• Facebook
  • Twitter
  • Rss
  • Plus

علمای مکه وهابی‌ها را خوارج و ملحد خوانده بودند+سند ویژگی

شهریور 20
رای دادن به این مورد
(0 آرا)

نشست اخیر رهبران اهل سنت که درباره ماهیت این مذهب در شهر گروزنی پایتخت چچن برگزار شده بود بار دیگر اختلاف ریشه دار و تاریخی علمای اهل سنت را با فرقه وهابیت آشکار کرد.

نشست اخیر رهبران اهل سنت که درباره ماهیت این مذهب در شهر گروزنی پایتخت چچن برگزار شده بود با جنجال فراوانی همراه شد.

«احمد الطیب» شیخ الازهر و یکی از مهم ترین شخصیت‌های اهل سنت در جهان عرب در این نشست حضور داشت، سخنرانی او و محدود کردن تعریف اهل سنت به اشعری‌ها، ماتریدی‌ها و اهل حدیث جنجالی میان چهره‌های سیاسی و مذهبی عربستانی به پا کرد.

روابط عمومی الازهر بعد از این جنجال بیانیه‌ای صادر کرد و طی آن اعلام کرد که به نقل از علامه سفارینی اهل سنت، سه گروه‌اند :اثری‌ها (یکی از چهار مذهب کلامی اهل سنت) که امامشان احمد بن حنبل است، اشعری‌ها که امانشان ابوالحسن اشعری‌ است، ماتریدی‌ها که امامشان ابومنصور الماتریدی است.

الازهر همچنین با نقل از علامه مرتضی الزبیدی که مراد از اهل سنت چهار فرقه، اهل اشعری، ماتریدی، صوفی و اهل حدیث است تأکید کرده که این همان چیزی است که شیخ الازهر مطرح کرده و مورد تأیید الازهر است.

اما توضیحات الازهر نه تنها توفان انتقادات علیه این نهاد مذهبی مصر را فرو ننشاند بلکه «محمد آل الشیخ» نویسنده معروف سعودی در صفحه توییتر خود نوشت: حضور شیخ الازهر در نشستی که عربستانی‌ها (وهابی‌ها) را از زمره اهل سنت حذف کرده ما را به این نتیجه می‌رساند که باید سیاست خود را در قبال مصر تغییر دهیم، هرچه می‌خواهد سر مصر و السیسی بیاید مهم نیست.

وی ضمن متهم کردن ایران و سازمان اطلاعات روسیه در دست داشتن در برگزاری این نشست گفت: این نشست به صورت آشکار عربستان را هدف قرار داده و آنها می‌خواهند این کشور را از اهل سنت و جماعت خارج کنند.

هیأت علمای ارشد عربستان نیز به این مسأله واکنش نشان داد و نسبت به اقداماتی که منجر به ایجاد تفرقه در گروه‌های اسلامی می‌شود هشدار داد و گفته بود نظرات فقهاء و علمای دینی متفاوت است و این تفاوت‌ها محترم شمرده می‌شود.

گرچه با توجه به مناسبات سیاسی روز، ظاهرا حکومت وهابیان در عربستان مورد تأیید موسسه‌ها و نهادهای مهم اهل سنت در جهان عرب قرار گرفته اما اختلافات میان آنها نهان است و ریشه تاریخی دارد، «خالد فهمی» استاد تاریخ دانشگاه هاروارد در صفحه فیسبوک خود سندی تاریخی منتشر کرده که بعد از سرنگونی دولت اول آل سعود به وسیله محمد علی پاشا والی مصر، علمای مکه با ارسال پیامی از محمد علی پاشا تشکر کرده بودند.

در این سند علمای مکه از محمد علی پاشا تشکر کرده‌اند که مکه را از وجود «وهابی‌ها» پاک کرده و گفته بودند: «شما با عنایت الهی موفق شدید بر خوارجِ متجاوز، ظالم، فاسد، ملحد [وهابی‌ها] که به دنبال ایجاد فساد در جزیره العرب بودند چیره شوید.

آنها [وهابی‌ها] با باورهای غلط و کفرآمیزشان خون مسلمانان را ریخته و مانع زیارت خانه خدا شدند، به همین دلیل خدا را به خاطر این اقدام شما و این نعمت بزرگ شکر می‌کنیم و امیدواریم که پاداش نیک آن در دنیا و آخرت نصیب شما شود.»
 
