید که چه زندگی تنگ و سختی خواهند داشت.

فلسفه سوم رجعت برخورداری مؤمنان از سعادت یاری حضرت ولی عصر (عج) است. خیلی از مؤمنان دوست دارند، توفیق در رکاب امام زمان بودن را داشته باشند و امام را به هر نحوی که امکان دارد یاری کنند. کسانی که از دنیا می روند، این توفیق از آنها سلب می شود و برای رفع این محدودیت، خداوند رجعت را قرار داده است تا مؤمنین راستین که تنها مانع آنها برای قرار گرفتن در زمره یاران حضرت ولی عصر (عج) مرگ است با رجعت این مانع برطرف شود. در ادعیه های ما نظیر دعای عهد و سایر دعاها نیز این مطلب آمده است.

طبق احادیث، فلسفه چهارم رجعت اقامه حدود و قصاص اجرا نشده است. گرفتن انتقام مظلوم از ظالم، تشفی دل مومنین و سایر فلسفه ها نیز از دیگر اهداف رجعت هستند که در روایات آمده اند. امام کاظم (ع) در بحار الانوار جلد 53 فرمودند: «مردمی که مردند به دنیا برمی گردند، انتقام خودشان را از هرکسی آزار دیده اند، می گیرند.» یا امام صادق (ع) راجع به سید الشهدا(ص) فرمود: «اولین کسی که به دنیا برمی گردند، امام حسین (ع) و یارانش است و آن طرف یزید و یارانش هستند و همانطور که یزید امام و یارانش را شهید کردند، یزید و یارانش به وسیله امام حسین و یارانش از بین خواهند رفت.»

فلسفه پنجم رجعت طبق احادیث، ظهور قدرت الهی در رجعت است. امام صادق (ع) ذیل آیه 5 سوره ابراهیم: «وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ» می فرماید: «أَيَّامُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ثَلَاثَةٌ يَوْمَ يَقُومُ الْقَائِمُ وَ يَوْمَ الْكَرَّةِ وَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»؛ «روزهای خدای عزوجل سه روز است: روزی که قائم قيام خواهد کرد، روز رجعت و روز قيامت». از علامه طباطبایی پرسیدند مگر تمام روزهای سال برای خداوند نیست؟ ایشان گفتند: همه ایام برای خداوند است ولی همه روزها انتساب عام است اما این روزها انتساب خاص به خداوند است زیرا ظهور قدرت خداوند به نحوی است که همه را متوجه خودش می کند.

یکی دیگر از فواید و فلسفه رجعت، ایجاد روحیه استقامت و زنده نگه داشتن روحیه انتظار است. اگر بر فرض محال به کسی بگویند که شما هرچقدر انتظار و سعی و تلاش کنی تا چند نسل از فرزندانت نمی توانند زمان ظهور را درک کنند، ممکن است انسان دچار تزلزل شود. همه ما برای درک زمان ظهور امید داریم و آن چیزی که این امید را تقویت می کند، رجعت است. زیرا اگر نتوانیم زمان ظهور را درک کنیم، چنانچه منتظر واقعی باشیم، با رجعت می توانیم به صف یاران امام زمان (عج) بپیوندیم و مرگ که بین انسان و همه چیز فاصله می اندازند به خواست خداوند بین انسان و امام زمان (عج) نمی تواند فاصله بیاندازد.

شب عاشورا پس از اینکه امام حسین (ع) فرمود هرکس می خواهد برود، من ناراحت نمی شوم، و یارانش اظهار وفاداری کردند. ایشان دو مطلب فرمود: ابتدا جایگاه هر کدام را در بهشت به آنها نشان داد و دوم بحث رجعت را بیان کردند و فرمودند: «بشارت می دهم به شما اگر ما را کشتند، ابتدا پیش پیغمبر می رویم و مقداری که خداوند بخواهد آنجا می مانیم. اولین کسی که زمین برای آن باز می شود من هستم و بر می گردم به زمین.» این حرف در روحیه این افراد تأثیر زیادی گذاشت که امام سجاد (ع) فرمود: «یاران پدرم با صورت به استقبال شمشیر می رفتند.» در دعای عهد نیز همین را بیان می کنیم.

ابنا: سؤال دیگر در مورد رجعت این است که چه کسانی به دنیا رجعت خواهند کرد؟

ـ به طور کلی، دو گروه مؤمنین و کفار رجعت می کنند. اما همه انسان ها رجعت نخواهند کرد، اگر قرار شود همه برگردند قیامت می شود. در احادیث آمده است که مؤمنین محض و کفار محض رجعت می کنند مانند امام حسین (ع) و یارانش و یزید و یارانش.

نکته بعد اینکه رجعت مخصوص به عده خاصی نیست که محدودیت نفری داشته باشد. با ذکر مثال توضیح می دهیم که ملموس تر باشد. ما می خواهیم در دانشگاهی، به اردو برویم و صد نفر بیشتر ظرفیت نداریم و می گوییم که صد نفری که معدل آنها از همه بیشتر است را می بریم. اما یک بار دیگر می گوییم که می خواهیم اردو ببریم و ظرفیت نفری نداریم مثلاً تمام دانشجویان هم که نمره بیاورند، آنها را هم می بریم. رجعت نیز از برداشت بنده از احادیث اینگونه است و ظرفیت محدودی ندارد.

در روایات رسیده از اهل بیت(ع) عده ای را نام برده اند. نام بردن عده ای به معنای نفی ما بقی نیست و از باب نمونه نام برده شده اند؛ مثلاً ائمه و معصومین جزء رجعت کنندگان هستند که حدیث آن ذکر شد. یا رویاتی داریم که ذکر عدد کرده است برای نمونه امام صادق (ع) فرمود: هنگامی امام حسین (ع) و یارانش رجعت می کنند، همراه ایشان 70 نفر از پیامبران رجعت می کنند. در برخی دیگر از روایات آمده است رجعت برای برگشت افراد صالح امت هاست و نام آنها آمده است؛ مثل، اصحاب کهف، مؤمن آل فرعون، از میان اصحاب پیغمبر و ائمه(ع)، سلمان فارسی، مقداد، مالک اشتر، عده ای از بانوان و عده ای کثیری از مؤمنین و کفار که نام آنها ذکر نشده است نیز رجعت می کنند.

