• Facebook
  • Twitter
  • Rss
  • Plus

بشارت ها و پيش گويی ها در روايات مهدوی (1) ویژگی

بهمن 20
رای دادن به این مورد
(0 آرا)

 

 

 

از موضوعات اميد آفرين در ميان هزاران روايت مربوط به حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، رواياتي است که از سوي پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) و اهل بيت معصومش نقل شده و در بردارنده ي بشارت براي تمام مستضعفان جهان است

 

 

 

 

 

 

در اين روايات نکات ارزش مندي وجود دارد که در انسان منتظر، تشنگي و اميد بيشتري ايجاد مي کند و او را براي خدمتگزاري بيشتر در رکاب آن منجي عالم بشريت آماده مي سازد. اين گونه احاديث از آن جهت که از مصلحاني نقل شده است که خود با تمام وجود، رسالت الهي را انجام داده اند و براي اصلاح جامعه، گام هاي سنگيني را برداشته اند حائز اهميت است؛ به ويژه آن که به مردم وعده داده اند که اصلاح يک پارچه جهاني و تشکيل مدينه فاضله را بايد از خلف صالح و عدالت گستري انتظار داشت که ما هم در انتظار او هستيم و خداوند اين وعده خود را در همه ي کتاب هاي آسماني (معروف و مشهور همانند تورات، انجيل و زبور و...) مکتوب داشته است.
بشارت ها و پيش گويی ها در روايات مهدوی (1)

