با آب و تاب علائم ظهور را برای علامه حسن زاده شرح میدادند و بی صبرانه منتظر عکس العمل ایشان بودند .
علامه لحظه ای تامل کردند و سپس با خنده شیرین و معنا داری به جمع نگاه کرده فرمودند " خلاصه عرائض حضرات این است که میخواهید بفرمایید که ظهور حضرت نزدیک است؟"
گفتند بله ... علامه گفت : اگر بگویم ظهور اتفاق افتاده چه؟
منظور از صیحه آسمانی، صدایی است که در آستانه ظهور حضرت مهدی علیهالسلام، از آسمان شنیده شده و همه آن را میشنوند. در روایات، از این نشانه ظهور با تعابیر مختلفی یاد شده است؛ مانند: صیحه، ندا، فزعه و صوت. احتمال دارد هر یک از آنها، نشانه جداگانهای باشد و شاید هم تعابیر گوناگونی برای یک واقعه است که هر یک از آنها به یک بُعد از آن حادثه اشاره میکند؛ یکی به بلندبودن آن صدا و دیگری به وحشتناکبودن آن و… .
۱٫ امیر مومنان(ع): پشتها سنگین شود و حوادث پیاپی واقع شود.
۲٫ امیر مومنان(ع) : او (حضرت قائم( عج)) هنگامی ظاهر می شود که حقیقتها کم اجر و دنباله روها از نابخردان پیروی کنند.
۳٫ امیر مومنان(ع): عربها دچار اختلاف شوند اشتیاق به ظهور افزون شود.
۴٫ امیر مومنان(ع): عفاف و خویشتن داری از جامعه رخت بربندد و … و شیطان بر همگان چیره شود.
سومین علامت محتوم پیش از ظهور منجی عالم بشریّت، صیحه (ندای) آسمانی است. این نشانه از نشانههای محتوم است و در نامه حضرت ولی عصر(عج) به آخرین نایب خود به نام سمری تصریح شده كه هر كس پیش از وقوع صیحه و خروج سفیانی ارّعای مشاهده كند، دروغگو است و این خود دلیلی محكم است كه پیش از ظهور، خروج سفیانی و ندای آسمانی اتّفاق خواهد افتاد.
ندای آسمانی، مقارن ظهور و تفسیر آیه شریفه « جزء 26 سوره ق آیه 41 وَاسْتَمِعْ یَوْمَ یُنَادِ الْمُنَادِ مِن مَّكَانٍ قَرِیبٍ یعنی و گوش فرا ده و منتظر روزى باش كه منادى از مكانى نزدیك ندا مىدهد، چنان كه «علی بن ابراهیم» در تفسیر آیه شریفه از حضرت صادق علیه السلام روایت كرده كه فرمود: منادی ندا میكند به اسم قائم علیه السلام واسم پدرش«روزی كه میشنوند فریاد را به راستی این است روز خروج (در تفسیر همان آیه که) صیحه (آسمانی و از علائم ظهور) قائم علیه السلام است."
در كمال الدّین روایت شده از امام باقر علیه السلام كه فرمود: "ندا میكند منادی از آسمان كه فلان بن فلان اوست امام و نام او را میبرد."
در كمال الدّین روایت شده از امام باقر علیه السلام كه فرمود: "ندا میكند منادی از آسمان كه فلان بن فلان اوست امام و نام او را میبرد."
و نیز در آنجا روایت است از زراره از امام صادق علیه السلام كه فرمود:
"ندا میكند منادی به اسم قائم علیه السلام"
گفت:"پرسیدم خاص است یا عام؟"
فرمود:"عام است، میشنوند هر قومی به زبان خود."
روایت شده از امیرالمؤمنین علیه السلام كه فرمود:
"منادی ندا میكند از آسمان كه: ای گروه مردم! امیر شما فلان است و این،آن مهدی است كه پر می كند زمین را از عدل و داد ، چنانچه پر شده از ظلم و ستم."
چه هنگام باید انتظار وقوع صیحه را كشید؟
در روایات ما شیعیان از ائمه معصومین نقل گردیده كه چه هنگام باید انتظار وقوع صیحه را كشید كه ما به برخی از آنها اشاراتی خواهیم داشت.
امام باقر علیه السلام میفرمایند:
"مردم شرق و غرب به اختلاف می گرایند. اهل قبله(مسلمانان) نیز دچار اختلاف میشوند. مردم از ناامنی به شدّت رنج میبرند و این چنین روزگار سپری میشود تا منادی آسمانی ندا سردهد. چون بانگ آسمانی را شنیدید بشتابید."(كتاب الغیبه: نعمانی، ص139* الارشاد: شیخ مفید، ص237* الملاحم و الفتن: سید بن طاوس، ص 114* بحار الانوار: علّامه مجلسی، ج52:ص235.)