ابنا: آیا رجعت جسمانی است؟

ـ بله طبق روایت و احادیث نظیر حدیث امام علی (ع) که ذکر شد، افراد همانگونه که از دنیا رفته اند، به این دنیا رجعت می کنند.

ابنا: اینکه گفته می شود که در رجعت تمام انبیا و امامان(ع) باز می گردند صحیح است؟

ـ چون همه ائمه و انبیا ما را به قتل رساندند و یاری نشدند، طبق احادیث باید همه آنها رجعت کنند.

ابنا: آیا رجعت اختیاری است؟

ـ طبق احادیث رجعت برای مؤمنان اختیاری است و به مؤمنینی که در عالم برزخ هستند، عرضه می شود که حضرت مهدی (عج) در دنیا ظهور کردند، آیا می خواهید رجعت کنید؟ اما رجعت در مورد کفّار اجباری است، زیرا می دانند که قرار است ذلیل و خوار بشوند به همین خاطر تمایلی به رجعت ندارند.

ابنا: در رجعت آیا امکان توبه برای گناهکاران و کفار وجود دارد؟

ـ روایت خاصی که بشود به این سؤال نسبت داد وجود ندارد اما آنچه که به ذهن می رسد این است که کفار فرصت توبه ندارند زیرا طبق احادیث این گناهکاران برای گرفتن انتقام بازگردانده می شوند مانند کسی که برای اعدام برده می شود که دیگر در راه، فرصت توبه ندارد.

ابنا: یک سوالی که به ذهن انسان می آید این است که عذاب الهی در قیامت و جهنم دردناک تر و عذاب آور تر از مجازات در این دنیاست، پس دیگر چرا کافران را به این دنیا باز می گردانند تا مجازات شوند؟

ـ در فسلفه رجعت عرض شد که جایگاه اصلی عذاب در قیامت است اما خداوند می خواهد بخشی از آن را در این دنیا به کافران بچشاند. با یک مثال این مطلب را توضیح می دهم، شما فرض کنید که خانواده شهدای جنگ تحمیلی ایران و عراق در مکانی حضور دارند. همه ما می دانیم که یکی از عناصر داغدار شدن این خانواده ها، صدام است و صدام از همان لحظه که وارد برزخ می شود، در عذاب است و تا قیامت و جهنم هم در این عذاب خواهد ماند. اگر به خانواده های شهدا بگویند که آیا می خواهید که در این دنیا نیز علاوه بر آن دنیا این فرد ظالم مجازات شود و انتقام خون های بی گناهانی که ریخته است، از او گرفته شود، آیا استقبال نمی کنید و خوشحال نمی شوید؟ قطعاً جواب آنها مثبت خواهد بود. این لطف خداوند است که خواسته است کافران بخشی از عذاب خود را در این دنیا ببینند و باعث تشفی دل مؤمنین در این دنیا شود.

موارد مرتبط

  • گم شده ام بابا نمی آیی ؟

    به عرفات مقدس، رسیدم همان جا که بسیار شنیده بودم از آن؛ دور از چادرهای اقامت، روی خاک ها نشستم و چشمان خود را بستم. 

    تصاویر نگاه ملتمس بدرقه کنندگان و حرف هایشان از جلوی دیدگانم رد شد.

    - میثم! یادت نره برای خواهرت دعا کنی!
    - خوش به حالت میثم! می دانی کجا می روی؟ 
    - داداش! اون جا یاد امام حسین باشی ها!
    بدون این که بخواهم می آمدند و می رفتند؛ 10 دقیقه ای گذشته بود و فکر من هم چنان آشفته! به خود گفتم یاد کتاب هایی که خوانده ای بیافت! «عرفات سرزمینی است که انسان خود را می یابد؛ زیرا عرفات از «عرف» به معنی شناخت است.»
    به امید باز شدن چشم دل، چشمان خود را بسته نگاه داشته بودم و برای خود تکرار می کردم: میثم عرفات، جایی است که انسان خود را می شناسد! میثم جان امسال در صحرای عرفات جای ایرانی ها خالیه! امسال مراسم چبدون ایرانی ها رنگ و بویی نداره! وقتی دعای عرفه می خونید حتما یادشون کنید!  راستی یادی هم از شهدای مظلوم منای سال 94 هم بکن؛ کسانی که حاجی نشده ولی واقعا حاجی شدند!
    شاید فقط همین یک بار عرفات را درک کنی؛ همین چند ساعت را وقت داری خواهش می کنم درست استفاده کن! این جا عرفات است مکان اجابت دعا و مغفرت. 

    صدای کودکی را شنیدم که از پشت سرم می آمد: 
    بابا کجایی؟! گمت کردم! بابای خوبم!
    توجهی نکردم در این صحرا خیلی ها هستند که می توانند به او کمک کنند! من بیچاره، کار دارم! ماه ها که نه؛ سال ها منتظر این لحظه بودم.