ابوهريره گفته است که در محضر رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) بودم در حالي که آيه ي شريفه ي ذيل نازل شده بود (اِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ) ؛ همانا تنها تو انذار دهنده هستي و براي همه ي اقوام، هدايت گر خواهي بود. (1)
رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) آيه را براي ما قرائت کرد و سپس فرمود: أنا المُنذر؛ من انذار دهنده [از عذاب الهي] هستم. آيا شما « هدايت گر همه مليت ها و اقوام » را مي شناسيد؟ ابوهريره پاسخ داد: نه. حضرت فرمود: آن کس که نعلين ها را مي دوزد [و وصله مي کند.] سرها به آن جانب دراز شد. ناگاه ديدند علي بن ابي طالب (عليه السلام) از غرفه بيرون آمد و در دستش کفش هاي پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) است. سپس پيامبر رو به ما کرد و فرمود: آگاه باشيد او ابلاغ کننده دستورهاي من است. او پيشواي بعد از من است. او شوهر دخترم و پدر دو سبط من [حسن و حسين (عليه السلام)] است. پس ما اهل بيتي هستيم که خداوند پليدي را از ما دور داشته است و ما را پاک و پاکيزه نموده است. او بعد از من براي توجيه حقيقي و تأويل خواهد جنگيد؛ همان طور که من براي باوراندن اصل قرآن جنگيدم. او رهبري است که پدر امامان راستين بعد از من است. سؤال شد: اي پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم)! جانشينان بعد از تو چند نفرند؟ رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) پاسخ داد: آنان دوازده نفر همانند جانشينان بعد از موسي (عليه السلام) در ميان بني اسرائيل اند... سپس فرمود: از مجموعه ما [اهل بيت و امامان راستين] مهدي اين امت است. تنها کسي است که خداوند به واسطه او زمين را پر از داد و عدل خواهد نمود؛ همان گونه که از ستم و جور پرگشته باشد. زمين از وجود پربرکت جانشينان من هرگز خالي نخواهد ماند، زيرا اگر چنين شود زمين اهلش را فرو مي برد. (2)
حال با توجه به آن چه مطرح شد به ذکر برخي از آن احاديث دل پذير مي پردازيم تا در دل ما و امت اسلامي اميد بيشتري ايجاد گردد و آمادگي پذيرش آن رستاخيز عدالت گستر را در خويشتن دريابيم. ابتدا احاديث شيعي به ترتيب از چهارده معصوم نقل مي شود که همگي از کتاب ها و مجامع شناخته شده شيعي است و از اطمينان بيشتري برخوردار است، زيرا شيعه ي اثناعشر تبلور مکتب خود را به هنگام ظهور آن نور الهي مي داند و قدرت يداللهي که بتواند همه ي ناپاکي ها را بزدايد و پاکي و طهارت را جايگزين گرداند، فقط توسط او اِعمال خواهد شد و بس. آن چه را که ما در زمان غيبت کبري انجام مي دهيم اداي تکليف و وظيفه شرعي است که بايد با تمام وجود به آن اهميت دهيم و در احياي اسلام ناب و آثار پربرکت اهل بيت کوتاهي نکنيم. سپس رواياتي را خواهيم آورد که بزرگان اهل سنت بدان اعتماد نموده اند تا آناني که در اين وادي مي خواهند گامي بردارند و در تحقّق آن وعده ي الهي نقشي داشته باشند اطمينان بيشتري به خود راه دهند و هم گام با بقيّة الله الاعظم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در صلح جهاني و ايجاد امنيت همه جانبه توفيق بيشتر به دست آورند و شاهد وعده هاي شيرين وحي الهي و گفته هاي رسول گرامي اسلام باشند.
الف) روايات شيعه
1. پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم)
* عن حذيفة بن اليمان قال سمعتُ رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) يقول: وَيحَ هَذِهِ الأّمَّةِ مِن مُلُوکٍ جَبَابِرَةَ کَيفَ يَقتُلُونَ وَ يَطرُدُونَ المُسلِمِينَ إَلّا مَن أَظهَرَ طَاعَتَهُم فَالمُؤمِنُ التَّقِيُّ يُصَانِعُهُم بِلِسَانِهِ وَ يَفِرُّ مِنهُم بِقَلبِهِ فَإِذَا أَرَادَ اللهُ تَبارَکَ وَ تَعالي أَن يُعِيدَ الإِسلامَ عَزِيزاً قَصَمَ کُلَّ جَبِّارٍ عَنِيدٍ وَ هُوَ القَادِرُ عَلَي مَا يَشَاءُ وَ أَصلَحَ الأّمَّةَ بَعدَ فَسَادِهَا.
يَا حُذَيفَةُ لَو لَم يَبقَ مِنَ الدُّنيَا إِلّا يَومٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللهُ ذَلِکَ اليَومَ حَتَّي يَملِکَ رَجُلٌ مِن أَهلِ بَيتِي يُظهِرُ الإِسلامَ وَ لا يُخلِفُ وَعدَهُ وَ هُوَ عَلي وَعدِهِ قَدِيرٌ (3) حذيفة بن يمان گفته است شنيدم پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: واي بر اين امت از جناياتي که توسط پادشاهان ستم گر بر آنان وارد مي شود که چگونه مسلمانان را مي کشند و در به در مي نمايند؛ مگر آناني که (عمل به تقيه کنند) به ظاهر اطاعت کنند و لکن روح و روانشان به شدّت ناراحت باشد. پس انسان مؤمِن متّقي با زبان خويش سازش مي کند و لکن با قلب و روحش از آنان دوري مي نمايد. پس آن گاه که خداوند – تبارک و تعالي – بخواهد [آيين] اسلام را برگرداند و عزيز کند، هر ستم گر منحرف جائر را نابود مي نمايد. خداوند، قدرت مندي است که هرجا بخواهد قدرت خويش را به کار مي گيرد و امور امت خويش را بعد از فاسد شدن اصلاح مي نمايد.
اي حذيقه! چنان چه از عُمر روزگار باقي نمانده باشد مگر يک روز، خداوند سبحان آن روز را آن قدر طولاني مي کند تا آن که مردي از خاندان من قدرت پيدا کند و آيين اسلام را جلوه بخشد و در همه جا دين اسلام حاکم گردد. آن روز وعده ي خداوند محقق مي شود و خلافش نخواهد شد. خداوند جهت تحقق وعده هاي خويش توان مند است.
• ابوسعيد خدري گفته است رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: تَتَنَعَّمُ أُمَّتِي فِي زَمَنِ المَهدِيِّ نِعمَةً لَم يَتَنَعَّمُوا مِثلَهَا قَطُّ تُرسَلُ السَّمَاءُ عَلَيهِم مِدرَاراً وَ لا تَدعُ الأَرضُ شَيئاً مِن نَبَاتِهَا إِلّا أَخرَجَتهُ؛ المال کدوس يقوم الرجل فيقول: يا مهدي أعطني فيقول: خذ؛ (4) در زمان ظهور و حاکميت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) همه امت از نعمت هايي برخوردار خواهند شد که هرگز کسي آن را نديده است. آسمان بارش هاي پي در پي را مي فرستد و زمين هم هر چه را در دل دارد بيرون مي آورد. اموال و دارايي فراواني جمع و انباشته مي شود به طوري که شخص از حضرت درخواست کمک مي کند و قائم آل محمد بدون هيچ تأمّلي مي گويد: بگير و بهره مند شو.
2. اميرمؤمنان، علي (عليه السلام):
• عَن کُمَيلِ بنِ زيادٍ قال دَخَلتُ علي أميرِ المؤمنينَ – عليه السلامُ – وَ هُوَ يَنکثُ في الأرضِ فقلتُ له: يا مولاي ما لکَ تَنکثُ الأرضَ أرِغبَةً فيها؟ فقال: و اللهِ ما رَغِبتُ فيها ساعةً قطُّ ولکنّي أُفَکِّرُ في التاسِعِ مِن وُلدِ الحسينِ هُوَ الذي يَمَلأُ الأرضَ قِسطاً وَعدلاً کما مُلِئَت ظُلماً وَ جَوراً تَکونُ له غيبةٌ يَرتابُ فيها المُبطِلونَ.
يَا کُمَيلِ بنِ زياد لابُدّ لِله في أرضِه مِن حُجّة إمّا ظاهر مشهور شخصه و إمّا باطن مغمور لکيلا تبطل حجج الله؛ (5) کميل بن زياد (رحمه الله) گفته است: بر مولايم اميرمؤمنان (عليه السلام) وارد شدم. او را متفکر و حيرت زده ديدم، در حالي که انگشت خود را در خاک فرو مي برد و بيرون مي آورد. عرض کردم يا اميرمؤمنان (عليه السلام)! چگونه است شما را متفکر و متعمق در زمين مي بينم؟ آيا نسبت به آن تمايلي پيدا کرده ايد؟! فرمود: نه والله، هرگز! نه راغب بوده ام و نه راغب دنيا گشته ام، ولي درباره ي نهمين فرزندي که از صلب حسين است [و يازدهمين نفر از اولاد من است] فکر مي کنم. او (مهدي) کسي است که زمين را پر از عدل و داد مي نمايد پس از آن که از ظلم و ستم پر شده باشد. براي او غيبتي است که گروه باطل در آن ترديد مي کنند و گمراه مي گردند.
اي کميل! به طور حتم خداوند سبحان کره ي زمين را بدون حجت و امام نخواهد گذاشت. حجّت الهي يا آشکار و شناخته شده است و داراي صفات معروف و مشهور است و يا اين که از ديده ها پنهان و ناشناخته است تا اين که وجود حجت هاي الهي محفوظ بماند و از بين نرود.
• عبدالعظيم حسني از حضرت جواد الائمه (عليه السلام) و او از پدران خويش و از امير مؤمنان (عليه السلام) نقل کرده است که فرمود: براي قائم ما غيبتي است طولاني و گويا شيعه را مي بينم که در غيبت قائم (عليه السلام) همانند گله گوسفند به دنبال چوپان خود هستند و او را نمي يابند. بدانيد هر کس که در غيبت قائم ثابت قدم در دين باشد و به خاطر طولاني شدن آن، دچار قساوت قلب نشود، او در قيامت همراه من و در درجه من خواهد بود. سپس فرمود: همانا زماني که قائم ما قيام کند بيعت احدي بر گردن او نخواهد بود. از اين رو ولادتش مخفيانه و خودش تا لحظه ظهور، از ديده ها پنهان است. (6)
3. فاطمه ي زهرا (عليها السلام)
• عن سهل بن سعد الأنصاري قال سألتُ فاطمَة بنت رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) عن الأئمّة، فقالت:
کان رسول الله – صلّي الله عليه و آله و سلّم – يقول لعلّي – عليه السلام -:
يَا عَلِيُّ أَنتَ الإِمَامُ وَ الخَلِيفَةُ بَعدِي وَ أَنتُ أُولي بِالمُؤمِنينَ مِن أَنفُسِهِم فَإِذَا مَضَيتُ فَابنُکَ الحَسَنُ أَولي بِالمُؤمِنِينَ مِن أَنفُسِهِم فَإِذَا مَضَي الحَسَنُ فَالحُسَينُ أَولي بِالمُؤمِنِينَ مِن أَنفُسِهِم فَإِذَا مَضَي الحُسَينُ فَابنُهُ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ أَولي بِالمُؤمِنِينَ مِن أَنفُسِهِم فَإِذَا مَضَي عَلِيٌّ فَابنُهُ محمد أَولي بِالمُؤمِنينَ مِن أَنفُسِهِم فَإِذَا مَضَي محمد فَابنُهُ جَعفَرٌ أَولي بِالمُؤمِنِينَ مِن أَنفُسِهِم فَإِذَا مَضَي جَعفَرٌ فَابنُهُ مُوسَي أولي بِالمُؤمِنينَ مِن أَنفُسِهِم فَإِذَا مَضَي مُوسَي فَابنُهُ عَلِيٌّ أَولي بِالمُؤمِنينَ مِن أَنفُسِهِم فَإِذَا مَضَي عَلِيُّ فَابنُهُ محمد أولي بِالمُؤمِنينَ مِن أَنفُسِهِم فَإِذَا مَضَي محمد فَابنُهُ عَلِيُّ أَولي بِالمُؤمِنينَ مِن أَنفُسِهِم فَإِذَا مَضَي عَلِيٌّ فَابنُهُ الحَسَنُ أَولي بِالمُؤمِنينَ مِن أَنفُسِهِم فَإِذَا مَضَي الحَسَنُ فَالقَائِمُ المَهدِيُّ أَولي بِالمُؤمِنينَ مِن أَنفُسِهِم يَفتَحُ اللهُ بِهِ مَشَارِقَ الأَرضِ وَ مَغَارِبَهَا، فَهُم أَئِمَّةُ الحقِّ و أَلسِنَةُ الصِّدقِ، مَنصُورٌ مَن نَصَرَهُم، مَخذولٌ مَن خَذَلَهُم؛ (7) سهل بن سهد أنصاري گفته است: از دختر رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم)، فاطمه اطهر (عليها السلام) راجع به امامان معصوم [عليهم صلوات الله] پرسيدم. فاطمه زهرا (عليها السلام) فرمود: پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) به علي (عليه السلام) فرمود: اي علي! تو امام و جانشين بعد از من خواهي بود. براي تو ولايت و اختيار [خاص] نسبت به مؤمنان مي باشد. آن گاه که تو از دنيا رفتي فرزندت، حسن داراي چنين منصبي است و همان ولايت و اختيار نسبت به مؤمنان برايش مي باشد و چون عمرِ حسن به پايان رسد حسين، امام است و ولايت بر مؤمنان از آن اوست و چون حسين از دنيا رود فرزندش، علي [بن الحسين] امام است و ولايت بر مؤمنان از آن اوست و چون علي از دنيا رفت فرزندش، محمد [بن علي] امام است و ولايت بر مؤمنان از آن اوست و چون محمد از دنيا رود فرزندش، جعفر [بن محمد] پيشواست و ولايت از آن اوست. سپس چون عمرِ جعفر به پايان رسد فرزندش، موسي [بن جعفر] امام است و ولايت به او داده خواهد شد. آن گاه چون موسي از دنيا رود فرزندش، علي [بن موسي] امام است و ولايت بر مؤمنان از آن اوست و چون عمرِ او به پايان رسد فرزندش، محمد [بن علي] امام خواهد شد و ولايت براي اوست و چون امامت محمد به پايان رسد، فرزندش، علي [بن محمد] امام است و چون علي از دنيا رود فرزندش، حسن [بن علي] امام و ولي امر است و آن گاه که عمر حسن به پايان رسد فرزندش، حسن [بن علي] امام و ولي امر است و آن گاه که عمر حسن به پايان رسد فرزندش، قائم [آل محمد] و مهدي، امام خواهد شد و ولايت بر مؤمنان از آن اوست. خداوند منّان به واسطه او [تمام کره زمين] مشرق و مغرب جهان را فتح خواهد کرد و بر روي مکتب پرفروغ اسلام خواهد گشود. پس اينان امامان [معصوم] و پيشوايان واقعي منصوب از حضرت حق - جلّ و علا - هستند. اينان زبان گوياي حقّند. آن هايي که به ياري آنان برخيزند ياري خواهند شد و پيروز مي گردند و کساني که آنان را خوار و ذليل بدارند خود قرباني خذلان و سياه بختي مي شوند.
• يونس بن ظبيان گفته است محضر امام صادق (عليه السلام) رسيدم. ايشان از پدران بزرگوار و جدش، حسين بن علي – صلوات الله عليهم – نقل کرد: ازمادرم شنيدم که فرمود: چون تو را به دنيا آوردم پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) بر من وارد شد. من تو را در پارچه ي زردي پيچيدم و به رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) دادم. آن حضرت پارچه زرد را به دور انداخت و پارچه ي سفيدي را گرفت و تو را در آن پيچيد. آن گاه اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ گفت. سپس فرمود: فاطمه! او را بگير [و توجه کن]، زيرا او پدر امامان [معصوم در آينده] خواهد بود. نُه نفر از پيشوايان راستين و نيکوکار از او هستند و نُهمين آن ها مهدي آنان خواهد بود. (8)
4. امام حسن مجتبي (عليه السلام)
* اصبغ بن نباته گفته است: از مولايم، حسن بن علي (عليهما السلام) شنيدم که فرمود: الأَئِمَّةُ بَعدَ رَسُولِ الله (صلي الله عليه و آله و سلم) اثنَا عَشَرَ، تِسعَةٌ مِن صُلبِ أَخِي الحُسَينِ وَ مِنهُم مَهدِيُّ هَذِهِ الأُمَّة؛ امامان بعد از پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) دوازده نفرند. نُه نفر آنان از نسل برادرم، حسين هستند و از جمله ي آن ها مهدي اين امت خواهد بود. (9)
* عميرة بنت نفيل نقل کرده است از امام حسن مجتبي (عليه السلام) که فرمود:
لا يَکُونُ هَذَا الأَمرُ الَّذِي تَنتَظِرُونَ حَتَّي يَبرَأَ بَعضُکُم مِن بَعضٍ وَ يَلعَنَ بَعضُکُم بَعضاً وَ يَنفُلَ بَعضُکُم فِي وَجهِ بَعضٍ وَ حَتّي يَشهَدَ بَعضُکُم بِالکُفرِ عَلَي بَعضٍ. قُلتُ: مَا فِي ذَلِکَ خَيرٌ؟ قَالَ (عليه السلام): الخَيرُ کُلُّهُ فِي ذَلِکَ، عِندَ ذَلِکَ يَقُومُ قَائِمُنَا فَيَرفَعس ذَلِکَ کُلَّه؛ (10) قيام و ظهور حجت ما واقع نخواهد شد تا اين که اختلاف هاي ميان شما شدّت پيدا کند. برخي از شما از برخي ديگر بي زاري جويد و يک ديگر را نفرين کند و به نشانه تنفر آب دهان به صورت يک ديگر اندازند تا آن جا که برخي به کفر بعضي ديگر گواهي دهند. راوي گفت: در آن هنگام هيچ گونه خيري متصور نخواهد بود؟!
امام مجتبي (عليه السلام) فرمود: همه ي خوبي ها در آن است، زيرا قائم ما به پا مي خيزد و قيام مي کند و همه زشتي ها را محو و نابود خواهد کرد.
5. امام حسين (عليه السلام)
• عبدالرحمان بن سليط گفته است در محضر سالار شهيدان، حسين بن علي (عليهما السلام) بودم که فرمود:
مِنَّا اثنَا عَشَرَ مَهّدِيّاً، أَوَّلُهُم أَميِرُ المُؤمِنينَ عَلِيُّ بنُ أَبِي طُالِبٍ وَ آخِرُهُم التُّاسِعُ مِن وُلدِي وَ هُوَ القَائِمُ بِالحقِّ يُحيِي اللهُ تَعَالي بِهِ الأَرضَ بَعدَ مَوتِهَا وَ يُظهِرُ بِهِ دِينَ الحَقِّ عَلَي الدِّينِ کُلِّهِ وَ لَو کَرِهَ المُشرِکُونَ، لَهُ غَيبَةٌ يَرتَدُّ فِهَا قَومٌ وَ يَثبُتُ عَلَي الدِّينِ فِيهَا آخَرُونَ فَيُؤذَنَ وَ يُقَالُ لَهُم « مَتي هَذَا الوَعدُ إِن کُنتُم صادِقِينَ » أَمَا إِنُّ الصَّابِرَ فِي غَيبَتِهِ عَلَي الأَذَي وَ التَّکذِيبِ بِمَنزِلَةِ المُجَاهِدِ بِالسَّيفِ بَينَ يَدَي رَسُولِ اللهِ (صلي الله عليه و آله و سلم)؛ (11)
از ما (اهل بيت) دوازده نفر مهدي اين امت هستند. اولين آنها اميرمؤمنان، علي بن ابي طالب (عليه السلام) و آخرين آن ها نُهمين نفر از فرزندان من است. او برپادارنده ي حق خواهد بود. خداوند به واسطه او زمين مرده (خشک و بي برکت) را زنده مي کند و با وجود پربرکت او آيين حق را بر همه ي اديان غلبه مي بخشد؛ گرچه براي مشرکان ناخوشايند باشد. براي او غيبتي [طولاني] در پيش است؛ به طوري که برخي نسبت به وجود وي ترديد مي نمايند و برخي ديگر نسبت به او ثابت قدم خواهند ماند و لکن آزار و اذيّت مي بينند. به آنان گفته مي شود: « چه زماني وعده خدا [يعني ظهور حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف)] خواهد رسيد چنان چه شما راست گو و صادق هستيد؟!؟ » آگاه باشيد همانا کسي که در غيبت او در برابر اذيت ها و تکذيب ها صبر و مقاومت کند همانند مبارزي است که در مقابل پيامبر خدا (عليه السلام) در راه خدا شمشير مي زند و مبارزه مي نمايد.
6. امام سجاد (عليه السلام)
• عَن سالِمِ الأَشَلِّ قال: قال عليُّ بنُ الحسينِ (عليه السلام):
نَظَرَ موسَي بنُ عمرانَ في السِفرِ الأوّلِ إلي ما يُعطي قائمَ آل محمّدٍ مِن التَمکينِ والفَضلِ فقال مُوسي (عليه السلام): رَّبِّ اجعَلني قائمَ آلِ محمّدٍ. فقيل له: إِنَّ ذلک من ذُرّيَّةِ أَحمَدَ.
ثُمّ نَظَرَ في السِفرِ الثاني فوَجَدَ فيه مِثلَ ذلک فقالَ مِثلَه، فقيل له مُثلُ ذلک.
ثمّ نظر في السِفرِ الثالثِ فَرأَي مِثلَه فقال مثلَه، فقيل له مثلُه؛ (12) سالم أشل گفته است: از امام زين العابدين (عليه السلام) شنيدم که فرمود: حضرت موسي بن عمران – عليه السلام – به کتاب اول خود نگاه کرد. در آن جا جايگاه و مقام والاي قائم آل محمد – عجّل الله تعالي فرجه الشريف – و مکنت و قدرت و فضائل اعجاب انگيزي را مشاهده کرد، از خداوند درخواست کرد او را قائم آل محمد قرار دهد. خطاب آمد: موسي! آن قائم از نسل و ذريه ي احمد خواهد بود. او بار ديگر به کتاب دوم مراجعه کرد، همان مطلب را بار دوم ديد و از خداوند درخواست کرد که همان پاسخ را شنيد. سپس در کتاب سوم نگريست همان مطالب زيبا را ديد. درخواست خويش را براي سومين بار مطرح کرد، ولي همان پاسخ اول خداوند براي او تکرار شد.
7. امام محمد باقر (عليه السلام)
• عَن جابرٍ قال: أَقبلَ رَجلٌ إلي أبي جعفرٍ (عليه السلام) و أنا حاضِرٌ فقال: رَحِمَک الله اِقَبِض هذه الخُمسمائةِ درهمٍ فَضَعها في مَوضِعِها فإنّها زکاةُ مالي، فقال له أَبو جَعفرٍ (عليه السلام): بل خُذها أنتَ فَضَعها في جِيرانِک و الأَيتام و المَساکينِ و في إخوانِک من المسلمين إنَّما يکونُ هذا إذا قامَ قائِمُنا فإنّه يُقَسِّمُ بالسويّةِ وَ يَعدِلُ في خَلقِ الرحمنِ البَرِّ مِنهم والفاجِرِ، فمَن أَطاعَه فقد أطاعَ الله، و مَن عَصاه فقد عَصَي الله فإنِّما سُمِّيَ المهديِّ لأنّه يُهدي لأَمرٍ خَفيٍّ يَستَخرِجُ التوراةَ و سائرَ کُتِبِ الله من غارٍ بأنطاکيّةِ فَيَحکُمُ بينَ أهلِ التوراةِ بالتوراةِ وبينَ أهلِ الإنجيلِ بالإنجيلِ و بينَ أهلِ الزَبورِ بالزبورِ و بين أهلِ الفُرقانِ بالفُرقانِ و تُجمَعُ إليه أموالُ الدنيا کلُّها ما في بَطنِ الأرضِ و ظَهرِها فَيَقول للناس: تَعالَوا إلي ما قَطَعتُم فيه الأرحامَ وَ سَفَکتُم فيه الدماءَ و رَکبتُم فيه مَحارمَ اللهِ فيُعطي شيئاً لم يُعطَ أحدٌ کان قبله قال: و قال رسولُ الله (صلي الله عليه و آله و سلم) و هو رَجلٌ منّي اسمُه کَاسمي يَحفَظُنِي الله فيه و يَعملُ بسُنَّتي يَملأُ الأرضَ قِسطاً وَ عَدلاً و نوراً بعد ما تَمتَليُّ ظلماً و جوراً و سُوءاً؛ (13) جابر بن عبدالله انصاري گفته است: در محضر امام محمد باقر (عليه السلام) بودم که مردي وارد شد. او رو به امام خويش کرد و گفت: رحمت و برکات خدا بر تو باد. اين مبلغ پانصد درهم را از من بگيريد و در جاي خود صرف نماييد، زيرا اين مبلغ، زکات اموال من است. امام باقر (عليه السلام) فرمود: خود آن را بگير و براي همسايگان و ايتام و فقرا و برادران نيازمند مسلمان خود مصرف نما.
همان آن چه را که تو مي پنداري که بايد به دست امام خويش برساني [و آن را در راستاي حاکميت مصرف نمايد] همانا زماني است که قائم ما ظهور کند. او اين گونه اموال را به طول مساوي و با عدالت در ميان مخلوق خداي رحمان تقسيم خواهد کرد و به هر کدام از نيکوکاران و بدکاران سهمي عادلانه خواهد داد. پس کسي که از امام زمان خويش پيروي کند، خدا را اطاعت کرده و چنان چه از اوامر آن حضرت سرپيچي کند معصيت خدا را کرده است. همانا آن حضرت « قائم » ناميده شده است، زيرا خداوند او را به امر [مهم] پنهاني هدايت مي نمايد. او تورات و ديگر کتب آسماني را از غاري در انطاکيه بيرون مي آورد و براساس قوانين آن ها بين يهوديان با احکام تورات و ميان مسيحيان با احکام انجيل و بين پيروان داوود با احکام زبور و بين مسلمانان با احکام قرآن قضاوت خواهد نمود. آن گاه سرمايه هاي مادي دنيا [گنجينه ها، معادن و ديگر سرمايه ها] در نزد او جمع مي گردد. سپس خطاب به مردم مي فرمايد: بياييد و بگيريد چيزي را که به خاطر آن قطع رحم کرديد و روابط خويش را از بين برديد و خون يکديگر را بر زمين ريختيد و مرتکب محرمات الهي شديد.
خداوند به قائم (ما) چيزي را مي بخشد و عطا مي کند که به کسي قبل از آن عنايت نکرده است.
آن گاه امام محمد باقر (عليه السلام) از قول جدش، رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: قائم، مردي از نسل و تبار من است که نامش نام من است. خداوند چهره ي (سيره و راه) مرا در ظهور او حفظ خواهد نمود. او به سنت و روش من عمل خواهد کرد. زمين را از قسط و عدل و نورانيت پر مي کند، بعد از آن که ستم همه جا را فرا گرفته باشد.