در روایات ما آمده است كه دو ندا مردم را به خود جلب میكند كه نشانهای از قیام مظهر عدل خدا بر بسیط خاك است. یكی ندایی از آسمان كه جبرائیل آن را سر میدهد و دیگری ندایی از زمین كه شیطان صاحب آن ندا میباشد، كه گویا این ندای دوم همان خروج سفیانی شیطان صفت است. امام باقر علیه السلام در فرازی از یك روایت بلند بالا در بیان علائم و كیفیت ظهور چنین می فرمایند:
"به ناچار این دو صیحه پیش از قیام قائم(عج) شنیده خواهد شد؛ یكی از آسمان كه صدای جبرئیل امین است و دیگری از زمین كه صدای شیطان لعین است."
علائمی كه پیش از وقوع صیحه، تحقّق مییابد
در اخبار رسیده از ائمه معصومین اشاره گردیده است كه پیش از ظهور یوسف كنعانی، قائم منتظر(عج) نشانههایی به وقوع می پیوندد كه خود دلالت بر قریب الوقوع بودن صیحه میكند. در این باب، رسول گرامی مطلب را به اجمال برگزار كرده می فرمایند كه شب دوم از ماه رمضان نشانهای در آسمان پدید میآید:
"یَظهَرُ فیِ السَّماءِ آیَةٌ لِلَیلَتَینِ تَخلوُانِ مِن شَهرِ رَمَضانَ."
امام صادق علیه السلام میفرمایند:
"و وجه و صدر یظهران للناس فی عین الشمس."
"صورت و سینهای در قرص خورشید برای همگان ظاهر میشود."
"دو شب گذشته از ماه رمضان نشانه ای در آسمان ظاهر میشود."(الملاحم و الفتن: سیّد بن طاوس، ص35)
اما شاید بتوان به شبیه این سخن پیامبر خدا را در كلام امام صادق علیه السلام جست و جو نمود كه فرمودند:
"سالی كه صیحه آسمانی شنیده میشود،قبل از آن در ماه رجب نشانهای دیده خواهد شد. سؤال شد آن نشانه چیست؟ فرمود: سیمایی در قرص ماه دیده می شود و كف دست روشنی در فضا ظاهر می شود."(كتاب الغیبه : نعمانی، ص134 * بحار الانوار : مجلسی، ج52: ص233* منتخب الاثر: صافی، 441.)
امام صادق علیه السلام میفرمایند:
"و وجه و صدر یظهران للناس فی عین الشمس."
"صورت و سینهای در قرص خورشید برای همگان ظاهر میشود."
واكنش مردم
وقوع صیحه آن زمان است كه اختلاف و تشتّت دامنگیر جوامع شده باشد و تفرقه و جدایی سایه گستر. در آغاز سروشی
آسمانی گوش نواز میشود و سپس كف دستی پدید میآید و بعد از این وقایع صیحه آسمانی طنین افكن میگردد.
امیر المؤمنین علی علیه السلام در فرازی از یك روایت كه در باب احوال آخر الزّمان ایراد فرمودهاند میفرمایند: آنگاه امور مردم هرگز اصلاح نمیشود و هرگز نمیتوانند در اطراف یك محور گرد آیند، تا هنگامی كه منادی از آسمان بانگ بر میآورد: به سوی فلانی بشتابید و از او دور نشوید. سپس كف دستی در آسمان ظاهر میشود و به سوی او اشاره میكند."(الملاحم و الفتن: سیّد بن طاوس؛48* بشارة الاسلام: كاظمی، ص79* روز گار رهایی: كامل سلیمان، ج2: ص867.)
حالت و واكنش مردم در قبال صیحه را از زبان به حق ناطق امام صادق علیه السلام بشنوید: "هنگامی كه بانگ آسمانی را بشنوند، مانند كسی كه بر سرش مرغ نشسته باشد، خشكشان میزند. تمامی دشمان خدا در برابر صیحه آسمانی خاضع و منقاد میشوند. اگر در خبری هم دچار شكّ و تردید باشند در مورد صیحه آسمانی هیچ تردیدی نخواهند داشت، كه با نام پدر و نام اجداد طاهرین او (عج) ندا خواهند شد."( كتاب الغیبه : نعمانی، ص136 و ص150* الزام الناصب: حائری، ص226 و ص176* روزگار رهایی: كامل سلیمان، ج2:ص887.)
مفاد این صیحه
حال که وجود صیحه با مدد از روایت به اثبات رسید باید دید که مفاد این صیحه چیست؟ آیا فریادی بی مناسبت؟ یا نه ، ندایی است که پیام و فرمانی در بر دارد.