 

جنجالی که امروز به پا شده ریشه تاریخی عمیقی در نحوه پیدایش وهابیت دارد، «محمد بن عبدالوهاب» موسس این فرقه معتقد بود تمام مطالبی که پس از قرن سوم هجری به اسلام افزوده شده جعلی است و باید حذف شود؛ او به اصطلاح اعتقاد داشت باید اصلاحاتی اساسی در دیدگاه‌های اسلامی صورت بگیرد به عنوان مثال زیارت قبور و مقدس شمردن اولیاء خدا را گناه و شرک تلقی می‌کرد.

عبدالوهاب بعد از اینکه به دلیل مواضع خود از مدینه بیرون شد به شمال شرقی نجد رفته و خاندان سعودی را پیرو باورهای خود کرد و این باعث شد تا وهابیت از نظر سیاسی متحد دودمان سعودی باشد.

بر اساس میثاق الدرعیه که میان محمد بن سعود و محمد بن عبدالوهاب در سال 1158 هجری امضا شد، دو طرف توافق کردند که جنبشی را برای «تصحیح عقاید مردم» به راه اندازند و از طریق «جهاد در راه خدا» مردم را از آنچه تصور می‌کردند که شرک و کفر است، منع کنند.

به این ترتیب به اعتقاد محمد بن سعود جنگ «مقدسی» علیه تمام انواع دیگر اسلام  به راه افتاد و سعودی‌ها بر نجد مسلط شده، مکه و مدینه را اشغال کرده، به کربلا در عراق حمله‌ور شدند و تقریبا تمام شبه‌جزیره عربستان به جز یمن به تسلط آن‌ها درآمد.

بعد از آن با درخواست مصطفی چهارم سلطان امپراطوری عثمانی،[محمد علی پاشا] والی مصر نخستین حکومت وهابی را در سال 1818 ساقط کرد، الدرعیه منهدم شد و رهبران و سران سعودی اعدام شدند.

اما حکومت وهابی-سعودی‌ها تحت رهبری فیصل اول دوباره احیا شده و حکومت خود را تا حدودی بازیابی کردند گرچه بار دیگر و این بار به دست خاندان رشیدیه از شمال عربستان از قدرت کنار رفتند.

در قرن بیستم سومین مرحله احیای وهابیت با موفقیت‌های ملک عبدالعزیز فرا رسید که در سال 1902 ریاض را تصرف کرد و تا سال 1932 با بازپس‌گیری تقریبا تمام مناطق از دست رفته موفق شد تا حکومت پادشاهی عربستان سعودی را بنیان‌گذاری کند و از آن زمان تسلط سیاسی و مذهبی وهابیت بر شبه‌جزیره عربستان تضمین شد.
 
منبع: فارس

موارد مرتبط

  • گم شده ام بابا نمی آیی ؟

    به عرفات مقدس، رسیدم همان جا که بسیار شنیده بودم از آن؛ دور از چادرهای اقامت، روی خاک ها نشستم و چشمان خود را بستم. 

    تصاویر نگاه ملتمس بدرقه کنندگان و حرف هایشان از جلوی دیدگانم رد شد.

    - میثم! یادت نره برای خواهرت دعا کنی!
    - خوش به حالت میثم! می دانی کجا می روی؟ 
    - داداش! اون جا یاد امام حسین باشی ها!
    بدون این که بخواهم می آمدند و می رفتند؛ 10 دقیقه ای گذشته بود و فکر من هم چنان آشفته! به خود گفتم یاد کتاب هایی که خوانده ای بیافت! «عرفات سرزمینی است که انسان خود را می یابد؛ زیرا عرفات از «عرف» به معنی شناخت است.»
    به امید باز شدن چشم دل، چشمان خود را بسته نگاه داشته بودم و برای خود تکرار می کردم: میثم عرفات، جایی است که انسان خود را می شناسد! میثم جان امسال در صحرای عرفات جای ایرانی ها خالیه! امسال مراسم چبدون ایرانی ها رنگ و بویی نداره! وقتی دعای عرفه می خونید حتما یادشون کنید!  راستی یادی هم از شهدای مظلوم منای سال 94 هم بکن؛ کسانی که حاجی نشده ولی واقعا حاجی شدند!
    شاید فقط همین یک بار عرفات را درک کنی؛ همین چند ساعت را وقت داری خواهش می کنم درست استفاده کن! این جا عرفات است مکان اجابت دعا و مغفرت. 