8. امام جعفر صادق (عليه السلام)
• عَن إِسحَاقٍ بنِ عَمَّارٍ قَالَ قَالَ أبُو عَبدِ الله (عليه السلام):
لِلقَائِمِ غَيبَتَانِ إحداهُما قَصيرَةٌ وَ الأُخري طَوِيلَةٌ. الغَيبَةُ الأولَي لا يَعلَمُ بِمَکانِهِ فِيهَا إلاّ خاصَّةُ شِيعَتِهِ وَ الأُخرَي لا يَعلَمُ بِمَکَانِهِ فِيهَا إِلّا خَاصَّةُ مَوَالِيهِ؛ (14) اسحاق بن عمار گفته است امام جعفر بن محمد [الصادق (عليه السلام)] فرمود: حضرت قائم (عليه السلام) داراي دو غيبت است: يکي کوتاه مدّت و ديگري دراز مدت. در نخستين غيبت هيچ کس جز شيعيان خاص از جاي ايشان خبر نخواهند داشت و در غيبت ديگر جز اوليا و دوستان خاصش از جايگاه آن حضرت اطلاعي نخواهند يافت.
• عن أبي عبدالله (عليه السلام)، إنّه سُئِلَ: هَل وُلِدَ القائِمُ؟ قَالَ: لا وَلَو أَدرَکتُهُ لَخَدَمتُهُ أَيَّامَ حَيَاتِي؛ (15) از امام صادق (عليه السلام) سؤال شد: آيا مهدي به دنيا آمده است؟! حضرت پاسخ داد نه، به دنيا نيامده است. چنان چه او را درک مي کردم در تمام دوران زندگي ام خدمت گزار او مي شدم.
• عَن أبي عبدِالله (عليه السلام) أَنّه قال: ما تُنکِرونَ أَن يَمدَّ اللهُ لصاحبِ هذا الأمرِ في العُمرِ کما مَدّ لَنوحٍ (عليه السلام) في العمرِ؛ (16) در نظر شما شگفت انگيز نباشد که خداوند عمر صاحب اين امر را طولاني نمايد؛ هم چنان که عمر نوح (عليه السلام) را طولاني نمود.
9. امام موسي کاظم (عليه السلام)
• عن جرهم بن أبي جهنة قال: سمعتُ أبَا الحسنِ موسي يقول: إِنَّ اللهَ تَبارک و تعال خَلقَ الأرواحَ قبلَ الأبدانِ بِأَلفَي عامٍ ثمّ خَلَقَ الأبدانَ بعدَ ذلک، فما تَعارَف منها في السماء تَعارفَ في الأرضِ، و ما تَناکَرَ منها في السماءِ تَناکَرَ في الأرضِ، فإِذا قامَ القائمُ وَرثَ الأخُ في الدين و لم يُورث الأخُ في الولادةِ و ذلک قول الله عزّ و جلّ في کتابه (قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ)؛ (17) (فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلَا يَتَسَاءَلُونَ). (18) و (19)
جرهم بن ابي جهنه گفته است که امام هفتم، موساي کاظم (عليه السلام) فرمود: همانا خداوند – تبارک وتعالي – ارواح را دو هزار سال قبل از بدن [آدميان] خلق کرد. سپس اجساد آنان را آفريد. هر کدام از ارواح در آسمان با يک ديگر آشنا شدند. به موازات آنان اجساد مخلوقه در زمين با يک ديگر مأنوس گرديدند و آن ارواحي که با يک ديگر الفت برقرار نکردند در زمين نيز بين اجساد آنان الفت برقرار نشد. (و براساس آن) آن گاه که قائم ما قيام کند برادر [و خواهر] ديني از يک ديگر ارث مي برند و برادر [و خواهر] تني وارث يک ديگر نخواهند شد و اين همان سخن خداوند در قرآن مجيد که فرمود « مؤمنان به فلاح و رستگاري رسيدند »، [و نيز فرمود] « هنگامي که نفخه صور دميده شود هيچ يک از پيوندهاي خويشاوندي در آن روز نخواهد بود و از يک ديگر درخواست و سؤال نخواهند کرد. »
10. امام رضا (عليه السلام)
• عن دعبل بن عليّ الخزاعي يقول أَنشَدتُ مَولايَ عَلِيَّ بنَ مُوسي الرِّضَا (عليه السلام) قَصِيدَتِيَ الَّتِي أَوَّلُهَا:
مَدَارِسُ آيَاتٍ خَلَت مِن تَلاوَةٍ *** وَ مَنزِلُ وَحيٍ مُقفِرُ العَرَصَاتِ
فَلَمَّا انتَهَيتُ إِلَي قَولِي:
خُرُوجُ إِمَامٍ لا مَحَالَةَ خَارجٌ *** يَقُومُ عَلَي اسمِ اللهِ وَ البَرَکَاتِ
يُمَيِّزُ فِينَا کُلَّ حَقٍّ وَ بَاطِلٍ *** وَ يُجزِي عَلَي النَّعمَاءِ وَ النَّقِمَاتِ
بَکَي الرِّضَا (عليه السلام) بُکَاءً شَدِيداً ثُمَّ رَفَعَ رَأَسَهُ إِلَيَّ فَقَالَ لِي: يَا خُزَاعِيُّ نَطَقَ رُوحُ القُدُوسِ عَلَي لِسَانِکَ بِهَذَينِ البَيتَينِ، فَهَل تَدرِي مَن هَذَا الإِمَامُ وَ مَتَي يَقُومُ؟ فَقُلتُ: لا يَا مَولايَ إِلّا أَنِّي سَمِعتُ بِخُرُوجِ إِمَامٍ مِنکُم يُطَهِّرُ الأَرضَ مِنَ الفَسَادِ وَ يَملَؤهَا عَدلاً (کما مُلئت جوراً).
فَقَالَ: يَا دِعبِلُ! الإِمَامُ بَعدِي محمد ابنِي وَ بَعدَ محمد ابنُهُ عَلِيٌّ وَ بَعدَ عَلِيٍّ ابنُهُ الحَسَنُ وَ بَعدَ الحَسَنِ ابنُهُ الحُجَّةُ القَائِمُ المُنتَظَرُ فِي غَيبَتِهِ، المُطَاعُ فِي ظُهُورِهِ، وَ لَو لَم يَبقَ مِنَ الدُّنيَا إِلّا يَومٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللهُ ذَلِکَ اليَومَ حتِّي يَخرُجَ فَيَملَأَهَا عَدلاً کَمَا مُلِئَت جَوراً وَ أَمَّا « مَتَي » فَإِخبَارٌ عَنِ الوَقتِ وَ لَقَد حَدَّثَنِي أَبِي عَن أَبيهِ عَن آبَائِهِ عَن عَلِيٍّ عَلَيهِمُ الصَّلاةُ وَالَّسلامُ أَنَّ النَّبِيَّ (صلي الله عليه و آله و سلم) قِيلَ لَهُ: يَا رَسُولَ اللهِ! مَتَي يَخرُجُ القَائِمُ مِن ذُرِّيَّتِکَ؟ فَقَالَ: « مَثَلُهُ مَثَلُ الَّساعَةِ لا يُجَلِّيها لِوَقتِها إِلّا هُوَ ثَقُلَت فِي السَّماواتِ وَ الأَرضِ لا تأتيکُم بَغتَةً » (20) دعبل فرزند علي خزاعي [شاعر اهل بيت] گفته است که در محضر امام علي بن موسي الرضا (عليه السلام) قصيده اي را سرودم که بيت اول آن، اين بود:
جايگاه بررسي آيات الهي و محل بحث و بررسي آن ها [مدارس]، امروز از قرائت و تلاوت وحي خالي گرديده است و محلّ نزول وحي، اقامت گاه نوجوانان مغرور و بازي گر شده است.
در ابيات آخر قصيده ام چنين گفتم:
ظهور امام زمان – عجل الله فرجه الشريف – به طور حتم تحقق مي يابد. او با نام خدا و برکات الهي به پا مي خيزد و صفوف حق و باطل را از يک ديگر جدا مي کند. به صاحبان حق، پاداش و نعمت مي دهد و آنان را گرامي مي دارد و اهل باطل را به جزاي عملشان و آنان را خوار و ذليل خواهد نمود.
چون قصيده ام را به پايان رساندم حضرت رضا (عليه السلام) گريه شديدي کرد. آن گاه سر خود را بلند کرد و رو به من فرمود: اي خزاعي! روح القدس اين دو بيت آخر را بر زبانت جاري کرد. آيا مي داني اين امام معصوم چه کسي است؟ آيا مي داني در چه زماني ظهور خواهد کرد و از پس پرده غيبت بيرون خواهد آمد؟
عرض کردم: نه سرورم، فقط شنيده ام امامي از ميان شما معصومان ظهور خواهد کرد و زمين را از فساد و پليدي پاک و پاکيزه مي کند و آن را پر از عدل و دل خواهد نمود (همان طوري که همه جهان را ظلم فرا گرفته باشد). سپس فرمود: اي دعبل! امام شما بعد از من، فرزندم، محمد است و بعد از محمدپسرش، علي است و بعد از علي فرزندش، حسن خواهد بود. امام بعد از حسن فرزندش، حجت خدا و قائم [آل محمد] است که در غيبت طولاني مردم انتظار ظهور او را مي کشد. وي در زمان ظهورش فرمانده و زمام داري است که همه کس از او اطاعت مي نمايند. چنان چه يک روز از عمر دنيا باقي نمانده باشد، خداوند – عزّ و جلّ – آن روز را طولاني مي کند تا او ظاهر شود و زمين را پر از عدل و داد کند همان طور که از ستم پر گشته باشد.
اما چه زماني ظهور خواهد کرد؟ اين امر، خبر دادن از وقت و زمان خاصي است [که در اختيار خداست]. آن گاه فرمود: پدرم از پدرش و از پدران بزرگوار تا جدمان علي [بن ابي طالب (عليه السلام)] نقل کرد که از محضر رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) سؤال شد: اي رسول خدا! چه زماني قائم [آل محمد] از نسل شما ظهور خواهد کرد؟ پيامبر گرامي اسلام فرمود: ظهور او [مهدي (عليه السلام)] همانند قيامت و رستاخيز است که هيچ کس جز او [خداوند] نمي تواند زمان آمدنش را معين کند. [قيامتي که] در آسمان ها و زمين سنگين است و فقط به صورت ناگهاني سراغ شما خواهد آمد.
11. امام محمد تقي (عليه السلام)
• عن الصقر بن ابي دلف قال سمعت أبا جعفر محمد بن علي الرضا (عليه السلام) يقول:
إِنَّ الإِمَامَ بَعدِي ابنِي عَلِيٌّ، أَمرُهُ أَمرِي وَ قَولُهُ قَولِي وَ طَاعَتُهُ طَاعَتِي وَ الإِمَامُ بَعدَهُ ابنُهُ الحَسَنُ، أَمرُهُ أَمرُ أَبِيهِ وَ قَولُهُ قَولُ أبِيهِ وَ طَاعَتُهُ طَاعَةُ أَبِيهِ، ثمُّ سَکَتَ. فَقُلتُ: يَا ابنَ رَسُولِ اللهِ! فَمَنِ الإِمَامُ بَعدَ الحَسَنِ؟ فَبَکَي (عليه السلام) بُکَاءً شَدِيداً ثُمَّ قَالَ: إِنَّ مِن بَعدِ الحَسَنِ ابنَهُ القَائِمَ بِالحَقِّ المُنتَظَرِ. فَقُلتُ لَهُ: يَا ابنَ رَسُولِ اللهِ! لِمَ سُمِّيَ القَائِمَ؟ قَالَ: لأَنَّهُ يَقُومُ بَعدَ مَوتِ ذِکرِهِ وَ ارتِدَادي أَکثَرِ القَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ. فَقُلتُ لَهُ: وَ لِمَ سُمِّيَ المُنتَظَرَ؟ قَالَ: لأَنَّ لَهُ غَيبَةً تَکثُرُ أَيَّامُهَا وَ يَطُولُ أَمَدُها فَيَنتَظِرُ خُرُوجَهُ المُخلِصُونَ وَ يُنکِرُهُ المُرتَابُونَ وَ يَستَهزِيءٌ بِذِکرِه الجَاحِدُونَ وَ يَکذِبُ فِيهَا الوَقَّاتُونَ وَ يَهلِکُ فِيهَا المُستَعجِلُونَ وَ يَنجُو فِيهَا المُسَلِّمُونَ؛ (21) صقر بن ابي دلف گفته است که از امام ابوجعفر محمد بن علي الرضا (الجواد) شنيدم که فرمود:
امام بعد از من پسرم، علي است. دستور او، دستورمن است و سخن او، سخن من و پيروي از او، اطاعت از من خواهد بود. امام بعد از او فرزندش، حسن [بن علي] است. فرمان او، فرمان پدرش و سخن او، سخن پدرش و نيز اطاعت از او، اطاعت از پدرش خواهد بود.
سپس ساکت شد. عرض کردم: اي فرزند رسول خدا! امام بعد از حسن چه کسي است؟
امام جواد (عليه السلام) به شدت گريه کرد و بعد فرمود: امام بعد از حسن پسرش، قائم به امر حق و امام منتظر است. عرض کردم: يا بن رسول الله! چرا او « قائم » ناميده شده است؟ فرمود: چون داراي غيبتي طولاني و دراز مدت است. در آن زمان نامش از يادها مي رود؛ به طوري که عده زيادي از معتقدين به امامتش از عقيده و انديشه خود بر مي گردند. آن گاه او قيام خواهد کرد. به حضرت عرض کردم: چرا وي را « منتظر » گويند؟ فرمود: زيرا غيبتي طولاني دارد و انسان هاي مخلص در انتظار اويند و افراد شکّاک، وجود او را مردود مي شمارند و افراد منکر، نام و ياد او را به استهزا و تمسخر مي گيرند و کساني که زمان خاصي را جهت ظهورش تعيين کنند، دروغ مي گويند و شتاب زدگان در امر ظهورش به هلاکت مي رسند و افرادي که آن را پذيرفته اند در آن وقت نجات مي يابند.
12. امام علي النقي (عليه السلام)
• عَن عّبدِ العَظِيمِ الحَسَنِيِّ (عليه السلام) أَنَّهُ قَالَ دَخَلتُ عَلَي سيدي عَلِيِّ بنِ محمد (عليه السلام) فَلَمَّا بَصُرَ بِي قَالَ لِي مَرحباً بِکَ يَا أَبَا القَاسِمِ أَنتَ وَليُّنَا حَقّاً فَقُلتُ لَهُ يَابنَ رَسُولِ اللهِ إِنِّ أُرِيدُ أَن أَعرِضَ عَلَيکَ دِينِي فَإِن کَانَ مَرضِيّاً ثَبَتُّ عَلَيهِ حَتّي ألقَي اللهَ عَزَّ وَ جَلِّ قَالَ فَهَاتِ يَا أَبَا القَاسِمِ فَقُلتُ إِنِّي أَقُولُ إِلَي أَن بَلَغَ فِي ذِکرِ الأَئِمَّةِ (عليهم السلام) وَ قَالَ ثُمَّ أَنتَ يَا مَولايَ فَقَالَ (عليه السلام) وَ مِن بَعدِي الحَسَنُ ابنِي فَکَيفَ لِلنَّاسِ بِالخَلَفِ مِن بَعدِهِ قَالَ فَقُلتُ وَ کَيفَ ذَلِکَ يَا مَولايَ فَقَالَ لأَنَّهُ لا يُرَي شَخصُهُ وَلا يَحِلُّ ذِکرُهُ بِاسمِهِ حَتِّي يَخرُجُ فَيَملَأَ الأَرضَ قِسطاً وَ عَدلاً کَمَا مُلِئَت جَوراً و ظُلماً إِلَي أَن قَالَ فَقَالَ عَلِيُّ بنُ محمد (عليه السلام) هَذَا وَ اللهِ الَّذِي ارتَضَاهُ لِعِبَادِهِ فَاثبُت عَلَيهِ؛ (22) حضرت عبدالعظيم حسني گفته است: بر آقايم، امام هادي (عليه السلام) وارد شدم. چون مرا مشاهده کرد، فرمود: خوش آمدي اي ابوالقاسم! تو از دوستان راستين ما هستي. عرض کردم: اي فرزند پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم)! من تصميم دارم دينم را بر شما عرضه بدارم؛ چنان چه شما از آن چه مطرح مي کنم خشنود باشيد و مورد رضايت شما باشد، بر آن ثابت قدم خواهم بود تا خداوند را ملاقات کنم. [و الّا آن چه را شما بفرماييد و راه نشان دهيد همان را تبعيّت خواهم کرد]. امام هادي (عليه السلام) فرمود: اي ابوالقاسم! بگو.
سپس عبدالعظيم حسني به بيان عقايد و انديشه خود درباره ي توحيد، نبوت و امامت امامان معصوم تا حضرت هادي (عليه السلام) پرداخت، در آن هنگام حضرت امام علي النقي (عليه السلام) به او فرمود: و بعد از من فرزندم، حسن است. پس برخورد مردم با جانشين او و امام بعدش چگونه خواهد بود؟ عرض کردم: چرا سرورم؟ حضرت هادي (عليه السلام) فرمود: زيرا او ديده نمي شود و يادآوري نام او [به صورت آشکار] جايز نيست تا زماني که ظاهر گردد و زمين را پر از قسط و عدل گرداند؛ همان گونه که از جور و ستم پر گشته باشد... امام هادي در ادامه فرمود: [اي ابوالقاسم!] آن چه را تو بيان داشتي، ديني است که خداوند از آن نسبت به بندگانش خشنود است. پس تو بر آن چه گفتي ثابت قدم باشد.
• عَن أبي هاشم الجعفري قالَ: سَمِعتُ أَبَا الحَسَنِ صاحِبَ العَسکَر (عليه السلام) يَقُول:
الخَلَفُ مِن بَعدِي الحَسَنُ فَکَيفَ لَکُم بِالخَلَفِ مِن بَعدِ الخَلَف؟ فَقُلتُ: وَ لِمَ جَعَلَنِيَ اللهُ فِدَاکَ. فَقَالَ: لأَنَّکُم لا تَرَونَ شَخصَهُ وَلا يَحِلُّ لَکُم ذِکرُهُ بِاسمِهِ. فَقُلتُ: فَکَيفَ نَذکُرُهُ؟ فَقَالَ: قُولوُوا: الحُجَّةُ مِن آلِ محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) (23) ابوهاشم جعفري [از بزرگان شيعه و مواليان اهل بيت] گفته است که شنيدم ابوالحسن صاحب لشکر [در اين روايت به امام علي النقي صاحب عسکر لقب داده شده است، زيرا در سامرا در کنار پادگان نظامي به سر مي برد] فرمود: جانشين بعد از من فرزندم، حسن است. پس چگونه خواهيد بود نسبت به جانشين بعد از جانشين من؟ عرض کردم: چرا؟ مگر چه شده است. خداوند مرا فداي شما گرداند. آن حضرت فرمود: زيرا شما شخص او را نمي بينيد و جايز نيست نام او را آشکار بر زبان آوريد. عرض کردم: پس چگونه او را ياد کنيم؟ امام علي النقي (عليه السلام) پاسخ داد: بگوييد حجّت آل محمد (صلي الله عليه و آله و سلم).
13. امام حسن عسکري (عليه السلام)
• عن أبي محمد الحسن العسکري (عليه السلام) قال:
« هَذَا إِمَامُکُم مِن بَعدِي وَ خَلِيفَتِي عَلَيکُم، أَطيِعُوهُ وَ لا تتفَرَّقُوا مِن بَعدِيِ فِي أَديَانِکُم فَتَهلِکُوا، أَما إِنَّکُم لا تَرَونَهُ بَعدَ يَومِکُم هَذَا. »
قالو فخرجنا من عنده فما مضت إلّا أيّام قلائل حتّي مضي أبو محمد (عليه السلام) (24)؛ معاوية بن حکم و محمد بن ايوب بن نوح و محمد بن عثمان گفته اند که ما با عده اي ديگر از افراد که چهل نفر مي شديم خدمت ابومحمد، امام حسن عسکري (عليه السلام) رسيديم و راجع به جانشين و امام دوازدهم سؤال کرديم. امام عسکري (عليه السلام) فرزند خردسال خويش را آورد [حدود پنج سال داشت] و فرمود: اين پيشواي شما و جانشين من در ميان شماست. از او فرمان ببريد و بعد از من در دين خود پراکنده نشويد که هلاکت، شما را فرا مي گيرد و گرفتار خواهيد شد. آگاه باشيد شما او را از امروز به بعد نخواهيد ديد.
آن ها گفتند پس از مدتي از محضر امام خويش بيرون رفتيم. چند روزي نگذشت که روح ابو محمد امام عسکري (عليه السلام) به ملکوت اعلا پيوست.
• عن محمّد بن عبد الجبّار عن حسن بن عليّ (عليه السلام) قال:
• إنّ الإمامَ وَ حُجَّةَ اللهِ مِن بَعدِي ابنِي، سَمِيُّ رَسُولِ الله (صلي الله عليه و آله و سلم) وَ کَنِيُّ، الّذي هُوَ خاتِمُ حُجَجِ اللهِ و آخرُ خلفائِهِ و قال: مِمَّن هو يابنَ رسولِ اللهِ؟!
قال (عليه السلام): من ابنة ابن قيصر ملک الروم، ألا إنّه سيولد و يغيب عن الناس غيبةً طويلةً ثُمّ يظهر؛ (25) محمد بن عبدالجبار نقل کرده است که از امام حسن عسکري (عليه السلام) درباره ي جانشين وي سؤال کردم و او فرمود: امام و حجت خدا پس از من، پسرم مي باشد. او هم نام و هم کنيه پيامبر خدا است. او آخرين حجت خدا و آخرين وصي رسول خدا است.
سپس پرسيد: اي فرزند رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم)، آن فرزند از چه کسي به دنيا خواهد آمد؟ در پاسخ فرمود: از دختر پسر قيصر روم، آگاه باشيد او متولد خواهد شد و در غيبتي طولاني از مردم به سر مي برد و سپس ظهور مي نمايد.
14. امام عصر، حجّة بن الحسن – عجل الله فرجه الشريف –
ابراهيم بن مهزيار معروف به اسحاق، توفيق زيارت حضرت بقية الله الاعظم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) را در سفر مکه مکرّمه پيدا کرد. ابواسحاق از ياران برجسته امام حسن عسکري (عليه السلام) بود. او با شخصيت هاي بزرگ شيعه به ويژه نواب و سفراي امام دوازدهم رابطه ي تناتنگي داشت. بعد از رحلت امام يازدهم (عليه السلام) در دوره ي غيبت صغري تصميم گرفت با امام زمان خويش ملاقات کند و او را از نزديک ببيند. از اين رو در شهرهاي سامرا و مدينة النبي (صلي الله عليه و آله و سلم) جست و جو کرد تا اين که در مکّه مکرمه، در مسجد الحرام در حين طواف با يکي از سفراي آن حضرت برخورد کرد و عطش سوزان و عشق ملاقات خويش را اظهار داشت. او هم واسطه در فيض شد و ابواسحاق را همراه خويش به طرف طائف برد. بعد از اين که بيابان ها را در نورديدند، ابواسحاق امام زمان (عليه السلام) را در خيمه متعلق به آن حضرت ملاقات کرد. حضرت مهدي (عليه السلام) به وي خير مقدم گفت و پس از صحبت هايي که انجام شد درباره ي غيبت و ظهور خويش چنين فرمود:
« همانا پدرم از من پيمان گرفته است که جز در سرزمين هاي نهان و دور، مسکن اختيار نکنم تا امرم مخفي بماند و مکانم از حيله دشمنان و گمراهان و خطرات سرکشان و بد انديشان در امان بماند. از اين رو مرا به طرف بيابان ها و شن زارها روان ساخت و پاياني در انتظار من است که در آن گره از کار گشوده شود و فرياد و وحشت مردم برطرف گردد و او(عليه السلام) از خزانه هاي حکمت و اسرار دانش آن قدر به من آموخت که اگر شمّه اي از آن را برايت بازگويم از باقي آن بي نياز مي شوي.
بدان اي ابااسحاق که پدرم (عليه اسلام) فرمود: اي پسرم! خداي تعالي اقطار زمين و اهل طاعت و عبادتش را بدون حجّت و امام خالي نگذارد. او وسيله ي کمال و تعالي آن هاست؛ امامي که پيرو وي باشند و به راه و روش او اقتدا کنند و فرزندم! تو از کساني هستي که خداوند آن ها را براي نشر حق و برچيدن اساس باطل و اعتلاي دين و خاموش کردن آتش گمراهي آماده کرده است و بر تو باد که در مکان هاي پنهان و دور ساکن شوي که هر يک از اولياي خداي تعالي دشمني کوبنده و مخالفي ستيزنده دارد. خداوند جهاد با اهل نفاق و خلاف يعني ملحدان و دشمنان را واجب مي داند. پس زيادي دشمن، تو را به وحشت نيندازد و بدان که دل هاي مردم دين دار و با اخلاص مانند پرندگاني که ميل به آشيانه دارند مشتاق لقاي تو خواهد بود. آن ها در ميان خلق با ذلّت به سر مي برند، ولي در نزد خداي تعالي نيکوکار و عزيزند. در ظاهر مردمي بيچاره و محتاجند، در حالي که چنين نيست و آن ها مردمي اهل قناعت و خويشتن دارند. دين را فهميده اند و آن را با مبارزه ي با مخالفان پشتيباني مي کنند. خداوند آن ها را به تحمّل و استقامت در برابر ستم امتياز داده تا در آخرت که قرارگاه ابدي است، مشمول عزّت واسعه ي او باشند و به آن ها خوي شکيبايي داده است تا عاقبت نيک و فرجامي نيکو را دريابند.
اي فرزندم! در هر کاري از نور صبر و پايداري اقتباس کن تا به درک عمل در عاقبت فائز شوي و در نيت خود عزّت را شعار قرار ده تا ان شاء الله از آن چه موجب حمد و ذکر جميل است برخوردار شوي.
پسرم! گويا وقت آن رسيده که به نصرت الهي مؤيد باشي و پيروزي و برتري ميسّر گردد و گويا پرچم هاي زرد و سفيد را روي شانه هايت مي بينم که بين حطيم و زمزم در جنبش است و گويا در اطراف حجرالاسود، دسته هاي بيعت کنندگان و دوستان خالص تو را مي بينم که چون رشته ي مرواريد در دو سوي گردن بند بر پيرامون تو صف کشيده اند و صداي دست هايي را که با تو بيعت مي کنند مي شنوم. کساني به آستان تو پناه مي آورند که خداي تعالي طهارت مولد و پاکي سرشت آن ها را مي داند؛ کساني که قلوبشان از پليدي نفاق و آلودگي شقاق پاک است و بدنشان براي دين داري، نزم و براي عداوت با دشمن، خشن است و براي پذيرش حق خوش رو هستند و متديّن به دين حق و اهل آن مي باشند و وقتي ارکان و ستون هاي آن ها نيرومند گردد، به واسطه ي اجتماع آن ها ملّيت هاي مختلف به امام نزديک مي شوند. در وقتي که آن ها در سايه ي درختي بزرگ که شاخ و برگ آن بر اطراف درياچه ي طبريّه سرکشيده با تو بيعت کنند، آن گاه صبح حقيقت بدمد و تيرگي باطل از ميان برود و خداوند به وسيله ي تو پشت طغيان را در هم شکند و راه و رسم ايمان را اعاده کند و به واسطه ي تو پايداري مستضعفان جهان روشن شود و صلح جمعيت هاي هم گون آشکار گردد. کودک در گهواره آرزو مي کند برخيزد و به نزد تو آيد و وحوش صحرا مايلند که راهي به جوار تو داشته باشند. جهان به وجود تو خرّم شود و شاخه هاي عزّت به ظهور تو جنبش گيرد و مباني حق در قرارگاه خود پابرجا گردد و فراريان از دين به آشيانه هاي خود برگردند. ابرهاي پيروزي سيل آسا بر تو ببارد و دشمنان به فشار و تنگي نفس دچار شوند و دوستان پيروزي يابند و در روي زمين جبّار ستم گر و منکر ناسپاس و دشمن کينه توز و معاند بدخواه باقي بماند و (وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا).
اي ابا اسحاق! اين مجلس را پنهان بدار و خبر آن را جز بر اهل تصديق و برادران صادق ديني مگو و چون نشانه هاي ظهور بر تو آشکار گرديد با برادرانت به سوي ما بشتاب و به مرکز نور يقين و روشني چراغ هاي دين مسارعت کن تا ان شاءالله به رشد و کمال نايل شوي. (26)