رسول اکرم صلّی الله علیه و آله می فرمایند: "به هنگام خروج قائم عج منادی آسمان بانگ می زند: هان ای مردمان! خداوند مهلت ستمگران را پایان بخشید و بهترین امّت محمد صلّی الله علیه و آله را به پیشوایی و سرپرستی شما برگزید، خود را در مکّه به او برسانید"(کتاب الاختصاص: شیخ مفید* بحار الانوار: علّامه مجلسی، ج 52: ص304.
امام باقر علیه السّلام در این باره می فرمایند: "منادی آسمانی در اوّل صبح بانگ بر می آورد: ای مردمان! آگاه باشید که حق با علی و شیعیان اوست. شیطان که نفرین خدا بر او باد، در آخر همان روز بانگ بر می آورد: حق با سفیانی و پیروان اوست."(کمال الدّین: شیخ صدوق، ج2: ص652* الارشاد: شیخ مفید، ص 38* کتاب الغیبه: شیخ طوسی، ص266-267* اثبات الهداه: حرّعاملی، ج729* بحار الانوار: علّامه مجلسی، ج52: ص206* منتخب الاثر: صافی، ص457.)
زمان وقوع صیحه
به شهادت روایات موجود زمان وقوع این صیحه در شب جمعه بعد از نماز صبح، بیست و سوم از ماه مبارک رمضان است، که در لحظات آخر روز بیست و سوم صدای گریه ابلیس بلند می شود و مردم را به پیوستن به لشکریان سفیانی فرا می خواند.
در روایت بلند بالایی که ابن عقده از امام باقر علیه السّلام نقل می کند: ندای آسمانی جز در ماه رمضان نخواهد بود که ماه رمضان ماه خدا است و آن بانگ جبرئیل است که به سوی حق فرا می خواند... ندای آسمانی در ماه رمضان، در شب جمعه، شب بیست و سوم رمضان است. هرگز در مورد آن دچار شکّ و تردید نشوید و گوش فرا دهید، و اطاعت کنید. و در پایان روز صدای ابلیس لعین بلند می شود که می گوید: فلانی مظلوم کشته شد. این بانگ نا بهنگام گروهی را به شک می اندازد و گروه کثیری با شکّ و تردید وارد آتش می شوند. نشانه بانگ جبرئیل این است که به نام قائم عج و نام پدرش ندا می کند. دختران پرده نشین نیز با شنیدن آن خوشحال می شوند و پدران و برادرانشان را تشویق می کنند که خروج کنند."(کتاب الغیبه: نعمانی، ص253* کتاب الغیبه: شیخ طوسی، ص274* بحار الانوار: علامه مجلسی، ج52: ص230و 234و 290و 348و 354* منتخب الاثر: صافی، ص434و 448و 449.)
روایات اهل بیت(علیهم السلام) از پرچم یمانی، به عنوان پرچم جهاد مسلّحانه با دشمنان قیامكنندة آل محمد(ص)، مهدی موعود(عج) نام بردهاند. رسول اعظم(ص) در حالی كه یمنیان را میستود چنین فرمود: «[ایشان] قومی رقیق القلب و با ایمان راسخاند كه «یاریكننده» از آنان است؛ [او] با همراهی هفتاد هزار نفر قیام میكند و جانشین من و جانشین وصیّام را یاری میكند».
در روایاتی از امامان معصوم ما، به وقوع نهضتی اسلامی در آخرالزّمان در یمن، قبل از ظهور امام عصر(عج) اشاره شده كه هدف آن، یاری آن حضرت و زمینهسازی ظهور مبارك ایشان است. بنابر آنچه در روایات مربوط به امام مهدی(عج) آمده است، سند تعدادی از آنها صحیح(1)و وقوع این قیام حتمی است، و امامان اهل بیت(علیهم السلام) آن را از جملة پنج نشانة قطعی ظهور مهدی موعود(عج) بر شمردهاند.