    صدای کودکی را شنیدم که از پشت سرم می آمد: 
    بابا کجایی؟! گمت کردم! بابای خوبم!
    توجهی نکردم در این صحرا خیلی ها هستند که می توانند به او کمک کنند! من بیچاره، کار دارم! ماه ها که نه؛ سال ها منتظر این لحظه بودم.

    - خدایا! این بنده ی تو در سرزمین توست کمکش کن به آن چه تو می خواهی برسد!
    دست هایم را از سرم بالاتر برده و گردنم را به سمت پایین خم کردم؛ آرام آرام، تمام آدم ها و نوشته ها از مقابل چشم های بسته ام رفتند و فقط همین جمله ماند: امام خود را بشناس که اگر او را بشناسی جلو افتادن یا عقب-افتادن ظهور ضرری به تو نخواهد زد!
    دعای عرفه و دعا در غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه (دعای معرفت) را همراه خود آورده بودم. ابتدا شروع کردم به خواندن دعای معرفت. بعد از هر فراز، ترجمه آن را نیز با دقت می خواندم: «اللهم عرّفنی نفسک... » خدیا! خودت را به من بشناسان! که اگر تو را نشناسم پیامبرت را نخواهم شناخت! خدایا! پیامبرت را به من بشناسان! که اگر پیامبرت را نشناسم حجتت را نخواهم شناخت! خدایا! حجتت را به من بشناسان که اگر حجتت را نشناسم از دینم گمراه خواهم شد. 
    صدای کودکی را شنیدم که از پشت سرم می آمد: 
    بابا کجایی؟! گمت کردم! بابای خوبم!
    توجهی نکردم در این صحرا خیلی ها هستند که می توانند به او کمک کنند! من بیچاره، کار دارم! ماه ها که نه؛ سال ها منتظر این لحظه بودم. منتظر همین جا که مولایم حسین در آن دعای عرفه را قرائت فرمود. چه قدر دوست داشتم یک بار عرفه در این جا، عرفه بخوانم! 
    - بابا گشنمه! این جا خیلی داغه! بابا! خوابم میاد چرا گم شدم؟!
    خدیا! می دانی که چه قدر بچه ها را دوست دارم و همیشه از نگاه به آن ها و حرف زدن با آن ها لذت می برم! خدایا! می دانی که عصمت آن ها مرا یاد عصمت مولا می اندازد و هرگاه که از دنیای پرگناه و دودآلود اطراف دلم می گیرد، نگاه به حرکات و چهره ی آنان است که نشاط و امید را به قلبم باز می گرداند. چرا امروز با همین دوست داشتنی ام، امتحان می شوم؟!
    - خدا را شکر! به نظر می رسد پدر خود را پیدا کرده ... صدایی نمی آید.
    دعای معرفت تمام شد و سریع دعای عرفه را باز کردم به امید این که حتی لحظه ای از دستم نرود: خدایی را سپاس که هیچ موجودی نمی تواند قضایش را برگرداند و از بخشش بازش بدارد؛ کسی که مانند ساخته ی هیچ سازنده ای نیست ... وقتی تمام خوبی هایش خداوند رحیم را می شمردم «اَنْتَ الَّذى مَنَنْتَ اَنْتَ الَّذى اَنْعَمْتَ اَنْتَ الَّذى اَحْسَنْتَ اَنْتَ الَّذى اَجْمَلْتَ » حلاوتی داشت عجیب که آرزو می کردم تمام نشود!

    میثم جان امسال در صحرای عرفات جای ایرانی ها خالیه! امسال مراسم برائت از مشرکین بدون ایرانی ها رنگ و بویی نداره! وقتی دعای عرفه می خونید حتما یادشون کنید! راستی یادی هم از شهدای مظلوم منای سال 94 هم بکن؛ کسانی که حاجی نشده ولی واقعا حاجی شدند!