ادامه دارد...
پي‌نوشت‌ها:
1. رعد، آيه 7.
2. بحارالانوار، ج 36، ص 315 – 316 و کفاية الأثر في النص علي الائمة الاثني عشر (عليهم السلام)، ص 88.
3. لطف الله صافي، منتخب الأثر، ص 200، ح 23 و کشف الغمة، ج 2، ص 473 با کمي اختلاف در عبارات.
4. اربلي، کشف الغمة، ج 2، ص 473؛ از « المال کدوس » مربوط به کتاب احاديث المهدي من مسند احمد بن حنبل، ص 145 مي باشد.
5. أربع رسالات في الغيبة، ج 2، ص 13.
6. کمال الدين و تمام النعمة، ج 1، ص 303، ح 14.
7. عزيزالله عطاردي، مسند فاطمة الزهراء – سلام الله عليها – ص 477 – 478 و بحارالانوار، ج 36، ص 351 – 352.
8. همان.
9. بحارالانوار، ج 36، ص 383، ح 1؛ کفاية الاثر، ص 223 و العوالم، ج 23، ص 53، ح 2.
10. موسوعة کلمات الامام الحسن (عليه السلام)، ص 273 و الخرائج و الجرائح، ج 3، ص 1153، ح 59.
11. شيخ صدوق، عيون أخبار الرضا (عليه السلام)، ج 1، ص 68؛ بحارالانوار، ج 36، ص 385، ح 6 و ج 51، ص 133 و موسوعة کلمات الامام الحسين (عليه السلام)، ص 665.
12. معجم احاديث المهدي (عليه السلام)، ح 776؛ اثبات الهداة، ج 3، ص 541 و نعماني، کتاب الغيبة، ص 240، ب 13، ح 34. (او از امام باقر (عليه السلام) نقل مي کند و نقل اول را در ماه صفر سال 274 هـ.ق به علي بن حسن تيميلي منتسب مي نمايد).
13. شيخ صدوق، علل الشرايع، ج 1، ص 161، ب 131 و نعماني، کتاب الغيبة، ص 237.
14. الاصول من الکافي، ج 1، ص 340، ح 19 و نعماني، کتاب الغيبة، ص 170، ح 1.
15. النعماني، کتاب الغيبة، ص 245، ب 13، ما رُوِي في صفته و سيرته و بحارالانوار، ج 51، ص 148، ب 6.
16. شيخ طوسي، غيبة، ص 259. (روايت به صورت مرسله نقل شده است؛ يعني بعضي از راويان حذف شده اند).
17. مؤمنون، آيه 1.
18. همان، آيه 101.
19. معجم احاديث المهدي (عليه السلام)، شماره حديث 1698 و صدوق، دلائل الامامة، ص 260.
20. بحارالانوار، ج 49، ص 237 – 238؛ معجم احاديث المهدي (عليه السلام)، ح 1547؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 367 و حياة الامام علي بن موسي الرضا (عليه السلام)، ج 2، ص 329- 335.
21. معجم احاديث المهدي (عليه السلام)، ح 1244؛ طبرسي، اعلام الوري، ص 409؛ الخرائج و الجرائح، ج 3، ص 1172، ب 20 و بحارالانوار، ج 50، ص 118، ب 2، ح 1و ج 51، ص 30، ب 2، ح 4.
22. مستدرک الوسائل، ج 12، ص 280 و 283. (در آدرس و نقل دوم، امام علي النقي (عليه السلام) براي عبدالعظيم حسني (رحمه الله) دعا کرد و فرمود: ثبّتک الله بالقول الثابت في الحياة الدنيا و في الآخرة؛ خداوند به تو و گفتارت ثبات قدم در زندگاني دنيا و نيز در آخرت عنايت فرمايد).
23. الاصول من الکافي، ج 1، ص 328، باب الاشارة و النص علي ابن محمد (عليه السلام)؛ مستدرک الوسائل، ج 12، ص 284، ح 14101 و وسائل الشيعة، ج 16، ص 239، ح 21458.
24. معجم احاديث المهدي (عليه السلام)، ح 1294؛ کمال الدين و تمام النعمة، ج 2، ص 435، ب 43، ح 2 و شيخ طوسي، الغيبة، ص 217.
25. اثبات الهداة، ج 3، ص 569، ب 32، ح 280؛ ميرزا حسين نوري، مستدرک الوسائل، ج 12، ص 280، ب 31، ح 3 و معجم احاديث المهدي (عليه السلام)، ح 1280.
26. شيخ صدوق، کمال الدين و تمام النعمة، ج 2، باب 43، ح 19، ص 178 – 185.
منبع مقاله:
زماني، احمد؛ (1393)، انديشه انتظار (شناخت امام عصر(عج) و چگونگي حکومت جهاني صالحان)، قم: بوستان کتاب، چاپ پنجم