در اینجا به روایات مربوط به قیام یمانی و ویژگیهای ذكر شده برای آن می پردازیم:
الف) از نشانههای حتمی ظهور: امام صادق(علیه السلام) در بیانی راجع به حتمی بودن علامت قیام یمانی برای ظهور امام عصر(عج) فرمودند: «قبل از قیام قائم(عج) وقوع پنج علامت حتمی است: [خروج] یمانی، سفیانی، صیحة آسمانی، كشته شدن نفس زكیّه و فرو رفتن در بیداء»،(2)
ب) همزمانی با سفیانی و خراسانی: حضرت رضا(علیه السلام) در سخنی میفرمایند: «خروج سفیانی، یمانی و خراسانی در یك سال، یك ماه و یك روز و ترتیب آنها همچون رشته مهرهها پشت سر هم خواهد بود. سختی از هر سو پدید آید، وای بر كسی كه با آنها مخالفت و دشمنی كند».(3)
ج) هدایتبخشترین پرچمها: در ادامة روایت پیشین، امام صادق(علیه السلام) میفرمایند: «در میان درفشها (پرچمها)، هدایتگرتر از درفش یمانی وجود ندارد، چون درفش حق است و شما را به سوی صاحبتان دعوت میكند».(4)
د ) تخلف از او، جایز نیست: در روایتی كه ذكر شد، امام صادق(علیه السلام) میفرمایند : «وقتی یمانی قیام میكند، فروش اسلحه به مردم حرام است. پس به سوی او بشتابید كه درفش او درفش هدایت است. بر هیچ مسلمانی سرپیچی از او جایز نیست و اگر كسی چنین كند، اهل آتش است، زیرا او مردم را به حق دعوت میكند».(5)
ه) یمانی، پیرو علی(علیه السلام): از هشام بن حكم نقل شده است كه چون «طالب حق» خروج كرد، به امام صادق(علیه السلام) گفته شد: آیا امیدوارید این شخص یمانی باشد؟ حضرت فرمودند: «خیر، یمانی پیرو علی(علیه السلام) است، در حالی كه این شخص از آن حضرت بیزاری میجوید».(6)
در نشانههای ظهور، ویژگیهای پیچیدهای دربارة شخصیّت رهبر قیام یمانی بیان شده و روایات، در خصوص نام او گوناگون است. در یك سخن، نام او مردّد بین حسن یا حسین آمده(7)و در دیگری سعید نامیده شده و او را «نصر» نیز خواندهاند.(8) دربارة دلیل نامیدن وی به نصر، از رسول اكرم(ص) نقل شده كه زیرا خداوند را یاری میرساند.(9) چنانكه در روایات نخستین این نوشتار، عنوان «منصور» برای او انتخاب شده بود كه به سبب یاری رسانیاش نسبت به قیام امام عصر(عج) بود.(10)
الف) زمان و محلّ آغاز قیام: در جمعبندی روایات یمانی، باید بگوییم كه دو دسته روایت در زمینة حركت وی وجود دارد به گونهای كه زمان مشترك آن، قبل از خروج سفیانی است. دستة نخست این روایات، قیام وی را قبل از سفیانی میداند و دستة دوم، به قیام وی همراه با امام مهدی(عج) تصریح دارد؛ چنانكه میفرماید: «... آن پرچم حقّی است زیرا به جانب صاحبتان فرا میخواند».(11) از این نكته آشكار میشود كه قیام وی همزمان با ظهور صاحبالامر(عج) است و مردم را به یاری آن حضرت فرا میخواند.
در خصوص موقعیّت جغرافیایی قیام یمانی، به شهرهایی همچون: صنعا، عدن، كنده و منطقة ابین اشاره رفته است؛ البته روایات صنعا مستفیض بوده، از طریق شیعه و سنّی نقل شده است.(12)
ب) رنگ و نشان پرچم یمانی: همانطور كه میدانیم، در روایات مربوط به حركتهای سیاسی ـ نظامی عصر ظهور، نشانههای رایات و پرچمهای هر حركت بیان شده تا مؤمنان بتوانند در برخورد با این قیامها و رهبران آنها دچار اشتباه نشوند و در آن وقت و شرایط بسیار حساس تشخیص صحیح لازم را بدهند. به عنوان نمونه، رنگ پرچم قیامكنندة ایرانی (خراسانی) «سیاه» گفته شده است.
در خصوص پرچم نهضت یمانی، از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است: «یمانی از یمن با پرچمهای سفید خروج میكند».(13)
ج) اهداف و مراحل قیام یمانی: قیام یمانی به چند مرحله قابل تقسیم است. این مراحل عبارتند از:
1. اعلام همبستگی و همپیمانی نظامی با قیام خراسانی: كه در ادامه از این موضوع سخن خواهیم گفت.
2. دعوت و فراخوان یمانی به سوی مذهب حقّة اهلبیت پیامبر(ص) : در روایتی صحیح از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است كه فرمودند: «هنگامی كه یمانی قیام كرد، به سوی او برخیز و بر هیچ مسلمانی جایز نیست كه با او به مقابله برخیزد؛ زیرا هر كس چنان كند، از اهل دوزخ باشد زیرا او به حق و راهی مستقیم فرا میخواند».(14)
3. یاری رساندن به انقلاب امام مهدی(عج) و فراخواندن به بیعت آن حضرت: این هدف از اهداف قیام یمانی پیش از این نیز بیان شد كه، پرچم یمانی از جمله پرچمهای یاوران امام مهدی(عج) است.
د) همپیمانی یمانی و خراسانی: در روایات مربوطه به قیام یمانی، به همپیمان شدن وی با خراسانی و یاری به او در برابر دشمنانش اشاراتی رفته است.