     که به بدی های من رسید. « ان َا الَّذى اَسَاْتُ اَن َا الَّذى اَخْطَاْتُ اَن َا الَّذى هَمَمْتُ اَن َا الَّذى جَهِلْتُ اَن َا الَّذى غَفَلْتُ »گریه امانم نمی داد و شرم، سر به زیرم کرده بود به وسط های دعا رسیدم و شمردن اعضای بدن و ظرایف آن، همین جا بود که ناخودآگاه به یاد اعضای پاک و الهی ارباب عشق، روی خاک های کربلا، افتادم؛ نمی دانستم چه کنم فقط داد می زدم خدا! حسین را ببین! گویی مولا در مقابل من، روی زمین افتاده بود و من شاهدش بودم که ...
    دوباره صدایی محزون به گوشم رسید:
    -  بابا! من از تنهایی می ترسم! این جا هیچ کی حواسش به من نیست! پاهام زخمی شده؛ ببین! از بس دنبال تو گشتم دمپاییم گم شده؛ پاهام می سوزه!
    دعا را به زمین بخشیدم و برخاستم! آغوش خود را به روی او باز کردم اما به طرفم نیامد، زانوان کوچکش را بغل گرفته بود. صورت آفتاب سوخته و خیس اشک و آلوده به خاکش را بالا آورد و با صدایی منقطع از شدت گریه نگاهم کرد و گفت آقا شما بابای من را می شناسید؟ به طرفش رفتم و در آغوشش گرفتم و وقتی صورت ظریفش روی شانه هایم آرام گرفت، شانه های من بود که می لرزید! نمی توانستم صدای ناله ام را مخفی کنم؛ هرچند همیشه از این که بچه ها گریه ام را ببینند می ترسم و گرفتگی دلشان قلبم را آتش می زند؛ اما این بار دست خودم نبود به جای تسلّای او؛ خودم را مصیبت زده دیده بودم. برخاستم و چادر به چادر به همه ی کاروان ایرانیان سر زدم. در یکی از چادرها برادری گفت که پدر او مدتی است که به دنبال اوست و همین الان از چادر ما رد شده. به سرعت بیرون آمدم و مردی را دیدم که هراسان در حال دویدن به سمت چادر بعدی است. صدایش زدم. کودک نیز با صدایی گرفته، صدا زد بابا! برگشت و به طرف فرزند خود دوید بوسیدمش و او را به آغوش امن پدر سپردم! و آن ها را با گریه ی شوق تنها گذاشته و برگشتم. کمی که از چادرها فاصله گرفتم و جمعیت کمتر شد، نشستم. زانوانم می لرزید و شانه هایم نیز؛ با زبان بند آمده، مانند همان کودک بریده بریده می گفتم:

    شاید فقط همین یک بار عرفات را درک کنی؛ همین چند ساعت را وقت داری خواهش می کنم درست استفاده کن! این جا عرفات است مکان اجابت دعا و مغفرت.

    -  بابا! بابای خوب من! گم شدم! این جا خیلی داغه! هوای دلم بده مولا! خیلی ها برایم شمشیر تیز کرده اند؛ ببخشید که دست قوی و گرمتان را رها کردم! چه قدر منتظر آمدنم بودید! چه قدر به همه سپردید، اگر از من خبری شد، خبرتان کنند؟! مولا این جا عرفات است و من آمده ام شما را بشناسم؛ اصلاً به همین امید آمده ام! من کجا و عرفات کجا! می دانم که قلبم چون لباسم سفید نیست و شما از من بیزارید؛ اما، به قلب مجروح و پاهای زخمیم رحمی کنید! خیلی ها التماس کردند دعایشان کنم؛ التماستان می کنم دعایشان کنید. مولا! من از این دنیا و ظواهر فریبنده اش می ترسم! آمده بودم خود را بشناسم اما مگر بدون شما کسی هستم؟! شما که نباشی هیچ کس قدر وجودم را نمی داند و استعدادهای خدادادیم اسراف می شود؛ من که بلد نیستم از آن ها خوب استفاده کنم! مولا من ضعیفم. عجله و بخل امانم بریده. نفس این بزرگ ترین دشمن من دوست داشتنی های وجودم را پیدا کرده و برای گول زدنم از آن ها استفاده می کند و  و شیطان ها دورم حلقه زده اند! بدون شما و تعلیم و حفاظتتان می میرم که مرگ همین جاهلیت است! من از بازی های دنیا و جلوه گریش می ترسم! می ترسم چشمم ببیند و دلم برود! مولا بدون شما زخمی شدن هست و بی کسی! بابا! مردم همه مشغول کار خودشان هستند؛ چرا گم شدم؟! انگار یک عمر اشتباه همه ی مردم تاریخ غیبت، امروز از زبان من جاری می شد! 
    به خودم که آمدم، پشت سرم، عالمی بود؛ یک عالم عاشق نشسته بودند و ضجه می زنند که بابا! ما را ببخش! بابا! به داد دلمان برس! ... 
    پس از این مناجات طولانی آمدی و بر قلب مجروحم مرهمی نهادی. نمی دانم شاید همه مردم این گونه بودند. آرامشی خاص و وصف ناشدنی! لذتی ناب و دست نیافتنی! عطر حضور تو! مولای رحیم ما!
    بوى گلى است در عرفات از حضور تو                سوى گل وجود تو ما با سر آمدیم
    کاش این شیرینی هر روز و هر شب تکرار شود که:
    اگر ساقى دهد ساغر از این دست                   به یك پیمانه از خود مى توان رست...
    خوشا آن دل كه از اغیار ببرید                          خوشا آن جان كه از جز یار بگسست
    خوشا آن دل كه با دلدار آمیخت                       خوشا آن جان كه با جانانه پیوست