 

 

 

موارد مرتبط

  • گم شده ام بابا نمی آیی ؟

    به عرفات مقدس، رسیدم همان جا که بسیار شنیده بودم از آن؛ دور از چادرهای اقامت، روی خاک ها نشستم و چشمان خود را بستم. 

    تصاویر نگاه ملتمس بدرقه کنندگان و حرف هایشان از جلوی دیدگانم رد شد.

    - میثم! یادت نره برای خواهرت دعا کنی!
    - خوش به حالت میثم! می دانی کجا می روی؟ 
    - داداش! اون جا یاد امام حسین باشی ها!
    بدون این که بخواهم می آمدند و می رفتند؛ 10 دقیقه ای گذشته بود و فکر من هم چنان آشفته! به خود گفتم یاد کتاب هایی که خوانده ای بیافت! «عرفات سرزمینی است که انسان خود را می یابد؛ زیرا عرفات از «عرف» به معنی شناخت است.»
    به امید باز شدن چشم دل، چشمان خود را بسته نگاه داشته بودم و برای خود تکرار می کردم: میثم عرفات، جایی است که انسان خود را می شناسد! میثم جان امسال در صحرای عرفات جای ایرانی ها خالیه! امسال مراسم چبدون ایرانی ها رنگ و بویی نداره! وقتی دعای عرفه می خونید حتما یادشون کنید!  راستی یادی هم از شهدای مظلوم منای سال 94 هم بکن؛ کسانی که حاجی نشده ولی واقعا حاجی شدند!
    شاید فقط همین یک بار عرفات را درک کنی؛ همین چند ساعت را وقت داری خواهش می کنم درست استفاده کن! این جا عرفات است مکان اجابت دعا و مغفرت. 

    صدای کودکی را شنیدم که از پشت سرم می آمد: 
    بابا کجایی؟! گمت کردم! بابای خوبم!
    توجهی نکردم در این صحرا خیلی ها هستند که می توانند به او کمک کنند! من بیچاره، کار دارم! ماه ها که نه؛ سال ها منتظر این لحظه بودم.

    - خدایا! این بنده ی تو در سرزمین توست کمکش کن به آن چه تو می خواهی برسد!
    دست هایم را از سرم بالاتر برده و گردنم را به سمت پایین خم کردم؛ آرام آرام، تمام آدم ها و نوشته ها از مقابل چشم های بسته ام رفتند و فقط همین جمله ماند: امام خود را بشناس که اگر او را بشناسی جلو افتادن یا عقب-افتادن ظهور ضرری به تو نخواهد زد!
    دعای عرفه و دعا در غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه (دعای معرفت) را همراه خود آورده بودم. ابتدا شروع کردم به خواندن دعای معرفت. بعد از هر فراز، ترجمه آن را نیز با دقت می خواندم: «اللهم عرّفنی نفسک... » خدیا! خودت را به من بشناسان! که اگر تو را نشناسم پیامبرت را نخواهم شناخت! خدایا! پیامبرت را به من بشناسان! که اگر پیامبرت را نشناسم حجتت را نخواهم شناخت! خدایا! حجتت را به من بشناسان که اگر حجتت را نشناسم از دینم گمراه خواهم شد. 
    صدای کودکی را شنیدم که از پشت سرم می آمد: 
    بابا کجایی؟! گمت کردم! بابای خوبم!
    توجهی نکردم در این صحرا خیلی ها هستند که می توانند به او کمک کنند! من بیچاره، کار دارم! ماه ها که نه؛ سال ها منتظر این لحظه بودم. منتظر همین جا که مولایم حسین در آن دعای عرفه را قرائت فرمود. چه قدر دوست داشتم یک بار عرفه در این جا، عرفه بخوانم! 
    - بابا گشنمه! این جا خیلی داغه! بابا! خوابم میاد چرا گم شدم؟!
    خدیا! می دانی که چه قدر بچه ها را دوست دارم و همیشه از نگاه به آن ها و حرف زدن با آن ها لذت می برم! خدایا! می دانی که عصمت آن ها مرا یاد عصمت مولا می اندازد و هرگاه که از دنیای پرگناه و دودآلود اطراف دلم می گیرد، نگاه به حرکات و چهره ی آنان است که نشاط و امید را به قلبم باز می گرداند. چرا امروز با همین دوست داشتنی ام، امتحان می شوم؟!
    - خدا را شکر! به نظر می رسد پدر خود را پیدا کرده ... صدایی نمی آید.
    دعای معرفت تمام شد و سریع دعای عرفه را باز کردم به امید این که حتی لحظه ای از دستم نرود: خدایی را سپاس که هیچ موجودی نمی تواند قضایش را برگرداند و از بخشش بازش بدارد؛ کسی که مانند ساخته ی هیچ سازنده ای نیست ... وقتی تمام خوبی هایش خداوند رحیم را می شمردم «اَنْتَ الَّذى مَنَنْتَ اَنْتَ الَّذى اَنْعَمْتَ اَنْتَ الَّذى اَحْسَنْتَ اَنْتَ الَّذى اَجْمَلْتَ » حلاوتی داشت عجیب که آرزو می کردم تمام نشود!

    میثم جان امسال در صحرای عرفات جای ایرانی ها خالیه! امسال مراسم برائت از مشرکین بدون ایرانی ها رنگ و بویی نداره! وقتی دعای عرفه می خونید حتما یادشون کنید! راستی یادی هم از شهدای مظلوم منای سال 94 هم بکن؛ کسانی که حاجی نشده ولی واقعا حاجی شدند!