در بیان امیر مؤمنان(علیه السلام) دربارة خصوصیات مشترك یمانی و خراسانی در جنگ دمشق و آزادسازی آن از سیطرة سفیانی چنین آمده است: «و [سفیانی] به روش ستمكاران نخستین عمل میكند و خداوند از آسمان بر عملش خشم میگیرد، آنگاه جوانی را از مشرق كه به اهل بیت پیامبر(ص) فرامیخواند، علیه او برمیانگیزاند. اینان اصحاب پرچمهای سیاه هستند. خداوند به ایشان عزت اعطا و پیروزی را برایشان نازل میفرماید، پس احدی با ایشان به نبرد نمیپردازد مگر اینكه او را شكست میدهند و سپاه قحطانی [یمنی] به حركت درمیآید... و جوان یمنی در پی نابود كردن حمّاز جزیره [سفیانی] است تا آنكه در دمشق فرود میآیند و آن را [در مدّت زمانی] سریعتر از دریا فتح میكنند».(15) و این حدیث در مقام توصیف رویارویی نظامی در مرزهای سوریه بین خراسانی و سفیانی است كه پس از سپاه یمانی تحت فرماندهی او برای یاری رساندن به خراسانی وارد میدان نبرد میشوند.
ه ) پیوستن یمانی به امام مهدی(عج): یمانی، چند ماه پس از قیام و نهضت خود در یمن، سرانجام به سرزمین حجاز میرود و پس از آشكار شدن امام مهدی(عج) در میان گروه اندك یاران خویش در مدینه، در كنار آن بزرگوار قرار میگیرد.
و) حركت یمانی به همراه امام مهدی(عج) از مدینه: پس از آنكه سفیانی، لشكر خود را برای دستگیری امام مهدی(عج) به مدینه میفرستد، یمانی همراه با امام زمان(عج) به مكه میرود. چنانكه از ارطاط نقل شده است: «سپس مهدی و منصور از مدینه خارج میشوند و سفیانی گروهی را برای گرفتن آن دو میفرستد. پس هنگامی كه مهدی و منصور به مكه رسیدند، لشكریان سفیانی در بیداء فرود میآیند و در زمین فرو میروند. سپس مهدی(عج) خارج میشود تا آنكه از مدینه عبور كند».(16)
ز) فرجام قیام یمانی
گفتیم كه نقطة مقابل یمانی، دشمن سرسخت امام مهدی(عج) یعنی سفیانی است كه یمانی با وی درگیر میشود. در مجموعة روایات اهل بیت(علیه السلام) خبری مبنی بر شكست یمانی به ما نرسیده است.
در خصوص فرجام قیام یمانی موعود، كه از او با صفت منصور یاد شده، در روایاتی از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است: «سفیانی با هر كسی كه با او درگیر شود، چیره میشود مگر یمانی. ... سپس یمانی را هدف قرار میدهد. پس یمانی برای دفع شرّ او به پا میخیزد و سفیانی در پی جنگهای فراوان و درگیریهای سخت شكست میخورد و یمانی او را دنبال میكند. در نتیجه، جنگها و شكستهای سفیانی زیاد میشود. پس یمانی، سفیانی و پسرش را كنار رود «لوّ» در میان اسیران مییابد و آن دو را تكّه تكّه میكند».(17)
پینوشتها:
1. سند صحیح، سندی است که تمام راویان آن مورد وثوقاند.
2. شیخ طوسی، الغیبـة، ص267.
3.كتاب الغیبـة، نعمانی، ص171
4. بشارة الاسلام، ص 93 به نقل از: كتاب الغیبـة نعمانی.
5. همان.
6. بحارالانوار، ج 52، ص 75.
7. بحارالانوار، ج 52، ص 162.
8. کنز العمّال، ص 11، ح 31442 به نقل از ابن عساکر.
9. همان.
10. كتاب الغیبـة نعمانی، ص 39.
11. كتاب الغیبـة نعمانی، ص171؛ بحارالانوار، ج52، ص232.
12. رایات الهدی و الضّلال فی عصر الظّهور، ص101.
13. مختصر اثبات الرجعـة، ح 16؛ به نقل از مجلة تراثنا، سال 2، ش 4، صص 454ـ455.
14. ر.ك: كتاب الغیبـة، نعمانی، ص 171، بحارالأنوار، ج 52، ص 232.
15. متّقی هندی، كنزالعمال، ص14، ح3968.
16. همان، ص 212، جزء 4، ح 850.
17. مختصر اثبات الرجعـة، ح 16؛ به نقل از مجلة تراثنا، سال 2، ش 4، صص 454ـ455.