     

    خدیجه همتیان پور فرد
  • اسارت ۶۰۰ زن و کودک بیگناه شیعه ترکمن در دستان تکفیریهای داعش

    یکی از مقامات عراقی خبری تکان دهنده منتشر کرد. در گزارش این مقام عراقی تصریح شده است که هم اکنون حدود ۶۰۰ زن و کودک شیعه ترکمن در اسارت گروه تروریستی تکفیری داعش قرار دارد

    یکی از مقامات عراقی روز جمعه گذشته، خبری تکان دهنده منتشر کرد. در گزارش این مقام عراقی تصریح شده است که هم اکنون، حدود ۶۰۰ زن و کودک شیعه ترکمن در اسارت گروه تروریستی تکفیری داعش در شهر موصل و دیگر مناطق تحت اشغال این گروه تروریستی قرار داشته و مورد سوء استفاده قرار می گیرند.

    «منصور اسود» یکی از اعضای کمیسیون عالی حقوق بشر در عراق، روز جمعه گذشته با ابراز نگرانی از اسارت حدود ۶۰۰ زن و کودک شیعه در دستان داعش، خاطرنشان ساخت: سازمان بین المللی اهمیت کافی و وافی به این مساله نداده اند و تاکنون اقدام مناسبی در این باره به انجام نرسانیده اند.

    وی در ادامه افزود: اخبار موثقی در دست است که تایید می کند، حدود ۶۰۰ زن و کودک شیعه ترکمن هم اکنون در اسارت داعش به سر می برند که بسیاری از آنان در پایگاه های نظامی این گروه تروریستی تکفیری در شهر موصل محبوس و زنان به عنوان کنیزکان در جهاد نکاح و کودکان به عنوان عوامل انتحاری مورد سوء استفاده قرار می گیرند و این درحالی است که دولت و مقامات بلند پایه عراقی در این باره موضع سکوت را اختیار کرده اند.

    این عضو حقوق بشر سازمان ملل همچنین یادآور شد: در دیدار و گفتگویی که با برخی زنان ترکمن آزادشده از دست داعش داشتیم، ایشان اطلاعات قابل توجهی در اختیار ما قرار داده و ما را از مکان احتمالی دیگر بانوان شیعه عراقی دربند داعش مطلع ساختند.

    «منصور اسود» در پایان گفت: تنها ۱۱ تن از زنان شیعه ترکمن توانسته اند از دست تروریست های تکفیری رهایی یابند و مابقی همچنان در اسارت این گروه تروریستی قرار دارند.

    «حسن توران» نائب رئیس حزب ترکمن و یکی از اعضای پارلمان عراق نیز با تایید سخنان «منصور اسود» عملکرد نهاد های بین المللی مسئول در این زمینه را به باد انتقاد گرفت و آنان را متهم به کم کاری در موضوع زنان شیعه دربند داعش نمود.