     که به بدی های من رسید. « ان َا الَّذى اَسَاْتُ اَن َا الَّذى اَخْطَاْتُ اَن َا الَّذى هَمَمْتُ اَن َا الَّذى جَهِلْتُ اَن َا الَّذى غَفَلْتُ »گریه امانم نمی داد و شرم، سر به زیرم کرده بود به وسط های دعا رسیدم و شمردن اعضای بدن و ظرایف آن، همین جا بود که ناخودآگاه به یاد اعضای پاک و الهی ارباب عشق، روی خاک های کربلا، افتادم؛ نمی دانستم چه کنم فقط داد می زدم خدا! حسین را ببین! گویی مولا در مقابل من، روی زمین افتاده بود و من شاهدش بودم که ...
    دوباره صدایی محزون به گوشم رسید:
    -  بابا! من از تنهایی می ترسم! این جا هیچ کی حواسش به من نیست! پاهام زخمی شده؛ ببین! از بس دنبال تو گشتم دمپاییم گم شده؛ پاهام می سوزه!
    دعا را به زمین بخشیدم و برخاستم! آغوش خود را به روی او باز کردم اما به طرفم نیامد، زانوان کوچکش را بغل گرفته بود. صورت آفتاب سوخته و خیس اشک و آلوده به خاکش را بالا آورد و با صدایی منقطع از شدت گریه نگاهم کرد و گفت آقا شما بابای من را می شناسید؟ به طرفش رفتم و در آغوشش گرفتم و وقتی صورت ظریفش روی شانه هایم آرام گرفت، شانه های من بود که می لرزید! نمی توانستم صدای ناله ام را مخفی کنم؛ هرچند همیشه از این که بچه ها گریه ام را ببینند می ترسم و گرفتگی دلشان قلبم را آتش می زند؛ اما این بار دست خودم نبود به جای تسلّای او؛ خودم را مصیبت زده دیده بودم. برخاستم و چادر به چادر به همه ی کاروان ایرانیان سر زدم. در یکی از چادرها برادری گفت که پدر او مدتی است که به دنبال اوست و همین الان از چادر ما رد شده. به سرعت بیرون آمدم و مردی را دیدم که هراسان در حال دویدن به سمت چادر بعدی است. صدایش زدم. کودک نیز با صدایی گرفته، صدا زد بابا! برگشت و به طرف فرزند خود دوید بوسیدمش و او را به آغوش امن پدر سپردم! و آن ها را با گریه ی شوق تنها گذاشته و برگشتم. کمی که از چادرها فاصله گرفتم و جمعیت کمتر شد، نشستم. زانوانم می لرزید و شانه هایم نیز؛ با زبان بند آمده، مانند همان کودک بریده بریده می گفتم:

    شاید فقط همین یک بار عرفات را درک کنی؛ همین چند ساعت را وقت داری خواهش می کنم درست استفاده کن! این جا عرفات است مکان اجابت دعا و مغفرت.

    -  بابا! بابای خوب من! گم شدم! این جا خیلی داغه! هوای دلم بده مولا! خیلی ها برایم شمشیر تیز کرده اند؛ ببخشید که دست قوی و گرمتان را رها کردم! چه قدر منتظر آمدنم بودید! چه قدر به همه سپردید، اگر از من خبری شد، خبرتان کنند؟! مولا این جا عرفات است و من آمده ام شما را بشناسم؛ اصلاً به همین امید آمده ام! من کجا و عرفات کجا! می دانم که قلبم چون لباسم سفید نیست و شما از من بیزارید؛ اما، به قلب مجروح و پاهای زخمیم رحمی کنید! خیلی ها التماس کردند دعایشان کنم؛ التماستان می کنم دعایشان کنید. مولا! من از این دنیا و ظواهر فریبنده اش می ترسم! آمده بودم خود را بشناسم اما مگر بدون شما کسی هستم؟! شما که نباشی هیچ کس قدر وجودم را نمی داند و استعدادهای خدادادیم اسراف می شود؛ من که بلد نیستم از آن ها خوب استفاده کنم! مولا من ضعیفم. عجله و بخل امانم بریده. نفس این بزرگ ترین دشمن من دوست داشتنی های وجودم را پیدا کرده و برای گول زدنم از آن ها استفاده می کند و  و شیطان ها دورم حلقه زده اند! بدون شما و تعلیم و حفاظتتان می میرم که مرگ همین جاهلیت است! من از بازی های دنیا و جلوه گریش می ترسم! می ترسم چشمم ببیند و دلم برود! مولا بدون شما زخمی شدن هست و بی کسی! بابا! مردم همه مشغول کار خودشان هستند؛ چرا گم شدم؟! انگار یک عمر اشتباه همه ی مردم تاریخ غیبت، امروز از زبان من جاری می شد! 
    به خودم که آمدم، پشت سرم، عالمی بود؛ یک عالم عاشق نشسته بودند و ضجه می زنند که بابا! ما را ببخش! بابا! به داد دلمان برس! ... 
    پس از این مناجات طولانی آمدی و بر قلب مجروحم مرهمی نهادی. نمی دانم شاید همه مردم این گونه بودند. آرامشی خاص و وصف ناشدنی! لذتی ناب و دست نیافتنی! عطر حضور تو! مولای رحیم ما!
    بوى گلى است در عرفات از حضور تو                سوى گل وجود تو ما با سر آمدیم
    کاش این شیرینی هر روز و هر شب تکرار شود که:
    اگر ساقى دهد ساغر از این دست                   به یك پیمانه از خود مى توان رست...
    خوشا آن دل كه از اغیار ببرید                          خوشا آن جان كه از جز یار بگسست
    خوشا آن دل كه با دلدار آمیخت                       خوشا آن جان كه با جانانه پیوست

     

    خدیجه همتیان پور فرد
  • منظور از رسول اکرم (ص) از سمیی در اوصاف امام عصر (عج)

    سمیی یعنی حضرت هم نام من است و پیغمبر نامش (محمد) و (احمد) است . در حالی که امام عصر نامش (محمد) است ؟

    پاسخ به شبه :

    این گونه که شما فرمودید نیست  ولی همان طور که آوردید حضرت هم نام پیغمبر (ص) است و دو نام دارد نام آشکار (محمد) و نام مخفی او احمد است ، لطفا سند این گفتار را در کتاب کمال الدین ،ج2 ، صفحه 653 ، مطالعه فرمایید

  • آثار و نتایج خواندن زیارت عاشورا

    در فضیلت و فوائد قرائت زیارت عاشورا روایات زیادی از ائمه معصومین(ع) ذکر شده است که در اینجا به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم.

    امام محمد باقر(ع) به علقمه فرمود: پس از آنکه به آن حضرت با سلامی اشاره کردی، دو رکعت نماز بخوان و سپس زیارت عاشورا را بخوان. هنگامی که این زیارت را خواندی در حقیقت او را به چیزی خواندی که هر کس از ملائکه که بخواهند او را زیارت کنند، به آن می خوانند و خداوند برای تو هزار هزار حسنه می نویسد و از تو هزار هزار سیئه محو می نماید و تو را هزار هزار مرتبه بالا می برد و همانند کسانی می باشی که در رکاب آن حضرت به شهادت رسیدند. حتی در درجات آنها هم شریک می شوی. (کامل الزیارات- ص 74)

    امام صادق(ع) به صفوان می‌فرماید: زیارت عاشورا را بخوان و از آن مواظبت کن، به درستی که من چند خیر را برای خواننده آن تضمین می کنم، اول زیارتش قبول شود. دوم سعی و کوشش او شکور باشد. سوم حاجات او هرچه باشد از طرف خداوند بزرگ برآورده شود و نا امید از درگاه او برنگردد زیرا خداوند وعده خود را خلاف نخواهد کرد. (بحارالانوار-جلد 98-ص 300)

    در روایت دیگر می‌خوانیم: اگر مردم می دانستند زیارت امام حسین(ع) چه ارزشی دارد، از شدت شوق و علاقه می مردند و حسرت رسیدن به آن پاداش ها، جسم و روح آنها را پاره پاره می کرد." (بحارالانوار-جلد 101 –ص 18)

    زیارت امام حسین(ع) بر هر مؤمنی که اقرار به امامت ایشان داشته باشد، واجب است.(بحارالانوار-جلد 101 –ص 69)

    کسی که امام حسین(ع) را تنها برای رضا و خوشنودی پروردگار، و نه برای کسب شهرت زیارت کند، خداوند تمامی گناهان او را پاک می کند.(بحارالانوار-جلد 101 –ص 4)

    اگرکسی بدون عذر موجه امام حسین(ع) را زیارت نکند، از اهل آتش خواهد بود.(بحارالانوار-جلد 101 –ص 4)

    کسی که امام حسین(ع) را زیارت نکند شیعه اهل بیت نیست.(بحارالانوار-جلد 101 –ص 4)

    امام صادق علیه السّلام فرمود:" ای زراره ! آسمان چهل روز ، در سوگ حسین بن علی علیه السّلام گریه کرد.(جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 552)

    این زیارت امروزه به زیارت عاشورا شهرت یافته است و خواندن آن در همه اوقات و هر روز دارای فوائد و برکات زیادی است. این زیارت تجدید عهد همه روزه پیروان حسین بن علی ‏علیهم ‏السلام با مولای خویش است که همراه با تولّی و تبری است و خط فکری زائر را در برابر دوستان و دشمنان اسلام و اهل بیت‏(ع)ترسیم می‏کند و اعلام همبستگی با موافقان راه حسین‏(ع) و اعلان جنگ و مبارزه با دشمنان حق است تا عشق در وی به جهاد بیرونی بیانجامد.

  • چهل حدیث در ضمن عاشورا و کربلای حسین

    چهل حدیث ارزشمند از ائمه از کربلا و شهادت سید و سالار شهیدان حسین (ع)

    حدیث اول :حریم پاک

    عن النبی صلی الله علیه و آله و سلم قال:
    ..و هی اطهر بقاع الأرض و اعظمها حرمة و انها لمن بطحاء الجنة.
    پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم در ضمن حدیث بلندی می فرماید: کربلا پاکترین بقعه روی زمین و از نظر احترام بزرگترین بقعه ها است و الحق که کربلا از بساطهای بهشت است. بحار الانوار، ج 98، ص 115 و نیز کامل الزیارات، ص 264

    حدیث دوم:سرزمین نجات

    قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:
    یقبر ابنی بأرض یقال لها کربلا هی البقعة التی کانت فیها قبة الاسلام نجا الله التی علیها المؤمنین الذین امنوا مع نوح فی الطوفان.

    پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: پسرم حسین در سرزمینی به خاک سپرده می شود که به آن کربلا گویند، زمین ممتازی که همواره گنبد اسلام بوده است، چنانکه خدا، یاران مؤمن حضرت نوح را در همانجا از طوفان نجات داد. کامل الزیارات، ص 269، باب 88، ح 8

    حدیث سوم: مسلخ عشق

    قال امیر المؤمنین علی علیه السلام:
    هذا...مصارع عشاق شهداء لا یسبقهم من کان قبلهم و لا یلحقهم من کان بعدهم.

    حضرت علی علیه السلام روزی گذرش از کربلا افتاد و فرمود: اینجا قربانگاه عاشقان و مشهد شهیدان است شهیدانی که نه شهدای گذشته و نه شهدای آینده به پای آنها نمی رسند.

    تهذیب، ج 6، ص 73 و بحار، ج 98، ص 116

    حدیث چهارم: عطر عشق

    قال علی علیه السلام:
    واها لک أیتها التربة لیحشرن منک قوم یدخلون الجنة بغیر حساب.
    امیر المؤمنین علیه السلام خطاب به خاک کربلا فرمود: چه خوشبوئی ای خاک! در روز قیامت قومی از تو بپا خیزند که بدون حساب و بی درنگ به بهشت روند.

    شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 4، ص 169

    حدیث پنجم:ستاره سرخ محشر

    قال علی بن الحسین علیه السلام:
    تزهر أرض کربلا یوم القیامة کالکوکب الدری و تنادی أنا أرض الله المقدسة الطیبة المبارکة التی تضمنت سید الشهداء و سید شباب اهل الجنة.

    امام سجاد علیه السلام فرمود: زمین کربلا، در روز رستاخیز، چون ستاره مرواریدی می درخشد و ندا در می دهد که من زمین مقدس خدایم، زمین پاک و مبارکی که پیشوای شهیدان و سالار جوانان بهشت را در بر گرفته است. ادب الطف، ج 1، ص 236، به نقل از کامل الزیارات، ص 268

    حدیث ششم:کربلا و بیت المقدس

    قال ابو عبد الله علیه السلام:
    الغاضریة من تربة بیت المقدس.
    امام صادق علیه السلام فرمود: کربلا از خاک بیت المقدس است. کامل الزیارات، ص 269، باب 88، ح 7

    حدیث هفتم: فرات و کربلا

    قال ابو عبد الله علیه السلام
    أن أرض کربلا و ماء الفرات اول ارض و اول ماء قدس الله تبارک و تعالی...

    امام صادق علیه السلام فرمود: سرزمین کربلا و آب فرات، اولین زمین و نخستین آبی بودند که خداوند متعال به آنها قداست و شرافت بخشید.بحار الانوار، ج 98، ص 109 و نیز کامل الزیارات، ص 269

    حدیث هشتم: کربلا، کعبه انبیاء

    قال ابو عبد الله علیه السلام:
    لیس نبی فی السموات و الارض، اءلا یسألون الله تبارک و تعالی أن یؤذن لهم فی زیارة الحسین (علیه السلام)، ففوج ینزل و فوج یعرج.

    امام صادق علیه السلام فرمود: هیچ پیامبری در آسمانها و زمین نیست مگر این که می خواهند خداوند متعال به آنان رخصت دهد تا به زیارت امام حسین علیه السلام مشرف شوند، چنین است که گروهی به کربلا فرود آیند و گروهی از آنجا عروج کنند. مستدرک الوسائل، ج 10، ص 244، به نقل از کامل الزیارات، ص 111

    حدیث نهم: کربلا، مطاف فرشتگان

    قال ابو عبد الله علیه السلام:
    لیس من ملک فی السموات و الأرض الا یسألون الله تبارک و تعالی أن یؤذن لهم فی زیارة الحسین (علیه السلام)، ففوج ینزل و فوج یعرج.