قیام سفیانی، از مهمترین نشانههای ظهور امام مهدی (عج) است. در این باره در منابع شیعی و سنی بیش از یک صد حدیث وجود دارد. از این رو در اصل این مطلب نمیتوان تردید کرد، گرچه پارهای از جزییات آن اثباتپذیر نباشد.
این حادثه از نشانههای حتمی ظهور است؛ یعنی از نشانههایی است که پیش از ظهور حتماً و قطعاً رخ خواهد داد. از امام سجاد (ع) در حدیث معتبری چنین روایت شده است: «ان امر السفیانی حتم من الله و امر السفیانی حتم من الله[1]؛ قائم از سوی خداوند حتمی است و سفیانی نیز از سوی خداوند حتمی است.»
دراینباره که سفیانی واقعاً یک شخصیت انسانی است یا این که این واژه نمادین است دو دیدگاه وجود دارد برخی احتمال دادهاند واژه سفیانی به یک شخصیت خاص انسانی اشاره ندارد این واژه به انحرافاتی اشاره دارد که در آخرالزمان در درون دنیای اسلام به وجود میآید و از این رو برای آن مصداق معینی نمیتوان تعیین کرد بلکه تمام جریانات انحرافی عالم اسلامی مصداق این واژه هستند اما دیدگاه نخست با روایات همخوانی بیشتری دارد یعنی سفیانی نمادین نیست بلکه واقعا یک شخصیت معین انسانی است. زیرا تمام خصوصیات و جزییاتی که برای این شخصیت در احادیث ذکر شده است را میتوان با وجود انسان دانستن سفیانی فهم و تفسیر کرد. بنابراین دلیلی بر حمل این واژه بر معنای خلاف ظاهر و نمادین گرفتن آن نیست. به هر تقدیر پارهای از اطلاعات مربوط به این واقعه که در روایات منعکس شده است بدین شرح است: به سفیانی به دلیل انتسابی که به خاندان ابوسفیان دارد سفیانی گفته میشود یعنی او از نسل ابوسفیان است.
از امام سجاد(ع) در این باره چنین روایت شده است: «و هو من ولد عتبة بن ابی سفیان[2]؛ او از نسل عتبة بن ابوسفیان است.»
درباره دین سفیانی روایات مختلفی وجود دارد پارهای از روایات او را مسلمان و پارهای دیگر او را نصرانی معرفی کردهاند. شاید جمع این دو دسته روایت با توجه به این روایت امام صادق(ع) امکان پذیر باشد: «و یذهب الی الروم لرفع الملک الخراسانی و یرجع منها متنصراً[3]؛ او برای از میان بردن حکومت خراسانی به روم میرود و در حالی که به نصرانیت گرویده است از آن جا باز میگردد.» یعنی سفیانی در ابتدا مسلمان است و در نهایت به آیین مسیحیت میگرود.
قیام سفیانی در ماه رجب و شش ماه پیش از ظهور امام مهدی(عج) است امام صادق(ع) در حدیثی فرمودهاند: «السفیانی و القائم فی سنة[4]؛ حرکت سفیانی و ظهور قائم(عج) در یک سال است. در حدیث معتبر دیگری فرمودند: ان امر السفیانی من الامر المحتوم و خروجه فی رجب[5]؛ حرکت سفیانی از نشانههای حتمی است و در ماه رجب روی خواهد داد.
سفیانی جنبش خود را از سرزمین شام آغاز خواهد کرد. به این مطلب در روایات متعددی تصریح شده است. از جمله امام علی(عج) در این باره فرمودند: «تخرج بالشام ثلاث رایات: الاصهب و الابقع و السفیانی[6]؛ از شام سه پرچم برافراشته میشود: پرچم اصهب، ابقع و سفیانی.»
درباره انگیزه قیام سفیانی دو تحلیل وجود دارد: تحلیل اول کینهتوزی و کشتار شیعیان را اصلیترین هدف سفیانی میداند و به همین دلیل است که او به عراق و خصوصا کوفه که از مناطق شیعه نشین است حمله کرده و بسیاری از شیعیان این منطقه را میکشد. امام باقر(ع) در حدیث معتبری میفرمایند: «فان حنقه و شرهه انما هی علی شیعتنا[7]؛ خشم و کینه او تنها متوجه شیعیان ماست و تنها بر کشتن آنها حریص است.» تحلیل دیگر این است که انگیزه اصلی سفیانی ناامن کردن منطقه برای امام مهدی(عج) و ترور آن حضرت و در نهایت جلوگیری از آغاز نهضت جهانی آن حضرت است. امام باقر(ع) در حدیث معتبری فرمودهاند: و یبعث السفیانی بعثا الی المدینة فینفر المهدی منها الی مکة فیبلغ امیر الجیش السفیانی ان المهدی قد اخرج الی مکة[8]؛ سفیانی سپاهی را به مدینه میفرستد مهدی از آن جا میگریزد و به مکه میرود به امیر سپاه سفیانی گزارش میرسد که مهدی(عج) به مکه رفته است ...»