    وی همچنین اظهار داشت: ما پیش از این نیز می دانستیم که تعدادی از زنان شیعه ترکمن در اسارت داعش به سر می برند و کم و بیش نیز از حال و احوال ایشان مطلع بودیم، ولی اخیرا روابط ما با ایشان به طور کامل قطع شده است و هیچ اطلاعاتی در مورد ایشان و سرنوشتشان در اختیار نداریم.

    این مقام بلند پایه عراقی در پایان ابراز امیدواری کرد که دولت عراق راه چاره ای در مورد این بحران یافته و پیش از آنکه فرصت از دست رود، به سرعت آن را عملیاتی کند.
     
    منبع: ابنا
  • شیعه شدن مبلغ برجسته الازهر شیخ مصباح أمین الدرینی

    شیخ مصباح أمین الدرینی، از مبلغان برجسته الازهر که بیش از 4 دهه به تبلیغ اسلام در آمریکا فعالیت داشت، تشرف خود را به مذهب تشیع اعلام کرد.


    الدرینی از نخستین مبلغان مسلمان الازهر بود که حدود 40 سال پیش به آمریکا مهاجرت کرد و حدود 4 دهه در آن‌جا به فعالیت‌های تبلیغ دین اسلام اشتغال داشت.

    وی روز چهارشنبه، 18 فروردین‌ماه جاری، با حضور در مدرسه دینی «علامه شیخ احمد بن فهد الحلی(رحمه الله علیه)» در کربلای معلی، به تبیین چگونگی گرایش خود به مذهب تشیع پرداخت.

    در مراسم استقبال از شیخ مصباح أمین الدرینی، «آیت الله شیخ عبدالکریم الحائری»، از روحانیون برجسته شیعی و جمعی از اساتید و فضلای حوزه علمیه و طلاب علوم دینی حضور داشتند.

    الدرینی ضمن سخنانی در این مراسم گفت: «من مقاله‌ای از یکی از وهابیون با موضوع «من یکون رافضیاً»(رافضی که بود) خواندم که نویسنده تلاش کرده بود افکار و اعتقادات شیعیان را باطل اعلام کند».

    وی افزود: این مقاله از رویکرد اسلام ناب محمدی که مبتنی بر فضایل و ارزش‌های اخلاقی است، به دور بود.

    الدرینی در ادامه بر اهمیت فعالیت تبلیغاتی تأکید کرد و گفت: «بسیاری از مخالفان نیازمند این هستند که کسی راه را برای آن‌ها هموار و حقایق را برای آن‌ها تبیین کند».

    وی در این مراسم همچنین، داستان‌هایی از تشرف برخی شهروندان آمریکایی به آیین اسلام ارئه داد و گفت: «برخی از این افراد در حالی که غرق در گمراهی، زرق و برق دنیا و لذت‌های حرام گذرا بودند، به آیین اسلام مشرف شدند و برخی از آن‌ها از قماربازان بزرگ و متخصصان سحر و جادو بودند».

    شنیده‌ها حاکی است که «شیخ مصباح أمین الدرینی»، تشرف خود به مذهب اهل بیت(علیهم السلام) را در حرم مطهر امام حسین(علیه السلام) در کربلای معلی اعلام کرده است.

Homeاخبار روزعلمای مکه وهابی‌ها را خوارج و ملحد خوانده بودند+سند Top of Page
Zo2 Framework Settings

Select one of sample color schemes

Body

Background Color
Text Color
Link Color
Background Image

Top Wrapper

Background Color
Modules Title
Text Color
Link Color
Background Image

Header Wrapper

Background Color
Modules Title
Text Color
Link Color
Background Image

Mainmenu Wrapper

Background Color
Modules Title
Text Color
Link Color
Background Image

Slider Wrapper

Background Color
Modules Title
Text Color
Link Color
Background Image

Scroller Wrapper

Background Color
Modules Title
Text Color
Link Color
Background Image

Mainframe Wrapper

Background Color
Modules Title
Text Color
Link Color
Background Image

Bottom Scroller Wrapper

Background Color
Modules Title
Text Color
Link Color
Background Image

Bottom Scroller Wrapper

Background Color
Modules Title
Text Color
Link Color
Background Image

Bottom Menu Wrapper

Background Color
Modules Title
Text Color
Link Color
Background Image

Bottom Wrapper

Background Color
Modules Title
Text Color
Link Color
Background Image
Background Color
Modules Title
Text Color
Link Color
Background Image