    - خدایا! این بنده ی تو در سرزمین توست کمکش کن به آن چه تو می خواهی برسد!
    دست هایم را از سرم بالاتر برده و گردنم را به سمت پایین خم کردم؛ آرام آرام، تمام آدم ها و نوشته ها از مقابل چشم های بسته ام رفتند و فقط همین جمله ماند: امام خود را بشناس که اگر او را بشناسی جلو افتادن یا عقب-افتادن ظهور ضرری به تو نخواهد زد!
    دعای عرفه و دعا در غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه (دعای معرفت) را همراه خود آورده بودم. ابتدا شروع کردم به خواندن دعای معرفت. بعد از هر فراز، ترجمه آن را نیز با دقت می خواندم: «اللهم عرّفنی نفسک... » خدیا! خودت را به من بشناسان! که اگر تو را نشناسم پیامبرت را نخواهم شناخت! خدایا! پیامبرت را به من بشناسان! که اگر پیامبرت را نشناسم حجتت را نخواهم شناخت! خدایا! حجتت را به من بشناسان که اگر حجتت را نشناسم از دینم گمراه خواهم شد. 
    صدای کودکی را شنیدم که از پشت سرم می آمد: 
    بابا کجایی؟! گمت کردم! بابای خوبم!
    توجهی نکردم در این صحرا خیلی ها هستند که می توانند به او کمک کنند! من بیچاره، کار دارم! ماه ها که نه؛ سال ها منتظر این لحظه بودم. منتظر همین جا که مولایم حسین در آن دعای عرفه را قرائت فرمود. چه قدر دوست داشتم یک بار عرفه در این جا، عرفه بخوانم! 
    - بابا گشنمه! این جا خیلی داغه! بابا! خوابم میاد چرا گم شدم؟!
    خدیا! می دانی که چه قدر بچه ها را دوست دارم و همیشه از نگاه به آن ها و حرف زدن با آن ها لذت می برم! خدایا! می دانی که عصمت آن ها مرا یاد عصمت مولا می اندازد و هرگاه که از دنیای پرگناه و دودآلود اطراف دلم می گیرد، نگاه به حرکات و چهره ی آنان است که نشاط و امید را به قلبم باز می گرداند. چرا امروز با همین دوست داشتنی ام، امتحان می شوم؟!
    - خدا را شکر! به نظر می رسد پدر خود را پیدا کرده ... صدایی نمی آید.
    دعای معرفت تمام شد و سریع دعای عرفه را باز کردم به امید این که حتی لحظه ای از دستم نرود: خدایی را سپاس که هیچ موجودی نمی تواند قضایش را برگرداند و از بخشش بازش بدارد؛ کسی که مانند ساخته ی هیچ سازنده ای نیست ... وقتی تمام خوبی هایش خداوند رحیم را می شمردم «اَنْتَ الَّذى مَنَنْتَ اَنْتَ الَّذى اَنْعَمْتَ اَنْتَ الَّذى اَحْسَنْتَ اَنْتَ الَّذى اَجْمَلْتَ » حلاوتی داشت عجیب که آرزو می کردم تمام نشود!

    میثم جان امسال در صحرای عرفات جای ایرانی ها خالیه! امسال مراسم برائت از مشرکین بدون ایرانی ها رنگ و بویی نداره! وقتی دعای عرفه می خونید حتما یادشون کنید! راستی یادی هم از شهدای مظلوم منای سال 94 هم بکن؛ کسانی که حاجی نشده ولی واقعا حاجی شدند!

     که به بدی های من رسید. « ان َا الَّذى اَسَاْتُ اَن َا الَّذى اَخْطَاْتُ اَن َا الَّذى هَمَمْتُ اَن َا الَّذى جَهِلْتُ اَن َا الَّذى غَفَلْتُ »گریه امانم نمی داد و شرم، سر به زیرم کرده بود به وسط های دعا رسیدم و شمردن اعضای بدن و ظرایف آن، همین جا بود که ناخودآگاه به یاد اعضای پاک و الهی ارباب عشق، روی خاک های کربلا، افتادم؛ نمی دانستم چه کنم فقط داد می زدم خدا! حسین را ببین! گویی مولا در مقابل من، روی زمین افتاده بود و من شاهدش بودم که ...
    دوباره صدایی محزون به گوشم رسید:
    -  بابا! من از تنهایی می ترسم! این جا هیچ کی حواسش به من نیست! پاهام زخمی شده؛ ببین! از بس دنبال تو گشتم دمپاییم گم شده؛ پاهام می سوزه!
    دعا را به زمین بخشیدم و برخاستم! آغوش خود را به روی او باز کردم اما به طرفم نیامد، زانوان کوچکش را بغل گرفته بود. صورت آفتاب سوخته و خیس اشک و آلوده به خاکش را بالا آورد و با صدایی منقطع از شدت گریه نگاهم کرد و گفت آقا شما بابای من را می شناسید؟ به طرفش رفتم و در آغوشش گرفتم و وقتی صورت ظریفش روی شانه هایم آرام گرفت، شانه های من بود که می لرزید! نمی توانستم صدای ناله ام را مخفی کنم؛ هرچند همیشه از این که بچه ها گریه ام را ببینند می ترسم و گرفتگی دلشان قلبم را آتش می زند؛ اما این بار دست خودم نبود به جای تسلّای او؛ خودم را مصیبت زده دیده بودم. برخاستم و چادر به چادر به همه ی کاروان ایرانیان سر زدم. در یکی از چادرها برادری گفت که پدر او مدتی است که به دنبال اوست و همین الان از چادر ما رد شده. به سرعت بیرون آمدم و مردی را دیدم که هراسان در حال دویدن به سمت چادر بعدی است. صدایش زدم. کودک نیز با صدایی گرفته، صدا زد بابا! برگشت و به طرف فرزند خود دوید بوسیدمش و او را به آغوش امن پدر سپردم! و آن ها را با گریه ی شوق تنها گذاشته و برگشتم. کمی که از چادرها فاصله گرفتم و جمعیت کمتر شد، نشستم. زانوانم می لرزید و شانه هایم نیز؛ با زبان بند آمده، مانند همان کودک بریده بریده می گفتم:

    شاید فقط همین یک بار عرفات را درک کنی؛ همین چند ساعت را وقت داری خواهش می کنم درست استفاده کن! این جا عرفات است مکان اجابت دعا و مغفرت.

