در مقدمهی بحث باید گفت كه در یك تقسیمبندی كلی، حدیثهای نقل شده از پیامبر (صل الله علیه و آله و سلم) و معصومان (علیهم السلام) به دو دسته تقسیم میشوند؛ حدیث آحاد و حدیث متواتر؛ در تعریف حدیث آحاد گفتهاند: «خبری است كه یك یا چند نفر، آن را نقل كرده باشند-كه به خودی خود و بدون ضمیمه و قرینه- از گفتهی آنان علم به مضمون خبر حاصل نشود» كه اعتبار این حدیث به اندازهای نیست كه علمآور باشد.
در این مقاله به بخشی از گفتهها و نوشتههای گروهی از دانشمندان اهل سنت در تأیید حجّیت حدیثهای مربوط به امام مهدی (علیه السلام) میپردازیم و برآنیم ترتیب تاریخی آنها رعایت شود:
اعتقاد به مهدی موعود (علیه السلام) مختصِ فرقه خاصی نیست؛ مورد اتفاق دانشمندان و صاحبنظران اسلامی بوده و هست، تا آنجا كه خود ابنخلدون كه این مقاله را درصدد نقد آرای او دربارهی احادیث مهدویت است، در جایی از مقدمهاش این اتفاق نظر را چنین ابراز داشته است
بررسی و نقد دیدگاه دكتر عدّاب محمود الحمش دربارهی احادیث مهدویتوی در سال (1999م) با نوشتن كتاب المهدی المنتظر فی روایات اهل السنة و الشیعة دراسة حدیثیة نقدیه موضوع مهدی آخرالزمان (علیه السلام) را به بحث گذاشته و چنین نتیجه گرفته كه احادیث امام مهدی (علیه السلام)، چه آنچه از طریق اهل سنت وارد شده و چه آنچه در كتابهای شیعه وجود دارد صحیح نیستند.
مکه سرزمینی که یادآور رخدادهای مهم در تاریخ بشریت است که در آینده هم نقش مهمی در رویدادهای جهانی دارد،و خانه کعبهای که حضرت ابراهیم(ع) آن را تجدید بنا کرد و روزگاری که یکی از فرزندانش در کنار مقام فریاد بر میآورد: « أَنَا بَقِیَّهُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ الْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِهِ» و سرانجام صالحان نوای توحید را در سراسر جهان می گسترانند.