    امام صادق علیه السلام فرمود:
    هیچ فرشته ای در آسمانها و زمین نیست مگر این که می خواهد خداوند متعال به او رخصت دهد تا به زیارت امام حسین علیه السلام مشرف شود، چنین است که همواره فوجی از فرشتگان به کربلا فرود آیند و فوجی دیگر عروج کنند و از آنجا اوج گیرند. مستدرک الوسائل، ج 10، ص 244، به نقل از کامل الزیارات ص 114

    حدیث دهم: راه بهشت

    قال ابو عبد الله علیه السلام:
    موضع قبر الحسین علیه السلام ترعة من ترع الجنة

    امام صادق علیه السلام فرمود: جایگاه قبر امام حسین علیه السلام دری از درهای بهشت است. کامل الزیارات، ص 271، باب 89، ح 1

    حدیث یازدهم: کربلا، حرم امن

    قال ابو عبد الله علیه السلام:
    ان الله اتخذ کربلا حرما آمنا مبارکا قبل أن یتخذ مکة حرما.
    امام صادق علیه السلام فرمود: به راستی که خدا کربلا را حرم امن و با برکت قرار داد پیش از آنکه مکه را حرم قرار دهد.کامل الزیارات، ص 267 بحار، ج 98، ص 110

    حدیث دوازدهم: زیارت مداوم

    قال الصادق علیه السلام:
    زوروا کربلا و لا تقطعوه فاءن خیر أولاد الانبیاء ضمنته...
    امام صادق عیه السلام فرمود: کربلا را زیارت کنید و این کار را ادامه دهید، چرا که کربلا بهترین فرزندان پیامبران را در آغوش خویش گرفته است. کامل الزیارات، ص 269

    حدیث سیزدهم: بارگاه مبارک

    قال الصادق علیه السلام:
    «شاطی ء الوادی الأیمن» الذی ذکره الله فی القرآن، (1) هو الفرات و «البقعة المبارکة» هی کربلا.
    امام صادق علیه السلام فرمود: آن «ساحل وادی ایمن» که خدا در قرآن یاد کرده فرات است و «بارگاه با برکت» نیز کربلا است. (2)

    فصل دوم: زیارت کربلا

    حدیث چهاردهم: شوق زیارت

    قال الامام الباقر علیه السلام:
    لو یعلم الناس ما فی زیارة قبر الحسین علیه السلام من الفضل، لماتوا شوقا.
    امام باقر علیه السلام فرمود: اگر مردم می دانستند که چه فضیلتی در زیارت مرقد امام حسین علیه السلام است از شوق زیارت می مردند.ثواب الاعمال، ص 319، به نقل از کامل الزیارات .

    حدیث پانزدهم: حج مقبول و ممتاز

    قال ابو جعفر علیه السلام:
    زیارة قبر رسول الله صلی الله علیه و آله و زیارة قبور الشهداء، و زیارة قبر الحسین بن علی علیهما السلام، تعدل حجة مبرورة مع رسول الله صلی الله علیه و آله.
    امام باقر علیه السلام فرمود: زیارت قبر رسول خدا «ص» ، و زیارت مزار شهیدان، و زیارت مرقد امام حسین علیه السلام معادل است با حج مقبولی که همراه رسول خدا «ص» بجا آورده شود.مستدرک الوسائل، ج 1، ص 266، و نیز کامل الزیارات، ص 156

    حدیث شانزدهم : تولدی تازه

    عن حمران قال: زرت قبر الحسین علیه السلام فلما قدمت جاءنی.ابو جعفر محمد بن علی علیه السلام...فقال علیه السلام:
    ابشر یا حمران فمن زار قبور شهداء آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم یرید الله بذلک وصلة نبیه حرج من ذنوبه کیوم ولدته امه.
    حمران می گوید: هنگامی که از سفر زیارت امام حسین علیه السلام برگشتم، امام باقر علیه السلام به دیدارم آمد و فرمود: ای حمران! به تو مژده می دهم که هر کس قبور شهیدان آل محمد (ص) را زیارت کند و مرادش از این کار رضایت خدا و تقرب به پیامبر (ص) باشد، از گناهانش بیرون می آید چون روزی که مادرش او را زاد.امالی شیخ طوسی، ج 2، ص 28، چاپ نجف بحار، ج 98، ص .20

    حدیث هفدهم: زیارت مظلوم

    عن ابی جعفر و ابی عبد الله علیه السلام یقولان:
    من احب أن یکون مسکنه و مأواه الجنة، فلا یدع زیارة المظلوم.
    از امام باقر و امام صادق علیهما السلام نقل شده که فرمودند: هر کس که می خواهد مسکن و مأوایش بهشت باشد، زیارت مظلوم علیه السلام را ترک نکند. مستدرک الوسائل، ج 10، ص 253

    حدیث هجدهم: شهادت و زیارت

    قال الامام الصادق علیه السلام:
    زوروا قبر الحسین (علیه السلام) و لا تجفوه، فاءنه سید شباب أهل الجنة من الخلق، و سید شباب الشهداء.
    امام صادق علیه السلام فرمود: مرقد امام حسین علیه السلام را زیارت کنید و با ترک زیارتش به او ستم نورزید چرا که او سید جوانان بهشت از مردم، و سالار جوانان شهید است. مستدرک الوسائل، ج 10، ص 256: و کامل، ص 109

    حدیث نوزدهم: زیارت، بهترین کار

    قال ابو عبد الله علیه السلام:
    زیارة قبر الحسین بن علی علیهما السلام من افضل ما یکون من الاعمال.
    امام صادق علیه السلام فرمود: زیارت قبر امام حسین علیه السلام از بهترین کارهاست که می تواند انجام یابد.مستدرک الوسائل، ج 10، ص .311

    حدیث بیستم: سفره های نور

    قال الامام الصادق علیه السلام:
    من سره ان یکون علی موائد النور یوم القیامة فلیکن من زوار الحسین بن علی (علیهما السلام)
    امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس دوست دارد روز قیامت، بر سر سفره های نور بنشیند باید از زائران امام حسین (علیه السلام) باشد.وسائل الشیعه، ج 10، ص 330 بحار الانوار، ج 98، ص 72

    حدیث بیست و یکم: شرط شرافت

    قال الصادق علیه السلام: من اراد أن یکون فی جوار نبیه و جوار علی و فاطمة فلا یدع زیارة الحسین علیهم السلام
    امام صادق علیه السلام فرمود: کسی که می خواهد در همسایگی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و در کنار علی (علیه السلام) و فاطمه (س) باشد، زیارت امام حسین (علیه السلام) را ترک نکند. وسائل الشیعه، ج 10، ص 331، ح .39

    حدیث بیست و دوم: زیارت، فریضه الهی

    قال ابو عبد الله علیه السلام:
    لو أن احدکم حج دهره ثم لم یزر الحسین بن علی علیه السلام لکان تارکا حقا من حقوق رسول الله (ص) لأن حق الحسین فریضة من الله تعالی، واجبة علی کل مسلم.
    امام صادق علیه السلام فرمود: اگر یکی از شما تمام عمرش را احرام حج بندد، اما امام حسین علیه السلام را زیارت نکند، حقی از حقوق رسول خدا (ص) را ترک کرده است چرا که حق حسین علیه السلام فریضه الهی و بر هر مسلمانی واجب و لازم است.وسائل الشیعه، ج 10، ص .333

    حدیث بیست و سوم: کربلا، کعبه کمال

    قال ابو عبد الله علیه السلام:
    من لم یأت قبر الحسین علیه السلام حتی یموت کان منتقص الاءیمان، منتقص الدین، اءن ادخل الجنة کان دون المؤمنین فیها.
    امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس به زیارت قبر امام حسین علیه السلام نرود تا بمیرد، ایمانش ناتمام و دینش ناقص خواهد بود، به بهشت هم که برود پایین تر از مؤمنان در آنجا خواهد بود.وسائل الشیعه، ج 10، ص .335

    حدیث بست و چهارم: از زیارت تا شهادت

    قال ابو عبد الله علیه السلام:
    لا تدع زیارة الحسین بن علی علیهما السلام و مر أصحابک بذلک یمد الله فی عمرک و یزید فی رزقک و یحییک ء الله سعیدا و لا تموت الا شهیدا.
    امام صادق علیه السلام فرمود: زیارت امام حسین علیه السلام را ترک نکن و به دوستان و یارانت نیز همین را سفارش کن! تا خدا عمرت را دراز و روزی و رزقت را زیاد کند و خدا تو را با سعادت زنده دارد و نمیری مگر شهید. وسائل الشیعه، ج 10، ص 335

    حدیث بیست و پنجم: حدیث محبت

    عن ابی عبد الله علیه السلام قال:
    من اراد الله به الخیر قذف فی قلبه حب الحسین علیه السلام و زیارته، و من اراد الله به السوء قذف فی قلبه بغض الحسین علیه السلام و بغض زیارته.
    از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود: هر کس که خدا خیر خواه او باشد، محبت حسین (علیه السلام) و زیارتش را در دل او می اندازد و هر کس که خدا بدخواه او باشد، کینه و خشم حسین (علیه السلام) و خشم زیارتش را در دل او می اندازد. وسائل الشیعه، ج 10، ص 388، بحار الانوار، ج 98، ص 76

    حدیث بیست و ششم: نشان شیعه بودن

    قال الصادق علیه السلام:
    من لم یأت قبر الحسین علیه السلام و هو یزعم انه لنا شیعة حتی یموت فلیس هو لنا شیعة، و ان کان من اهل الجنة فهو من ضیفان اهل الجنة.
    امام صادق علیه السلام فرمود: کسی که به زیارت قبر امام حسین نرود و خیال کند که شیعه ما است و با این حال و خیال بمیرد، او شیعه ما نیست، و اگر هم از اهل بهشت باشد، از میهمانان اهل بهشت خواهد بود. کامل الزیارات، ص 193، بحار الانوار، ج 98، ص .4

    حدیث بیست و هفتم: سکوی معراج

    قال الصادق علیه السلام:
    من اتی قبر الحسین علیه السلام عارفا بحقه کتبه الله عز و جل فی اعلی علیین.
    امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس که به زیارت قبر حسین علیه السلام نایل شود و به حق آن حضرت معرفت داشته باشد، خدای متعال او را در بلندترین درجه عالی مقامان ثبت می کند. من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص .581

    حدیث بیست و هشتم: مکتب معرفت

    قال ابو الحسن موسی بن جعفر علیه السلام:
    أدنی ما یثاب به زائر أبی عبد الله (علیه السلام) بشط فرات، اذا عرف حقه و حرمته و ولایته، أن یغفر له ما تقدم من ذنبه و ما تأخر.
    حضرت امام موسی کاظم علیه السلام فرمود: کمترین ثوابی که به زائر امام حسین علیه السلام در کرانه فرات، داده می شود این است که تمام گناهان، مقدم و مؤخرش بخشوده می شود.بشرط این که حق و حرمت و ولایت آن حضرت را شناخته باشد. مستدرک الوسائل، ج 10، ص 236، به نقل از کامل الزیارات، ص .138

    حدیث بیست و نهم:همچون زیارت خدا

    قال الامام الرضا علیه السلام:
    من زار قبر الحسین (علیه السلام) بشط الفرات کان کمن زار الله.
    امام رضا علیه السلام فرمود: کسی که قبر امام حسین علیه السلام را در کرانه فرات زیارت کند، مثل کسی است که خدا را زیارت کرده است.مستدرک الوسائل، ج 10، ص 250، به نقل از کامل

    فصل سوم :عاشورا و اربعین

    حدیث سی ام: زیارت عاشورا

    قال الصادق علیه السلام:
    من زار الحسین علیه السلام یوم عاشورا وجبت له الجنة.
    امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس که امام حسین علیه السلام را در روز عاشورا زیارت کند، بهشت بر او واجب می شود.اقبال الاعمال، ص 568

    حدیث سی و یکم : بالاتر از روسپیدی

    قال ابو عبد الله علیه السلام:
    من بات عند قبر الحسین علیه السلام لیلة عاشورا لقی الله یوم القیامة ملطخا بدمه، کانما قتل معه فی عرصة کربلا.
    امام صادق علیه السلام فرمود: کسی که شب عاشورا را در کنار مرقد امام حسین علیه السلام سحر کند، روز قیامت در حالی به پیشگاه خدا خواهد شتافت که به خونش آغشته باشد، مثل کسی که در میدان کربلا و در کنار امام حسین علیه السلام کشته شده باشد. وسائل الشیعه، ج 10، ص .372

    حدیث سی و دوم: نشانه های ایمان

    قال ابو محمد الحسن العسکری علیه السلام:
    علامات المؤمن خمس: صلاة الخمسین، و زیارة الاربعین، و التختم، فی الیمین، و تعفیر الجبین و الجهر ببسم الله الرحمن الرحیم.
    امام حسن عسگری علیه السلام فرمود: نشانه های مؤمن پنج چیز است: 1 نمازهای پنجاهگانه (3) 2 زیارت اربعین
    2 انگشتر به دست راست کردن 4 بر خاک سجده کردن 5 بسم الله الرحمن الرحیم را بلند گفتن.وسائل الشیعه، ج 10، ص 373، و نیز التهذیب، ج 6، ص 52