    -  بابا! بابای خوب من! گم شدم! این جا خیلی داغه! هوای دلم بده مولا! خیلی ها برایم شمشیر تیز کرده اند؛ ببخشید که دست قوی و گرمتان را رها کردم! چه قدر منتظر آمدنم بودید! چه قدر به همه سپردید، اگر از من خبری شد، خبرتان کنند؟! مولا این جا عرفات است و من آمده ام شما را بشناسم؛ اصلاً به همین امید آمده ام! من کجا و عرفات کجا! می دانم که قلبم چون لباسم سفید نیست و شما از من بیزارید؛ اما، به قلب مجروح و پاهای زخمیم رحمی کنید! خیلی ها التماس کردند دعایشان کنم؛ التماستان می کنم دعایشان کنید. مولا! من از این دنیا و ظواهر فریبنده اش می ترسم! آمده بودم خود را بشناسم اما مگر بدون شما کسی هستم؟! شما که نباشی هیچ کس قدر وجودم را نمی داند و استعدادهای خدادادیم اسراف می شود؛ من که بلد نیستم از آن ها خوب استفاده کنم! مولا من ضعیفم. عجله و بخل امانم بریده. نفس این بزرگ ترین دشمن من دوست داشتنی های وجودم را پیدا کرده و برای گول زدنم از آن ها استفاده می کند و  و شیطان ها دورم حلقه زده اند! بدون شما و تعلیم و حفاظتتان می میرم که مرگ همین جاهلیت است! من از بازی های دنیا و جلوه گریش می ترسم! می ترسم چشمم ببیند و دلم برود! مولا بدون شما زخمی شدن هست و بی کسی! بابا! مردم همه مشغول کار خودشان هستند؛ چرا گم شدم؟! انگار یک عمر اشتباه همه ی مردم تاریخ غیبت، امروز از زبان من جاری می شد! 
    به خودم که آمدم، پشت سرم، عالمی بود؛ یک عالم عاشق نشسته بودند و ضجه می زنند که بابا! ما را ببخش! بابا! به داد دلمان برس! ... 
    پس از این مناجات طولانی آمدی و بر قلب مجروحم مرهمی نهادی. نمی دانم شاید همه مردم این گونه بودند. آرامشی خاص و وصف ناشدنی! لذتی ناب و دست نیافتنی! عطر حضور تو! مولای رحیم ما!
    بوى گلى است در عرفات از حضور تو                سوى گل وجود تو ما با سر آمدیم
    کاش این شیرینی هر روز و هر شب تکرار شود که:
    اگر ساقى دهد ساغر از این دست                   به یك پیمانه از خود مى توان رست...
    خوشا آن دل كه از اغیار ببرید                          خوشا آن جان كه از جز یار بگسست
    خوشا آن دل كه با دلدار آمیخت                       خوشا آن جان كه با جانانه پیوست

     

    خدیجه همتیان پور فرد
  • منظور از رسول اکرم (ص) از سمیی در اوصاف امام عصر (عج)

    سمیی یعنی حضرت هم نام من است و پیغمبر نامش (محمد) و (احمد) است . در حالی که امام عصر نامش (محمد) است ؟

    پاسخ به شبه :

    این گونه که شما فرمودید نیست  ولی همان طور که آوردید حضرت هم نام پیغمبر (ص) است و دو نام دارد نام آشکار (محمد) و نام مخفی او احمد است ، لطفا سند این گفتار را در کتاب کمال الدین ،ج2 ، صفحه 653 ، مطالعه فرمایید

  • شناسنامه حضرت علی اصغر علیه السلام

    عبدالله بن حسین علیه السلام که به علی اصغر معروف است فرزند امام حسین علیه السلام است. مادرش رُباب دختر اِمْرَءُ الْقَیْس و خواهرش سکینه می ‏باشد. عبداللّه‏ در مدینه متولد شد.

    در زیارت ناحیه مقدسه، درباره این کودک شهید، آمده است: «السلام علی عبدالله بن الحسین، الطفل الرضیع، المرمی الصریع، المشحط دما، المصعد دمه فی السماء، المذبوح بالسهم فی حجر ابیه، لعن الله رامیه حرملة بن کاهل الأسدی». و در یکی از زیارتنامه‏ های عاشورا آمده است:«و علی ولدک علی الأصغر الذی فجعت به» از این کودک،با عنوانهای شیرخواره،شش ماهه، باب الحوایج، طفل رضیع و...یاد می ‏شود و قنداقه و گهواره از مفاهیمی است که در ارتباط با او آورده می ‏شود.

  • آثار و نتایج خواندن زیارت عاشورا

    در فضیلت و فوائد قرائت زیارت عاشورا روایات زیادی از ائمه معصومین(ع) ذکر شده است که در اینجا به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم.

    امام محمد باقر(ع) به علقمه فرمود: پس از آنکه به آن حضرت با سلامی اشاره کردی، دو رکعت نماز بخوان و سپس زیارت عاشورا را بخوان. هنگامی که این زیارت را خواندی در حقیقت او را به چیزی خواندی که هر کس از ملائکه که بخواهند او را زیارت کنند، به آن می خوانند و خداوند برای تو هزار هزار حسنه می نویسد و از تو هزار هزار سیئه محو می نماید و تو را هزار هزار مرتبه بالا می برد و همانند کسانی می باشی که در رکاب آن حضرت به شهادت رسیدند. حتی در درجات آنها هم شریک می شوی. (کامل الزیارات- ص 74)

    امام صادق(ع) به صفوان می‌فرماید: زیارت عاشورا را بخوان و از آن مواظبت کن، به درستی که من چند خیر را برای خواننده آن تضمین می کنم، اول زیارتش قبول شود. دوم سعی و کوشش او شکور باشد. سوم حاجات او هرچه باشد از طرف خداوند بزرگ برآورده شود و نا امید از درگاه او برنگردد زیرا خداوند وعده خود را خلاف نخواهد کرد. (بحارالانوار-جلد 98-ص 300)

    در روایت دیگر می‌خوانیم: اگر مردم می دانستند زیارت امام حسین(ع) چه ارزشی دارد، از شدت شوق و علاقه می مردند و حسرت رسیدن به آن پاداش ها، جسم و روح آنها را پاره پاره می کرد." (بحارالانوار-جلد 101 –ص 18)

    زیارت امام حسین(ع) بر هر مؤمنی که اقرار به امامت ایشان داشته باشد، واجب است.(بحارالانوار-جلد 101 –ص 69)

    کسی که امام حسین(ع) را تنها برای رضا و خوشنودی پروردگار، و نه برای کسب شهرت زیارت کند، خداوند تمامی گناهان او را پاک می کند.(بحارالانوار-جلد 101 –ص 4)

    اگرکسی بدون عذر موجه امام حسین(ع) را زیارت نکند، از اهل آتش خواهد بود.(بحارالانوار-جلد 101 –ص 4)

    کسی که امام حسین(ع) را زیارت نکند شیعه اهل بیت نیست.(بحارالانوار-جلد 101 –ص 4)

    امام صادق علیه السّلام فرمود:" ای زراره ! آسمان چهل روز ، در سوگ حسین بن علی علیه السّلام گریه کرد.(جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 552)

    این زیارت امروزه به زیارت عاشورا شهرت یافته است و خواندن آن در همه اوقات و هر روز دارای فوائد و برکات زیادی است. این زیارت تجدید عهد همه روزه پیروان حسین بن علی ‏علیهم ‏السلام با مولای خویش است که همراه با تولّی و تبری است و خط فکری زائر را در برابر دوستان و دشمنان اسلام و اهل بیت‏(ع)ترسیم می‏کند و اعلام همبستگی با موافقان راه حسین‏(ع) و اعلان جنگ و مبارزه با دشمنان حق است تا عشق در وی به جهاد بیرونی بیانجامد.