این تعقیب و گریز نشان میدهد که امام مهدی(عج) اندکی پیش از ظهور به اقداماتی نیمه علنی دست میزند و عوامل اطلاعاتی سفیانی از حضور امام در مدینه مطلع میشوند و به همین دلیل برای ترور آن حضرت به تحرکات وسیعی دست میزنند.
به هر تقدیر سفیانی قیام خود را از شام آغاز میکند و طبیعتاً زیاده خواهیهای او در سرزمین شام مخالفتهایی را نیز به دنبال خواهد داشت اما سفیانی در مدت کوتاهی تمامی رقیبان را سرکوب کرده و موقعیت خود را تثبیت میکند. امام باقر(ع) در حدیث معتبری میفرمایند: ثم یختلفون عند ذلک علی ثلاث رایات رایة الاصهب و رایة الابقع و رایة السفیانی، فیلتقی السفیانی بالابقع فیقتلون فیقتله السفیانی و من تبعه ثم یقتل الاصهب[9]؛ در این هنگام سه پرچم با یکدیگر به نزاع بر میخیزند پرچم ابقع، اصهب و سفیانی. سفیانی با ابقع مواجه میشود و با یکدیگر میجنگند و سفیانی او و یارانش را میکشد. پس از آن اصهب را میکشد.»
سفیانی پس از تثبیت موقعیت خود پنج منطقه را را به تصرف در خواهد آورد امام صادق(ع) در حدیث معتبری میفرمایند: السفیانی من المحتوم ... فاذا ملک الکور الخمس ملک تسعة اشهر[10]؛ سفیانی از علائم حتمی است ... چون مناطق پنج گانه را تصرف کرد نه ماه حکومت میکند.»
پارهای از احادیث که به اعتبار حدیث پیشین نیستند نام این مناطق را ذکر کردهاند از جمله امام صادق(ع) میفرمایند: «ادا ملک الکور الشام الخمس (دمشق) حمص، فلسطین، و الاردن و قنسرین فتوقعوا عند ذلک الفرج[11]؛ چون سفیانی مناطق پنج گانه شام: دمشق، حمص، فلسطین، اردن و قنسرین را تصرف کرد منتظر فرج باشید.
یکی از فرازهای مهم جنبش سفیانی نبرد قرقیسیا است. سفیانی پس از سرکوب مخالفان هدفی جز حمله به عراق ندارد از این رو با سپاهی بزرگ به سمت عراق رهسپار میشود در میانه راه در منطقهای به نام قرقیسیا ـ شهری در سوریه در محل اتصال رود خابور و فرات ـ میان او و سپاهی دیگر جنگی هولناک در میگیرد. از طرف دیگر این درگیری اطلاع دقیقی در دست نیست اما اجمالا میدانیم که هر دو طرف نزاع بر باطلاند و تلفات این جنگ بسیار زیاد است امام باقر(ع) در حدیث معتبری میفرمایند: «و یمر جیشه بقرقیسیا فیقتتلون بها فیقتل من الجبارین ماة الف[12]؛ سپاه سفیانی به قرقیسیا میرسد در آنجا نبردی در میگیرد و از ستمگران صد هزار نفر کشته میشوند.»
سفیانی پس از آن که فاتحانه از این جنگ بیرون میآید هم زمان با دو سپاه بزرگ به عراق و مدینه یورش میبرد. سپاه او در عراق شیعیان بسیاری را از دم تیغ میگذرانند. امام باقر(ع) در ادامه حدیث قبل میفرمایند: «یبعث السفیانی جیشا الی الکوفه و عدتهم سبعون الفا فیحسبون من اهل الکوفة قتلا و صلبا و سبیا؛ سفیانی سپاهی هفتاد هزار نفری را به کوفه گسیل میدارد آنها برخی از اهل کوفه را میکشند برخی را به دار میآویزند و برخی را اسیر میکنند.»
هم چنان که در مدینه نیز بسیاری از شیعیان توسط سپاه سفیانی قتل عام میشوند امام علی(ع) در این باره میفرمایند: «و یبعث بجیش الی المدینة فیاخذون من قدروا من ال محمد(ص) و یقتل من بنی هاشم رجال و نساء[13]؛ سفیانی سپاهی را به مدینه گسیل میدارد و آنها کسانی از خاندان پیامبر(ص) را که بتوانند دستگیر میکنند و از بنی هاشم مردان و زنان زیادی را میکشند.»