    فصل چهارم: تربت و تسبیح عشق

    حدیث سی و سوم: رواق منظر یار

    قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:
    الا و ان الاجابة تحت قبته، و الشفاء فی تربته، و الأئمة (علیهم السلام) من ولده
    پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: بدانید که اجابت دعا، زیر گنبد حرم او و شفاء در تربت او، و امامان علیهم السلام از فرزندان اوست. مستدرک الوسائل، ج 10، ص .335

    حدیث سی و چهارم: تربت و تربیت

    قال الصادق علیه السلام:
    حنکوا أولادکم بتربة الحسین (علیه السلام) فانها امان.
    امام صادق علیه السلام فرمود: کام کودکانتان را با تربت حسین (علیه السلام) بردارید، چرا که خاک کربلا، فرزندانتان را بیمه می کند. وسائل الشیعه، ج 10، ص .410

    حدیث سی و پنجم: بزرگترین دارو

    قال ابو عبد الله علیه السلام:
    فی طین قبر الحسین (علیه السلام)، الشفاء من کل داء، و هو الدواء الاکبر.
    امام صادق علیه السلام فرمود: شفای هر دردی در تربت قبر حسین علیه السلام است و همان است که بزرگترین داروست.کامل الزیارات، ص 275 و وسائل الشیعه، ج 10، ص .410

    حدیث سی و ششم: تربت و هفت حجاب

    قال الصادق علیه السلام:
    السجود علی تربة الحسین علیه السلام یخرق الحجب السبع.
    امام صادق علیه السلام فرمود: سجده بر تربت حسین علیه السلام حجابهای هفتگانه را پاره می کند. مصباح المتهجد، ص 511، و بحار الانوار، ج 98، ص .135

    حدیث سی و هفتم: سجده بر تربت عشق

    کان الصادق علیه السلام لا یسجد الا علی تربة الحسین علیه السلام تذللا لله و استکانة الیه.
    رسم حضرت امام صادق علیه السلام چنین بود که: جز بر تربت حسین علیه السلام به خاک دیگری سجده نمی کرد و این کار را از سر خشوع و خضوع برای خدا می کرد. وسائل الشیعه، ج 3، ص .608

    حدیث سی و هشتم:تسبیح تربت

    قال الصادق علیه السلام: السجود علی طین قبر الحسین علیه السلام ینور الی الارض السابعة و من کان معه سبحة من طین قبر الحسین علیه السلام کتب مسبحا و ان لم یسبح بها...
    امام صادق علیه السلام فرمود: سجده بر تربت قبر حسین علیه السلام تا زمین هفتم را نور باران می کند و کسی که تسبیحی از خاک مرقد حسین علیه السلام را با خود داشته باشد، تسبیح گوی حق محسوب می شود، اگر چه با آن تسبیح هم نگوید. من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 268، وسائل الشیعه، ج 3، ص .608

    حدیث سی و نهم: تربت شفابخش

    عن موسی بن جعفر علیه السلام قال: و لا تأخذوا من تربتی شیئا لتبرکوا به فان کل تربة لنا محرمة الا تربة جدی الحسین بن علی علیهما السلام فان الله عز و جل جعلها شفاء لشیعتنا و أولیائنا.
    حضرت امام کاظم علیه السلام در ضمن حدیثی که از رحلت خویش خبری می داد، فرمود: چیزی از خاک قبر من بر ندارید تا به آن تبرک جویید چرا که خوردن هر خاکی جز تربت جدم حسین علیه السلام، بر ما حرام است، خدای متعال تنها تربت کربلا را، برای شیعیان و دوستان ما شفا قرار داده است. جامع احادیث الشیعه، ج 12، ص .533

    حدیث چهلم: یکی از چهار نیاز

    قال الامام موسی الکاظم علیه السلام: لا تستغنی شیعتنا عن أربع: خمرة یصلی علیها، و خاتم یتختم به، و سواک یستاک به، و سبحة من طین قبر أبی عبد الله علیه السلام...
    حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام فرمود: پیروان ما از چهار چیز بی نیاز نیستند: 1 سجاده ای که بر روی آن نماز خوانده شود.2 انگشتری که در انگشت باشد.3 مسواکی که با آن دندانها را مسواک کنند.4 و تسبیحی از خاک مرقد امام حسین علیه السلام...تهذیب الاحکام، ج 6، ص 75

    پی نوشت‏ها:
    1.قرآن مجید، سوره قصص، آیه 30
    2.بحار الانوار، ج 57، ص 203، به نقل از تهذیب
    3.منظور نمازهای روزانه و نوافل آنهاست که پنجاه رکعت می شود.

  • بهترین کار ها و اعمال در ماه محرم

    پيش از اسلام عرب، جنگ در اين ماه را حرام مي‌دانست و ترك مخاصمه مي‌كرد؛ لذا از آن زمان اين ماه بدين اسم نامگذاري شد.(1) و روز اول محرم را اول سال قمري قرار دادند.(2) در توضيح اين كه چرا ماه‌هاي ديگر كه جنگ در آنها حرام است، محرم ناميده نمي‌شود مي‌توان گفت: چون ترك جنگ از اين ماه شروع مي‌شد به آن محرم گفتند.

    اين ماه در مكتب تشيع يادآور نهضت حضرت سيدالشهدا و حماسه‌ جاودان كربلاست.

    اين ماه، يادآور دلاورمردي‌هاي ياران با وفاي اباعبدالله الحسين(عليه السلام)، فداكاري‌هاي زينب كبري(سلام الله عليها)، حضرت سجاد(عليه السلام)، و همه‌ اسراي كاروان امام حسين(عليه السلام)، است. اين ماه، يادآور خطبه‌ها و شعارهاي آگاهي‌بخش سالار شهيدان، نطق آتشين حضرت زينب(سلام الله عليها) و خطابه‌ غرّاي زين العابدين(عليه السلام)، است.
    اين ماه، يادآور استقامت حبيب بن مظاهر و شهادت عون و جعفر است.
    آري اين ماه، ماه پيروزي حق بر باطل است.

    محرم از منظر ائمه(عليهم السلام)
    شيعيان از امام رضا(عليه السلام)، چنين نقل شده است:
    «وقتي محرم فرا مي‌رسيد، پدرم خندان ديده نمي‌شد، حزن و اندوه تا پايان دهه‌ اول بر او غالب بود و روز عاشورا، روز حزن و مصيبت و گريه ايشان بود.»(3)
    همچنين حضرت امام رضا(عليه السلام) درباره‌ عاشورا مي‌فرمايد:
    «كسي كه عاشورا روز مصيبت و اندوه و گريه‌اش باشد، خداوند قيامت را روز شادماني و سرور او قرار خواهد داد.»(4)

    اعمال شب اول ماه محرم
    1ـ نماز: اين شب چند نماز دارد كه يكي از آنها به شرح ذيل است:
    دو ركعت، كه در هر ركعت بعد از حمد يازده مرتبه سوره‌ توحيد خوانده شود.

    در فضيلت اين نماز چنين آمده است:
    «خواندن اين نماز و روزه داشتن روزش موجب امنيّت است و كسي كه اين عمل را انجام دهد، گويا تمام سال بر كار نيك مداومت داشته است.»(5)

    2ـ احياي اين شب.(6)

    3ـ نيايش و دعا.(7)

    روز اول محرم
    اول محرم هر سال اولين روز سال قمري است. از امام محمدباقر(عليه السلام) روايت شده است: «آن كس كه اين روز را روزه بدارد، خداوند دعايش را اجابت مي‌كند، همانگونه كه دعاي زكريا(عليه السلام) را اجابت كرد.»(8)
    دو ركعت نماز خوانده شود و پس از آن سه بار دعاي زير قرائت گردد:
    «اللّهم انت الاله القديم و هذه سنةٌ جديدةٌ فاسئلك فيها العصمة من الشيطان و القوَّة علي هذه النّفس الامّارة بالسُّوء»(9)؛ بارالها! تو خداي قديم و جاوداني و اين سال، سال نو است، از تو مي‌خواهم كه مرا در اين سال از شيطان حفظ كني و بر نفس اماره (راهنمايي كننده) به بدي پيروز سازي.

    روز دوم محرم
    در چنين روزي كاروان امام حسين(عليه السلام) در سال 61 ه‍ .ق وارد سرزمين كربلا شد و با ممانعت لشكر حرّ مجبور به توقّف در آنجا گرديد.(10)

    روز سوم محرم
    از پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) نقل شده است:
    «هر كس در اين روز روزه بگيرد، خداوند دعايش را اجابت كند.»(11)
    در آن روز سپاه عمر بن سعد وارد كربلا شد.

    روز چهارم محرم
    بي‌نتيجه بودن مذاكره حضرت سيدالشهداء(عليه السلام)، با عمر بن سعد براي وادار كردن لشكر وي به ترك جنگ و دعوت او و لشكرش جهت ملحق شدن به سپاه اسلام.

    روز هفتم محرم
    روزه گرفتن مستحب است.

    روز نهم محرم
    تاسوعاي حسيني، روز محاصره‌ امام حسين(عليه السلام) و اصحابش در سرزمين كربلا توسط سپاه شمر.(12)

    اعمال شب عاشورا
    1ـ چند نماز براي اين شب در روايات آمده است كه يكي از آنها چنين است:
    چهار ركعت نماز كه در هر ركعت بعد از سوره‌ حمد، 50 بار سوره‌ توحيد خوانده مي‌شود. پس از پايان نماز، 70 بار «سبحان الله والحمدالله و لا اله الاّ الله و الله اكبر ولا حول ولا قوة الاّ بالله العليّ العظيم» خوانده شود.(13)

    2ـ احياي اين شب كنار قبر امام حسين(عليه السلام).(14)

    3ـ دعا و نيايش. (15)

    روز عاشورا

    1ـ عزاداري بر امام حسين(عليه السلام) و شهداي كربلا، در اين مورد از امام رضا(عليه السلام) نقل شده است:

    هر كس كار و كوشش را در اين روز، رها كند، خداوند خواسته‌هايش را برآورد و هر كس اين روز را با حزن و اندوه سپري كند، خداوند قيامت را روز خوشحالي او قرار دهد. (16)

    2ـ زيارت امام حسين(عليه السلام).(17)

    3ـ روزه گرفتن در اين روز كراهت دارد؛ ولي بهتر است بدون قصد روزه، تا بعد از نماز عصر از خوردن و آشاميدن خودداري شود. (18)

    4ـ آب دادن به زائران امام حسين(عليه السلام).(19)

    5ـ خواندن سوره توحيد هزار مرتبه.(20)

    6ـ خواندن زيارت عاشورا. (21)

    7ـ گفتن هزار بار ذكر «اللّهم العن قتلة الحسين(عليه السلام).»(22)

    روز دوازدهم محرم
    ورود كاروان اسيران كربلا به كوفه و شهادت حضرت سجاد(عليه السلام) در سال 94 ه‍ .ق.

    روز بيست و يكم محرم
    1ـ روزه‌ اين روز مطلوب است. (23)

    پي‌نوشت‌ها:
    1- مصباح كفعمي، ص 509.
    2- فرهنگ عاشورا، ص 405، جواد محدثي.
    3- وسائل الشيعه، ج 5، ص 394، حديث 8.
    4- همان، حديث 7.
    5- بحارالانوار، ج 98، ص 333؛ وسائل الشيعه، ج 5، ص 294، حديث 1؛ مفاتيح الجنان، ص 286.
    6- مصباح المتهجد، ص 783.
    7- بحارالانوار، ج 98، ص 324.
    8- عروة الوثقي، ج 2، ص 243؛ وسائل الشيعه، ج 7، ص 347، حديث 3.
    9- بحارالانوار، ج 98، ص 334.
    10- فرهنگ عاشورا، ص 406.
    11- عروة الوثقي، ج 2، ص 242؛ وسائل الشيعه، ج 7، ص 348.
    12- وسائل الشيعه، ج 7، ص 339، حديث 1.
    13- همان، ص 295، حديث 4 و 5.
    14- بحارالانوار، ج 98، ص 340.
    15- همان، ص 338.
    16- بحارالانوار، ج 98، ص 43، حديث 5.
    17- كامل الزيارات، ص 174، حديث 5 و 6.
    18- وسائل الشيعه، ج 7، ص 338، حديث 7.
    19- كامل الزيارات، ص 174، حديث 5.
    20- وسائل الشيعه، ج 7، ص 339، حديث 8.
    21- كامل الزيارات، ص 174.
    22- مفاتيح الجنان، ص 298.
    23- بحارالانوار، ج 98، ص 345، حديث 1.

Homeمهدویت و آخر الزمان مهدویت مهدی در روایات معصومین بشارت ها و پيش گويی ها در روايات مهدوی (1) Top of Page
Zo2 Framework Settings

Select one of sample color schemes

Body

Background Color
Text Color
Link Color
Background Image

Top Wrapper

Background Color
Modules Title
Text Color
Link Color
Background Image

Header Wrapper

Background Color
Modules Title
Text Color
Link Color
Background Image

Mainmenu Wrapper

Background Color
Modules Title
Text Color
Link Color
Background Image

Slider Wrapper

Background Color
Modules Title
Text Color
Link Color
Background Image

Scroller Wrapper

Background Color
Modules Title
Text Color
Link Color
Background Image

Mainframe Wrapper

Background Color
Modules Title
Text Color
Link Color
Background Image

Bottom Scroller Wrapper

Background Color
Modules Title
Text Color
Link Color
Background Image

Bottom Scroller Wrapper

Background Color
Modules Title
Text Color
Link Color
Background Image

Bottom Menu Wrapper

Background Color
Modules Title
Text Color
Link Color
Background Image

Bottom Wrapper

Background Color
Modules Title
Text Color
Link Color
Background Image
Background Color
Modules Title
Text Color
Link Color
Background Image