  • چهل حدیث در ضمن عاشورا و کربلای حسین

    چهل حدیث ارزشمند از ائمه از کربلا و شهادت سید و سالار شهیدان حسین (ع)

    حدیث اول :حریم پاک

    عن النبی صلی الله علیه و آله و سلم قال:
    ..و هی اطهر بقاع الأرض و اعظمها حرمة و انها لمن بطحاء الجنة.
    پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم در ضمن حدیث بلندی می فرماید: کربلا پاکترین بقعه روی زمین و از نظر احترام بزرگترین بقعه ها است و الحق که کربلا از بساطهای بهشت است. بحار الانوار، ج 98، ص 115 و نیز کامل الزیارات، ص 264

    حدیث دوم:سرزمین نجات

    قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:
    یقبر ابنی بأرض یقال لها کربلا هی البقعة التی کانت فیها قبة الاسلام نجا الله التی علیها المؤمنین الذین امنوا مع نوح فی الطوفان.

    پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: پسرم حسین در سرزمینی به خاک سپرده می شود که به آن کربلا گویند، زمین ممتازی که همواره گنبد اسلام بوده است، چنانکه خدا، یاران مؤمن حضرت نوح را در همانجا از طوفان نجات داد. کامل الزیارات، ص 269، باب 88، ح 8

    حدیث سوم: مسلخ عشق

    قال امیر المؤمنین علی علیه السلام:
    هذا...مصارع عشاق شهداء لا یسبقهم من کان قبلهم و لا یلحقهم من کان بعدهم.

    حضرت علی علیه السلام روزی گذرش از کربلا افتاد و فرمود: اینجا قربانگاه عاشقان و مشهد شهیدان است شهیدانی که نه شهدای گذشته و نه شهدای آینده به پای آنها نمی رسند.

    تهذیب، ج 6، ص 73 و بحار، ج 98، ص 116

    حدیث چهارم: عطر عشق

    قال علی علیه السلام:
    واها لک أیتها التربة لیحشرن منک قوم یدخلون الجنة بغیر حساب.
    امیر المؤمنین علیه السلام خطاب به خاک کربلا فرمود: چه خوشبوئی ای خاک! در روز قیامت قومی از تو بپا خیزند که بدون حساب و بی درنگ به بهشت روند.

    شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 4، ص 169

    حدیث پنجم:ستاره سرخ محشر

    قال علی بن الحسین علیه السلام:
    تزهر أرض کربلا یوم القیامة کالکوکب الدری و تنادی أنا أرض الله المقدسة الطیبة المبارکة التی تضمنت سید الشهداء و سید شباب اهل الجنة.

    امام سجاد علیه السلام فرمود: زمین کربلا، در روز رستاخیز، چون ستاره مرواریدی می درخشد و ندا در می دهد که من زمین مقدس خدایم، زمین پاک و مبارکی که پیشوای شهیدان و سالار جوانان بهشت را در بر گرفته است. ادب الطف، ج 1، ص 236، به نقل از کامل الزیارات، ص 268

    حدیث ششم:کربلا و بیت المقدس

    قال ابو عبد الله علیه السلام:
    الغاضریة من تربة بیت المقدس.
    امام صادق علیه السلام فرمود: کربلا از خاک بیت المقدس است. کامل الزیارات، ص 269، باب 88، ح 7

    حدیث هفتم: فرات و کربلا

    قال ابو عبد الله علیه السلام
    أن أرض کربلا و ماء الفرات اول ارض و اول ماء قدس الله تبارک و تعالی...

    امام صادق علیه السلام فرمود: سرزمین کربلا و آب فرات، اولین زمین و نخستین آبی بودند که خداوند متعال به آنها قداست و شرافت بخشید.بحار الانوار، ج 98، ص 109 و نیز کامل الزیارات، ص 269

    حدیث هشتم: کربلا، کعبه انبیاء

    قال ابو عبد الله علیه السلام:
    لیس نبی فی السموات و الارض، اءلا یسألون الله تبارک و تعالی أن یؤذن لهم فی زیارة الحسین (علیه السلام)، ففوج ینزل و فوج یعرج.

    امام صادق علیه السلام فرمود: هیچ پیامبری در آسمانها و زمین نیست مگر این که می خواهند خداوند متعال به آنان رخصت دهد تا به زیارت امام حسین علیه السلام مشرف شوند، چنین است که گروهی به کربلا فرود آیند و گروهی از آنجا عروج کنند. مستدرک الوسائل، ج 10، ص 244، به نقل از کامل الزیارات، ص 111

    حدیث نهم: کربلا، مطاف فرشتگان

    قال ابو عبد الله علیه السلام:
    لیس من ملک فی السموات و الأرض الا یسألون الله تبارک و تعالی أن یؤذن لهم فی زیارة الحسین (علیه السلام)، ففوج ینزل و فوج یعرج.