با حمله سپاه سفیانی به مدینه امام مهدی(عج) از مدینه به سمت مکه حرکت میکند. امام باقر(ع) در حدیث معتبری میفرمایند: «و یبعث السفیانی بعثا الی المدینة فینفر المهدی منها الی مکه[14]؛ و سفیانی سپاهی را به مدینه گسیل میدارد مهدی(عج) از آنجا به سمت مکه میگریزد.»
با اطلاع سفیانی از حرکت امام به سمت مکه وی سپاهی را به سمت مکه گسیل میدارد و در میانه راه در سرزمینی به نام بیداء یکی دیگر از نشانههای حتمی ظهور رخ میدهد و آن نشانه خسف بیداء است ـ خسف به معنای فرو رفتن است و بیداء نام منطقهای میان مکه و مدینه است ـ تفصیل این ماجرا به این صورت است که سپاه سفیانی که به سمت مکه حرکت کرده است هدفی جز ترور امام مهدی(عج) و ممانعت از عملی شدن برنامه ظهور ندارد. رسیدن سپاه سفیانی به مکه به معنای تحقق این نیت پلید خواهد بود از این رو چارهای نیست جز این که به اعجاز الهی از رسیدن سپاه سفیانی به مکه ممانعت به عمل آید و به همین دلیل است که هنگامی که سپاه سفیانی به سرزمین بیداء رسید به اشاره منادی آسمانی، زمین دهان خود را باز میکند و سپاه سفیانی را در خود فرو میبرد. امام صادق(ع) در این باره فرمودند: «من الحتوم الذی لابدان یکون قبل القائم خروج السفیانی و خسف بالبیداء[15]؛ از علایم حتمی که به ناچار پیش از قائم(عج) اتفاق خواهد افتاد قیام سفیانی و فرو رفتن در سرزمین بیداء است.»
امام باقر(ع) فرمودند: «فیبلغ امیر جیش السفیانی ان المهدی قد خرج الی مکة فیبعث جیشا علی اثره فلایدرکه که حتی یدخل مکة ... فینزل امیر جیش السفیانی البیداء فینادی مناد من السماء یا بیداء ابیدی القوم فیخسف بهم[16]؛ به فرمانده لشکر سفیانی گزارش میرسد که مهدی به سمت مکه حرکت کرده است. او سپاهی را به دنبال آن حضرت روانه میکند آنها به وی دست نمییابند. مهدی داخل مکه میشود ... فرمانده سپاه سفیانی با سپاهش در بیداء فرود میاید در این هنگام ندا دهندهای از آسمان ندا میدهد ای زمین بیداء اینان را نابود کن. سپس زمین آنها را در خود فرو میبرد.
از دیگر فرازهای جنبش سفیانی درگیری او با سپاه امام مهدی(عج) است. سفیانی به عنوان گستردهترین جبهه مخالف امام مهدی(عج) در مناطق مختلف درگیریهای متعددی با سپاه امام مهدی(عج) خواهد داشت که البته در تمام آنها شکست خواهد خورد و در نهایت به دست سربازان پاک باخته آن حضرت کشته خواهد شد. امام علی(ع) در این باره میفرمایند: «فیودی بالسفیانی اسیرا فیامر به فیذبح علی باب الرحبة[17]؛ سفیانی اسیر میشود و نزد امام مهدی(عج) آورده میشود آن حضرت دستور قتل او را صادر میکند و او نزد باب الرحبه کشته میشود.
جنبش سفیانی از آغاز تا به انجام پانزده ماه بیشتر طول نمیکشد که شش ماه آن پیش از ظهور است و نه ماه آن پس از ظهور از امام صادق(ع) در حدیث معتبری چنین روایت شده است. «من اول خروجه الی آخره خمسة عشر شهرا ستة اشهر یقاتل فیها[18]؛ از ابتدای حرکت او تا آخر کارش پانزده ماه به طول میانجامد شش ماه آن را به جنگ میپردازد.
پی نوشت:
[1] . عبدالله بن جعفر حمیری، قرب الاسناد، ص 374، ح 1329.
[2] . شیخ طوسی، الغیبة، ص 443.
[3] . خاتونآبادی، اربعین، ص 153.
[4] . نعمانی، الغیبة، ص 376.
[5] . شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 558.
[6] . علی کورانی، معجم احادیث الامام المهدی(عج)، ج 3، ص 81.
[7] . نعمانی، الغیبة، ص 417.
[8] . همان، ص 392.
[9] . همان، ص 391.
[10] . همان، ص 416.
[11] . کمال الدین، ج 2، ص 557.
[12] . الغیبة نعمانی، ص 392.
[13] . معجم احادیث الامام المهدی، ج 3، ص 91.
[14] . الغیبة نعمانی، ص 392.
[15] . همان، ص 372.
[16] . همان، ص 392.
[17] . معجم احادیث الامام المهدی(عج)، ج 3، ص 314.
[18] . الغیبة نعمانی، ص 416.