    امام صادق علیه السلام فرمود:
    هیچ فرشته ای در آسمانها و زمین نیست مگر این که می خواهد خداوند متعال به او رخصت دهد تا به زیارت امام حسین علیه السلام مشرف شود، چنین است که همواره فوجی از فرشتگان به کربلا فرود آیند و فوجی دیگر عروج کنند و از آنجا اوج گیرند. مستدرک الوسائل، ج 10، ص 244، به نقل از کامل الزیارات ص 114

    حدیث دهم: راه بهشت

    قال ابو عبد الله علیه السلام:
    موضع قبر الحسین علیه السلام ترعة من ترع الجنة

    امام صادق علیه السلام فرمود: جایگاه قبر امام حسین علیه السلام دری از درهای بهشت است. کامل الزیارات، ص 271، باب 89، ح 1

    حدیث یازدهم: کربلا، حرم امن

    قال ابو عبد الله علیه السلام:
    ان الله اتخذ کربلا حرما آمنا مبارکا قبل أن یتخذ مکة حرما.
    امام صادق علیه السلام فرمود: به راستی که خدا کربلا را حرم امن و با برکت قرار داد پیش از آنکه مکه را حرم قرار دهد.کامل الزیارات، ص 267 بحار، ج 98، ص 110

    حدیث دوازدهم: زیارت مداوم

    قال الصادق علیه السلام:
    زوروا کربلا و لا تقطعوه فاءن خیر أولاد الانبیاء ضمنته...
    امام صادق عیه السلام فرمود: کربلا را زیارت کنید و این کار را ادامه دهید، چرا که کربلا بهترین فرزندان پیامبران را در آغوش خویش گرفته است. کامل الزیارات، ص 269

    حدیث سیزدهم: بارگاه مبارک

    قال الصادق علیه السلام:
    «شاطی ء الوادی الأیمن» الذی ذکره الله فی القرآن، (1) هو الفرات و «البقعة المبارکة» هی کربلا.
    امام صادق علیه السلام فرمود: آن «ساحل وادی ایمن» که خدا در قرآن یاد کرده فرات است و «بارگاه با برکت» نیز کربلا است. (2)

    فصل دوم: زیارت کربلا

    حدیث چهاردهم: شوق زیارت

    قال الامام الباقر علیه السلام:
    لو یعلم الناس ما فی زیارة قبر الحسین علیه السلام من الفضل، لماتوا شوقا.
    امام باقر علیه السلام فرمود: اگر مردم می دانستند که چه فضیلتی در زیارت مرقد امام حسین علیه السلام است از شوق زیارت می مردند.ثواب الاعمال، ص 319، به نقل از کامل الزیارات .

    حدیث پانزدهم: حج مقبول و ممتاز

    قال ابو جعفر علیه السلام:
    زیارة قبر رسول الله صلی الله علیه و آله و زیارة قبور الشهداء، و زیارة قبر الحسین بن علی علیهما السلام، تعدل حجة مبرورة مع رسول الله صلی الله علیه و آله.
    امام باقر علیه السلام فرمود: زیارت قبر رسول خدا «ص» ، و زیارت مزار شهیدان، و زیارت مرقد امام حسین علیه السلام معادل است با حج مقبولی که همراه رسول خدا «ص» بجا آورده شود.مستدرک الوسائل، ج 1، ص 266، و نیز کامل الزیارات، ص 156

    حدیث شانزدهم : تولدی تازه

    عن حمران قال: زرت قبر الحسین علیه السلام فلما قدمت جاءنی.ابو جعفر محمد بن علی علیه السلام...فقال علیه السلام:
    ابشر یا حمران فمن زار قبور شهداء آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم یرید الله بذلک وصلة نبیه حرج من ذنوبه کیوم ولدته امه.
    حمران می گوید: هنگامی که از سفر زیارت امام حسین علیه السلام برگشتم، امام باقر علیه السلام به دیدارم آمد و فرمود: ای حمران! به تو مژده می دهم که هر کس قبور شهیدان آل محمد (ص) را زیارت کند و مرادش از این کار رضایت خدا و تقرب به پیامبر (ص) باشد، از گناهانش بیرون می آید چون روزی که مادرش او را زاد.امالی شیخ طوسی، ج 2، ص 28، چاپ نجف بحار، ج 98، ص .20

    حدیث هفدهم: زیارت مظلوم

    عن ابی جعفر و ابی عبد الله علیه السلام یقولان:
    من احب أن یکون مسکنه و مأواه الجنة، فلا یدع زیارة المظلوم.
    از امام باقر و امام صادق علیهما السلام نقل شده که فرمودند: هر کس که می خواهد مسکن و مأوایش بهشت باشد، زیارت مظلوم علیه السلام را ترک نکند. مستدرک الوسائل، ج 10، ص 253

    حدیث هجدهم: شهادت و زیارت

    قال الامام الصادق علیه السلام:
    زوروا قبر الحسین (علیه السلام) و لا تجفوه، فاءنه سید شباب أهل الجنة من الخلق، و سید شباب الشهداء.
    امام صادق علیه السلام فرمود: مرقد امام حسین علیه السلام را زیارت کنید و با ترک زیارتش به او ستم نورزید چرا که او سید جوانان بهشت از مردم، و سالار جوانان شهید است. مستدرک الوسائل، ج 10، ص 256: و کامل، ص 109

    حدیث نوزدهم: زیارت، بهترین کار

    قال ابو عبد الله علیه السلام:
    زیارة قبر الحسین بن علی علیهما السلام من افضل ما یکون من الاعمال.
    امام صادق علیه السلام فرمود: زیارت قبر امام حسین علیه السلام از بهترین کارهاست که می تواند انجام یابد.مستدرک الوسائل، ج 10، ص .311

    حدیث بیستم: سفره های نور

    قال الامام الصادق علیه السلام:
    من سره ان یکون علی موائد النور یوم القیامة فلیکن من زوار الحسین بن علی (علیهما السلام)
    امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس دوست دارد روز قیامت، بر سر سفره های نور بنشیند باید از زائران امام حسین (علیه السلام) باشد.وسائل الشیعه، ج 10، ص 330 بحار الانوار، ج 98، ص 72

    حدیث بیست و یکم: شرط شرافت

    قال الصادق علیه السلام: من اراد أن یکون فی جوار نبیه و جوار علی و فاطمة فلا یدع زیارة الحسین علیهم السلام
    امام صادق علیه السلام فرمود: کسی که می خواهد در همسایگی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و در کنار علی (علیه السلام) و فاطمه (س) باشد، زیارت امام حسین (علیه السلام) را ترک نکند. وسائل الشیعه، ج 10، ص 331، ح .39

    حدیث بیست و دوم: زیارت، فریضه الهی

    قال ابو عبد الله علیه السلام:
    لو أن احدکم حج دهره ثم لم یزر الحسین بن علی علیه السلام لکان تارکا حقا من حقوق رسول الله (ص) لأن حق الحسین فریضة من الله تعالی، واجبة علی کل مسلم.
    امام صادق علیه السلام فرمود: اگر یکی از شما تمام عمرش را احرام حج بندد، اما امام حسین علیه السلام را زیارت نکند، حقی از حقوق رسول خدا (ص) را ترک کرده است چرا که حق حسین علیه السلام فریضه الهی و بر هر مسلمانی واجب و لازم است.وسائل الشیعه، ج 10، ص .333

    حدیث بیست و سوم: کربلا، کعبه کمال

    قال ابو عبد الله علیه السلام:
    من لم یأت قبر الحسین علیه السلام حتی یموت کان منتقص الاءیمان، منتقص الدین، اءن ادخل الجنة کان دون المؤمنین فیها.
    امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس به زیارت قبر امام حسین علیه السلام نرود تا بمیرد، ایمانش ناتمام و دینش ناقص خواهد بود، به بهشت هم که برود پایین تر از مؤمنان در آنجا خواهد بود.وسائل الشیعه، ج 10، ص .335

    حدیث بست و چهارم: از زیارت تا شهادت

    قال ابو عبد الله علیه السلام:
    لا تدع زیارة الحسین بن علی علیهما السلام و مر أصحابک بذلک یمد الله فی عمرک و یزید فی رزقک و یحییک ء الله سعیدا و لا تموت الا شهیدا.
    امام صادق علیه السلام فرمود: زیارت امام حسین علیه السلام را ترک نکن و به دوستان و یارانت نیز همین را سفارش کن! تا خدا عمرت را دراز و روزی و رزقت را زیاد کند و خدا تو را با سعادت زنده دارد و نمیری مگر شهید. وسائل الشیعه، ج 10، ص 335

    حدیث بیست و پنجم: حدیث محبت

    عن ابی عبد الله علیه السلام قال:
    من اراد الله به الخیر قذف فی قلبه حب الحسین علیه السلام و زیارته، و من اراد الله به السوء قذف فی قلبه بغض الحسین علیه السلام و بغض زیارته.
    از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود: هر کس که خدا خیر خواه او باشد، محبت حسین (علیه السلام) و زیارتش را در دل او می اندازد و هر کس که خدا بدخواه او باشد، کینه و خشم حسین (علیه السلام) و خشم زیارتش را در دل او می اندازد. وسائل الشیعه، ج 10، ص 388، بحار الانوار، ج 98، ص 76

    حدیث بیست و ششم: نشان شیعه بودن

    قال الصادق علیه السلام:
    من لم یأت قبر الحسین علیه السلام و هو یزعم انه لنا شیعة حتی یموت فلیس هو لنا شیعة، و ان کان من اهل الجنة فهو من ضیفان اهل الجنة.
    امام صادق علیه السلام فرمود: کسی که به زیارت قبر امام حسین نرود و خیال کند که شیعه ما است و با این حال و خیال بمیرد، او شیعه ما نیست، و اگر هم از اهل بهشت باشد، از میهمانان اهل بهشت خواهد بود. کامل الزیارات، ص 193، بحار الانوار، ج 98، ص .4

    حدیث بیست و هفتم: سکوی معراج

    قال الصادق علیه السلام:
    من اتی قبر الحسین علیه السلام عارفا بحقه کتبه الله عز و جل فی اعلی علیین.
    امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس که به زیارت قبر حسین علیه السلام نایل شود و به حق آن حضرت معرفت داشته باشد، خدای متعال او را در بلندترین درجه عالی مقامان ثبت می کند. من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص .581

    حدیث بیست و هشتم: مکتب معرفت

    قال ابو الحسن موسی بن جعفر علیه السلام:
    أدنی ما یثاب به زائر أبی عبد الله (علیه السلام) بشط فرات، اذا عرف حقه و حرمته و ولایته، أن یغفر له ما تقدم من ذنبه و ما تأخر.
    حضرت امام موسی کاظم علیه السلام فرمود: کمترین ثوابی که به زائر امام حسین علیه السلام در کرانه فرات، داده می شود این است که تمام گناهان، مقدم و مؤخرش بخشوده می شود.بشرط این که حق و حرمت و ولایت آن حضرت را شناخته باشد. مستدرک الوسائل، ج 10، ص 236، به نقل از کامل الزیارات، ص .138

    حدیث بیست و نهم:همچون زیارت خدا

    قال الامام الرضا علیه السلام:
    من زار قبر الحسین (علیه السلام) بشط الفرات کان کمن زار الله.
    امام رضا علیه السلام فرمود: کسی که قبر امام حسین علیه السلام را در کرانه فرات زیارت کند، مثل کسی است که خدا را زیارت کرده است.مستدرک الوسائل، ج 10، ص 250، به نقل از کامل

    فصل سوم :عاشورا و اربعین

    حدیث سی ام: زیارت عاشورا

    قال الصادق علیه السلام:
    من زار الحسین علیه السلام یوم عاشورا وجبت له الجنة.
    امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس که امام حسین علیه السلام را در روز عاشورا زیارت کند، بهشت بر او واجب می شود.اقبال الاعمال، ص 568

    حدیث سی و یکم : بالاتر از روسپیدی

    قال ابو عبد الله علیه السلام:
    من بات عند قبر الحسین علیه السلام لیلة عاشورا لقی الله یوم القیامة ملطخا بدمه، کانما قتل معه فی عرصة کربلا.
    امام صادق علیه السلام فرمود: کسی که شب عاشورا را در کنار مرقد امام حسین علیه السلام سحر کند، روز قیامت در حالی به پیشگاه خدا خواهد شتافت که به خونش آغشته باشد، مثل کسی که در میدان کربلا و در کنار امام حسین علیه السلام کشته شده باشد. وسائل الشیعه، ج 10، ص .372

    حدیث سی و دوم: نشانه های ایمان

    قال ابو محمد الحسن العسکری علیه السلام:
    علامات المؤمن خمس: صلاة الخمسین، و زیارة الاربعین، و التختم، فی الیمین، و تعفیر الجبین و الجهر ببسم الله الرحمن الرحیم.
    امام حسن عسگری علیه السلام فرمود: نشانه های مؤمن پنج چیز است: 1 نمازهای پنجاهگانه (3) 2 زیارت اربعین
    2 انگشتر به دست راست کردن 4 بر خاک سجده کردن 5 بسم الله الرحمن الرحیم را بلند گفتن.وسائل الشیعه، ج 10، ص 373، و نیز التهذیب، ج 6، ص 52

    فصل چهارم: تربت و تسبیح عشق

    حدیث سی و سوم: رواق منظر یار

    قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:
    الا و ان الاجابة تحت قبته، و الشفاء فی تربته، و الأئمة (علیهم السلام) من ولده
    پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: بدانید که اجابت دعا، زیر گنبد حرم او و شفاء در تربت او، و امامان علیهم السلام از فرزندان اوست. مستدرک الوسائل، ج 10، ص .335

    حدیث سی و چهارم: تربت و تربیت

    قال الصادق علیه السلام:
    حنکوا أولادکم بتربة الحسین (علیه السلام) فانها امان.
    امام صادق علیه السلام فرمود: کام کودکانتان را با تربت حسین (علیه السلام) بردارید، چرا که خاک کربلا، فرزندانتان را بیمه می کند. وسائل الشیعه، ج 10، ص .410

    حدیث سی و پنجم: بزرگترین دارو

    قال ابو عبد الله علیه السلام:
    فی طین قبر الحسین (علیه السلام)، الشفاء من کل داء، و هو الدواء الاکبر.
    امام صادق علیه السلام فرمود: شفای هر دردی در تربت قبر حسین علیه السلام است و همان است که بزرگترین داروست.کامل الزیارات، ص 275 و وسائل الشیعه، ج 10، ص .410

    حدیث سی و ششم: تربت و هفت حجاب

    قال الصادق علیه السلام:
    السجود علی تربة الحسین علیه السلام یخرق الحجب السبع.
    امام صادق علیه السلام فرمود: سجده بر تربت حسین علیه السلام حجابهای هفتگانه را پاره می کند. مصباح المتهجد، ص 511، و بحار الانوار، ج 98، ص .135

    حدیث سی و هفتم: سجده بر تربت عشق

    کان الصادق علیه السلام لا یسجد الا علی تربة الحسین علیه السلام تذللا لله و استکانة الیه.
    رسم حضرت امام صادق علیه السلام چنین بود که: جز بر تربت حسین علیه السلام به خاک دیگری سجده نمی کرد و این کار را از سر خشوع و خضوع برای خدا می کرد. وسائل الشیعه، ج 3، ص .608

    حدیث سی و هشتم:تسبیح تربت

    قال الصادق علیه السلام: السجود علی طین قبر الحسین علیه السلام ینور الی الارض السابعة و من کان معه سبحة من طین قبر الحسین علیه السلام کتب مسبحا و ان لم یسبح بها...
    امام صادق علیه السلام فرمود: سجده بر تربت قبر حسین علیه السلام تا زمین هفتم را نور باران می کند و کسی که تسبیحی از خاک مرقد حسین علیه السلام را با خود داشته باشد، تسبیح گوی حق محسوب می شود، اگر چه با آن تسبیح هم نگوید. من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 268، وسائل الشیعه، ج 3، ص .608

    حدیث سی و نهم: تربت شفابخش

    عن موسی بن جعفر علیه السلام قال: و لا تأخذوا من تربتی شیئا لتبرکوا به فان کل تربة لنا محرمة الا تربة جدی الحسین بن علی علیهما السلام فان الله عز و جل جعلها شفاء لشیعتنا و أولیائنا.
    حضرت امام کاظم علیه السلام در ضمن حدیثی که از رحلت خویش خبری می داد، فرمود: چیزی از خاک قبر من بر ندارید تا به آن تبرک جویید چرا که خوردن هر خاکی جز تربت جدم حسین علیه السلام، بر ما حرام است، خدای متعال تنها تربت کربلا را، برای شیعیان و دوستان ما شفا قرار داده است. جامع احادیث الشیعه، ج 12، ص .533

    حدیث چهلم: یکی از چهار نیاز

    قال الامام موسی الکاظم علیه السلام: لا تستغنی شیعتنا عن أربع: خمرة یصلی علیها، و خاتم یتختم به، و سواک یستاک به، و سبحة من طین قبر أبی عبد الله علیه السلام...
    حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام فرمود: پیروان ما از چهار چیز بی نیاز نیستند: 1 سجاده ای که بر روی آن نماز خوانده شود.2 انگشتری که در انگشت باشد.3 مسواکی که با آن دندانها را مسواک کنند.4 و تسبیحی از خاک مرقد امام حسین علیه السلام...تهذیب الاحکام، ج 6، ص 75

    پی نوشت‏ها:
    1.قرآن مجید، سوره قصص، آیه 30
    2.بحار الانوار، ج 57، ص 203، به نقل از تهذیب
    3.منظور نمازهای روزانه و نوافل آنهاست که پنجاه رکعت می شود.

Homeشبهاتفلسفه و فواید ظهور امام زمان (عج) چیست؟ Top of Page
Zo2 Framework Settings

Select one of sample color schemes

Body

Background Color
Text Color
Link Color
Background Image

Top Wrapper

Background Color
Modules Title
Text Color
Link Color
Background Image

Header Wrapper

Background Color
Modules Title
Text Color
Link Color
Background Image

Mainmenu Wrapper

Background Color
Modules Title
Text Color
Link Color
Background Image

Slider Wrapper

Background Color
Modules Title
Text Color
Link Color
Background Image

Scroller Wrapper

Background Color
Modules Title
Text Color
Link Color
Background Image

Mainframe Wrapper

Background Color
Modules Title
Text Color
Link Color
Background Image

Bottom Scroller Wrapper

Background Color
Modules Title
Text Color
Link Color
Background Image

Bottom Scroller Wrapper

Background Color
Modules Title
Text Color
Link Color
Background Image

Bottom Menu Wrapper

Background Color
Modules Title
Text Color
Link Color
Background Image

Bottom Wrapper

Background Color
Modules Title
Text Color
Link Color
Background Image
Background Color
Modules Title
Text Color
Link Color
Background Image